قایقرانان انزلی! آیا می‌دانید برای لیگ برتر باید چند بازیکن کلیدی بگیرید؟
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

مردان واقعی و هواداران حقیقی تیم ملوان به یک دلیل با پوشیدن پیراهن ملوان و خداحافظی با سیدجلال کنار نمی‌آیند و موافقت ندارند، آن‌هم اینکه روزی که ملوان محتاج عنایت و توجه بازیکن اسمی‌شده شهر خود شدند، جواب نه شد!

اردشیر لارودی؛ مردان واقعی و هواداران حقیقی تیم ملوان به یک دلیل با پوشیدن پیراهن ملوان و خداحافظی با سیدجلال کنار نمی‌آیند و موافقت ندارند، آن‌هم اینکه روزی که ملوان محتاج عنایت و توجه بازیکن اسمی‌شده شهر خود شدند، جواب نه شد! و حالا هم ملوان نه نیازی به دیگران دارد و نه یادش می‌رود که با قوی سپید انزلی، چه کردند و چگونه ملوان بودنش را، تک‌بودنش را، یکی بودنش را و غرور دریایی‌اش را که می‌میرند ز بی‌آبی ولی عطشناک، زیر هر شبنمی رفع عطش نمی‌کنند و نکردند!

آری، ملوان یعنی این! و آری، قوی سپید این‌همه جان شیفته دارد و هیچ نیازی به هیچ پرنیاز و آزمندی ندارد! ملوان را باید مثل ملوان دوست داشت و با مهرش پرورید و خوداتکایش بار آورد و عشقی نظیر عشق مازیار به سیروس در جانش انداخت! و تکرار کرد دوست داشتن ملوان را توسط بهمن، نظیر غفور و عین اسپندار و نیاکان! ملوان را، مردان مرد به دندان کشیدند و با نداری، دارایش نمودند! ملوان با چنین عشقی ژرف و عمیق در جان و در جهان ملوانان دل بستن را به همه یادآور شد! ملوان سیدجلال را پاک‌بازانه دوست دارد ولی ملوان را بیشتر.

فرهنگ ملوان

این دم شیر است به بازی مگیر!

عشق حقیقی است، مجازی بگیر!

و در فضای عشق‌ورزی به ملوان که توسط ملوانیان پا می‌گیرد و هم دل می‌گیرد، خبری از بازی‌های مجازی نیست که نیست! یک چندین و چند ده هزار مرد و زن هستند که هستند! و هستند که باشند! یعنی از عمق جان و از ته‌ ته دلشان! ملوان باشد، اینها هستند! ملوان نباشد هم چه حرفی؟ چقدر بعید، چقدر لق و چقدر حرف مفت؛ ملوان نباشد! خواب دیده‌ای خیر باشد. ملوان بود و هست و خواهد بود! خیلی صاف، خیلی ساده، خیلی روراست. خوابش را هم به سرت راه نده که تصور کنی ملوان را بدون ملوان‌ها! و خزر را بدون اژدهای سفیدش! و قوی خوانده‌اش که تنها زاد و تنها بمیر و تنها زیستن را و عاشق زیستن را چه زیبا بلد است.

قایقرانان انزلی! آیا می دانید باید برای لیگ برتر چند بازیکن کلیدی بگیرید؟

از ملوان، چه‌ها باید گفت که هر روز و هر هفته، چه گفته‌ها و گفتنی‌ها و چه بگوش سپردن‌ها، فراوان داریم! تا امروز، از ملوان زیاد گفته‌ایم، از این پس هم زیاد خواهید شنید و خواهید خواند! ملوان را یک فرهنگ بدانید و ملوان‌ها را، ناقل این فرهنگ سترگ! ناقلان یک فرهنگ بیدار و مانده سر یادگار! بلی عزیان! ملوان یک تیم که یک فرهنگ پویا بایدش دانست! فرهنگ ملوان!

درخور نام ملوان

گیلک‌ها در عین حالی که ملوان را شیفته‌وار دوست می‌دارند، در همان حال بدون حواس‌پرتی بیم‌شان را هم می‌پایند! ملوان، برای تبدیل شدن به تیم قدیمی خود، خیلی کار دارد! و قایقرانان انزلی، می‌دانند که باید چند بازیکن کلیدی بگیرند. قرار است سیاوش یزدانی در انزلی بماند و مقرر است که چند بازیکن سرباز- فوتبالیست جذب تیم ملوان شود! مردم بندر و دریانشینان می‌دانند که باید خوب پول داد و خوب یارگیری کرد! یارگیری خوب یعنی بازیکنان قوی را برگزیدن... یعنی همه بازیکنانش مفید بودن! یعنی خاصه خرجی نکردن! یعنی وقت تلف نکردن. تیم خوب داشتن، یعنی بازیکنان وفادار تربیت کردن! یعنی بازیکنان دلخواهت را سختن! یعنی اصالت دادن به بازیکن‌سازی! ملوان، نه استقلال است و نه پرسپولیس اما باید هم استقلال باشد و هم پرسپولیس! کار سخت است! کار دریادلان هم سخت است و سخت‌تر!

آتشی از مهر

گیلک‌ها، مردمی خاصند! سخی‌اند، مظهر جودند. اول و آخر ندارند! همه اولند و همه آخرند! گیله‌مردان و گیله‌زنان عیاری دارند از طلای خالص... باید ۲۴ درجه در همه جا صادق، در همه چیز مظهر صدق! سپیدرودشان فرق ندارد با ملوان و سفیدپوش‌شان با قرمزهای گیلان؛ همان آتش مهر را بر جان دارند...

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۱
  • خسرو IR ۱۲:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۷
    به به. درود بر سپید پوشان مکتب سیروس قایقران و سپاس از قلم نویسنده فرهیخته.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

بازرگانی