اردشیر لارودی؛ پربیننده ولی کمتماشاگر! حتی باید از عبارت بیتماشاگر هم استفاده کرد! بازی ملوان- استقلال با چنین تعریفی از سکه افتاده بود! کمتماشاگر نه، که بیتماشاگر ولی دارای دقایقی دیدنی! و به همین معنا، پربیننده! بینندگان حقیقی در فضای مجازی! آری فضای مجازی پر بود از تماشاگران پای کار و سفت و سخت که همه چیز را جدی گرفته و همه جا را با مراقبت کامل، به پایش کشیده بودند!
نتیجه این کار این میشود: نه استقلال که ۳ گل زد، برنده کامل عیاری برای این پیکار بود و نه ملوان میتوانست بیش از اینکه بود باشد! واژه دیگری باید پیدا کرد که گویاتر باشد و بهکارش بست! تیم استقلال آینده خوبتری دارد و قادر است صاحب قدرت بیشتری هم باشد! قویتر از سال قبل! بلی قویتر از استقلال، در دفاع با حضور عارف غلامی و حسین مرادمند کارهای ناکردهتر دارد! در خط حمله باید خودش را قبراقتر ببیند و در خط میانی که نگو! استقلال هزار کار ناکرده دارد، هزار باده ناخورده در رگ تاکها!
ساپینتو خودش را میسازد
استقلال دارد خودش را میسنجد و میآزماید! و نیز در حال پیدا کردن خویش خویشتن است! فعلاً ساپینتو، در کار پی بردن، به چند و چون ارزش تکنیکی عملکردهای میدانی مهدی قایدی، محمد محبی و اگر راه دارد فرصت به دست آمده آرش رضاوند و چهار، پنج نفر دیگر است! کاوه رضایی یکی از همین واجبهای فیکس و ثابت است!
ساپینتو هنوز در کار ارزیابی نفرات استقلال و جا انداختن افکار خودش است! نجنگیدن با ملوان و صاحب یک پیروزی آسان شدن، توفیقی بود در برنامه خیلی کوتاهمدت ساپینتو! مردی که استقلال را به حرف زدن با زبان پرتغالی وامیدارد! بازی با لهجه پرتغالی! متفاوت از هر آنچه کالوس کیروش بود و هست! درباره استقلال، حرف البته که زیاد است ولی درباره ملوان باید حوصله کرد! باید مجال داد این تیم هم خودش را بجا آورد!
راضی از توقف
گلگهر، البته که برنده بازی نشد و برابر مس رفسنجان، به یک توقف تقریباً کامل رضایت داد ولی همین بازی و همین نتیجه هم برای «تیم امیر» معتبرتر و پذیرفتنیتر از سایر نتایج بود! نتیجه بازی بد این معنا که امیر خودش روند مسابقه را تعیین میکرد و «دنبالهرو» حریف نبود! تیمهای قلعهنویی از اینکه توپ را به حریف بسپارند و خودشان به اصطلاح زمین را بردارند، احساس خوبی ندارند! یک جور خفگی، یک جور اسارت، یک جور درجه دوم شدن! امیر قلعهنویی که در بازار نقل و اتقالات، مهرههای باارزشی را باخت، در رفسنجان، هم حریف را وادار به تابعیت از خودش کرد، هم توپ را و میدان را، بیشتر و بهتر از صاحب خانه زیر پا گرفت و هم نشان داد که باید جدیاش گرفت! ولی چقدر جدی؟ گلگهر تا کجا میتواند بازی با تراکتور را تکرار کند؟
سپاهان، دوباره برتر؛ زورکی بازی نمیکند
سپاهان را اینگونه دیدیمش، موفق و مؤید! توفیق در جا انداختن بازی مطلوب! تأیید در عرضه سبکی از بازی که تماشاگرپسندی دارد و امتیاز میآورد و روز به روز، بر تعداد هوادارانش و نیز تماشاگرانش میافزاید! مورایس، نرمپویانه فوتبال همهفهمی را به میدان میآورد، سال پیش بفهمی نفهمی و بخواهی نخواهی سپاهان، یک فوتبال زورکی را و حقنه کردنی را دنبال میکرد فوتبال سخت، بازی سفت و بازی انعطافناپذیر، فوتبال امروز سپاهان اینجوری دیگر نیست، فوتبال تیم سپاهان حالا نرم است و سوهان خورده است و سمباده کشیده، نرم و ظریف! امید نورافکن در حال تبدیل شدن به یک فانتزی باز که به بنزین سرد خوب کنار میآید، با رامین رضاییان که مقابل نساجی عامل اصلی فشار بود اگر چه همه کار را یاسین سلمانی انجام داد. سپاهان شانس آورد که این مربی نصیبش شد بهترین در دو هفته!