۰
یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۳
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

گفتنش آسان می‌نماید، اما در عمل و در عکس‌العمل، یکی از سخت‌ترین حرکات تدافعی و تکرار شونده است که گاه نتیجه یک مسابقه را عوض می‌کند.

خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ از گلی می‌گوییم که پرسپولیس در حین برتری میدانی دریافت کرد! باز هم یک ارسال که با مقاومت لازم از مبدأ سانتر روبه‌رو نشد! باز هم یک حمله به توپ که دفاع را، به تماشا وادار نمود! و باز هم یک ضربه سر که نمی‌باید آن همه راحت و آن همه آسان، زده می‌شد! گلی مثل گلی که برابر ژاپن در جام ملت‌ها درون دروازه ما رویید!
از مردان سرزن، خبری که اثری هم داشته باشد، پدید نیامد و از بیرانوند هم یک بار دیگر، واکنش بدی را دیدیم که نباید می‌دیدیم! با مقاومت اندک، با دخالت دیرهنگام، با مشت نکردن توپ!
چرا دفاع پرسپولیس، به این روز‌ها رسیده است؟ آیا این هشداری برای خط دفاع تیم ملی نیست و نباید باشد؟ تیمی که بیرانوند را دارد، کنعانی‌زادگان را دارد، محمد نادری را و نیز احمد نوراللهی، مهدی ترابی یا وحید امیری را، پس چرا یک دفاع پرتعداد و مقتدر ندارد؟ چرا استحکام ندارد؟ چرا زود درهم می‌ریزد؟ چرا گل‌های یک‌شکل می‌خورد؟
گفتنش آسان می‌نماید و یافتن راهکاری در عمل، بسیار دشوار! ولی باید رفت، باید زد، باید اگر لازم شد، سر خود را به دیوار هم کوبید تا این «بی‌دفاعی» را علاج کرد! نباید به این آسانی و «بی‌زحمت» گل‌های دردآور خورد!
فلسفه تارتار
مهدی تارتار را، یک بار دیگر، در حین بازی و در کار مبارزه و مقابله، دیدیم که خودش بود! حسابگر و دخالت‌گر! اهل بازی با فکر و اهل تن دادن به تغییرات لازم!
تارتار که در پرسپولیس هم هافبک واقع‌گرایی بود، بدون بازی نمایشی، حالا علیه پرسپولیس هم از همین ویژگی‌ها، برخوردار است! مسابقه را با بررسی همه محسنات حریف، آغاز می‌کند و در جریان نبردی که جریان دائمی دارد، هر جا که لازم باشد، تمام‌قد وارد صحنه می‌شود!
تارتار، برای تیمش، کم‌کاری نمی‌کند، ولی به هر کاری هم تن نمی‌دهد! برای تارتار، هدف وسیله را توجیه نمی‌کند! برعکس، وسیله است که هدف را در تیررس قرار می‌دهد! درست تیر انداختن! صحیح، هدف گرفتن! با چنگ و دندان جنگیدن! نبرد‌های تن به تن را مال خود کردن! به زانو افتادن، اما زانو نزدن! لذت بردن و کیف کردن، از مبارزه و نحوه مبارزه خود! سینه‌خیز رفتن، ولی تسلیم نشدن!
این همه که به روح مبارزه و میل به جنگیدن مربوط می‌شود، همه هست، ولی تیم‌های تارتار دانسته بازی کردن را ترجیح می‌دهند! هردمبیل و آنارشیستی فوتبال نمی‌کنند! حرکت A را، مقدمه‌ای می‌دانند برای حرکت B، یعنی حرکات زنجیره‌وار و متصل به هم!
بازی با پرسپولیس از همه این ویژگی‌ها، برخوردار بود و نیز فایده می‌برد از عجله و شتاب تیم پرسپولیس! نفت مسجدسلیمان را خونسردتر از حریف دیدیم! خونسردتر و با آرامش بیشتر! تیمی که از نظر روانی دست بالا را مال خود کرده بود! تیمی که با چشم بازتر بازی می‌کرد!
تارتار- کالدرون؟ شما امتیاز‌های بیشتر را به کدام مربی می‌دهید؟ شما درست بودن تصمیم‌ها را، در اردوی کدام مربی پررنگ‌تر می‌دیدید؟
شما و کالدرون
کالدرون را چه می‌شود؟ نیمکت پرسپولیس، از نوعی بی‌قراری رنج می‌برد! چگونه باید کالدرون را از این غوغای درونی خلاص کرد؟ اعتماد به نفس پرسپولیس را، با چه تمهیداتی باید برگرداند؟
کالدرون دچار اشتباهات حین عمل شده و قدرت تصمیم‌گیری‌اش را از دست داده است! یا به او یاری برسانید، یا تصمیم قاطع‌تری اخذ کنید!
اشتباه نشود، شما نباید به‌جای کالدرون اقدام کنید که در این صورت، فاتحه تیم خود را خوانده‌اید! وظیفه شما، عبارت است از شخصیت قهرمانی را به مربی خود، تزریق کردن! اعتماد به نفس گمشده را به کالدرون بازگرداندن! در غیر این صورت، شما را به خیر و کالدرون را به سلامت!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی