درباره فیروز کریمی میگفتند - به طعنه و طنز میگفتند البته - که او مهره مار دارد که البته نداشت اما سلیقه خوب و حواس جمع، توجه به ویژگیهای لازم، و خلاصه، دانش تیمداری داشت! هم دانش داشت، هم زبان نرم و هم شوخطبعی! بله، فیروز برای آنکه تیمش را خوب ارنج کند خیری از محسنات لازم را دارا بود که بقیه نداشتنش! الان درباره یحیی گلمحمدی چطور باید داوری و قضاوت کرد؟ یحیی چه دارد که معمولاً چنس بازیکنانش انگار به خودی خود جور میشود؟ و تاسهایی که او میاندازد، خوش مینشیند، سه قاب خیلی هم سه قاب... آخرین تاسی که خوش نشست و خوب آمد، سهشنبه غروب بود! یحیی بود و قاعده پرفایده «هلو برو تو گلو»! ناگهان خبر آمد که خط هافبک پرسپولیس مطابق میل و برابر دلخواه گلمحمدی تکمیل شده است! نه چک زدیم نه چونه عروس اومد تو خونه!
پرسپولیس که تیمش چند- درست خواندید چند درست است- هافبک تیم راهانداز میخواست در حالی که خودش را به کوچه علی چپ میزد و کاستیهای خط حمله تیمش را و به ویژه ناکاملیهای بازی مهدی ترابی را با غمض عین زیر چشمی رد میکرد تا به شیوه مرضیه «زیر سبیلی کاری بکند» متوجه شد ترکیب میانه زمین و مهاجمانش میتواند خیلی کاردرست و درستکار باشد!
یحیی را میتوان آورنده یا برنده اول و آخر بازار یار خریدن و یار فروختن دانست! ما خود را مجاز نمیدانیم ولو با اشاره و آخرین سید پرسپولیس- یعنی یحیی گلمحمدی- نامببریم، و الا میگفتیم که چه جناح چپ و مردان مهاجمی هستند این خریدهای آخر- یعنی خرید فعلاً آخر- پرسپولیس! آچار فرانسهای که هم میدود، هم میداوند، هم دریبلزن هست، هم پاسور، هم شوتزن و هم یکتنه مرد وسط زمین!
فرهاد و شمشیر دو لبه
جنس استقلال تکمیل شد! و این عقیده روشن و شفاف خودشان است که اعلان و اعلام کردند: ....ساپینتوی پرتغالی همانی است که میخواستیم! شاید هم این مربی اسمی شده در پرتغال، بهترین مردی است که به درد استقلال میخورد و استقلال هم با این آقای خوشتیپ از هر حیث کامل میشود! تا ببینیم که چه میتوان گفت و چه باید گفت! تا اینجا در بازار معرفی خود، نه استقلال کم گذاشته و نه ساپینتو کم آورده است! مرد پرتغالی در تیکه پاره کردن تعارفات معمول هیچ کم نمیآورد و در استفاده از حاشیه زمین و غلت خوردن در منطقه فنی مربیان خیلی ماهرانه عمل مینماید! ولی استقلال، تیمی است که باید بسته شود و توسط مربیاش باید بسته شود و الا سقوط به لیگ دو هنری است که همه پرتغالیها در برخوردش از کسی عقب نیستند!
و اما حالا... استقلال بازیکنانش را- آنها که قرارداد تمام نشده هنوز دارند- به مذاکره دعوت نکرده یا این تشریفات فقط در مورد وریا غفوری کاپیتان آبیها اعمال میشود؟ مرد پرتغالی که در گفتوگوی نخست نشان داد که چه خوب کلام منعقد شده را از گفتمان و کلام منعقد نشده تشخیص میدهد، تیم استقلال را هم در بستنش سر سوزنی دخالت نکرد. بنابراین میپرسیم:... جانا، تیم امروزی و فرداها را شما خودت تنهایی میبندی یا اجازه میدهی کمکت کنند و آن وقت...
سکوت ساکتها
روی هم قد علم میکنند
یعنی این دفعه از زمین به آسمان میبارد؟ و یعنی این مرتبه، قرار است با پاس داشتن تصمیم خودش اجازه بدهد که تراکتور، بتواند تصمیم خود را بدون کم و زیاد کردن به اجرا درآورد؟ از سپاهان چشممان ترسیده است که خبر جدایی نویدکیا، یکسری نقشههای آب زیر کاهانه را در کمال حوصله به کار بسته است! و آنقدر در این مهارتهای معکوس ماهرانه عمل نموده و خواهد نمود که ساکت هم ترجیح داده ساکت باشد و هیچ نگوید والا سپاهان چه جوری جای این همه بازیکن درجه یک را پر میکند! تیم فولاد و مربیاش نکونام، یک چیزی میدانند که بقیه از آن بیخبرند و الا فولادیها چرا سیبهای سرخ خودشان را به دست چلاق رقبا میسپارند و بر عکس هم گاهی عمل میکنند؟ ذوبآهن انگار دارد بازی چاردیواری اختیاری را پیاده و بازی میکند! نفراتی که هرچه دربارهشان بیشتر زحمت میکشی کمتر «خیرش را میبینی»!
بازار مکاره
ملوان در این وسط چه کاره است؟ نوری، زارع و پوررشید تا امروز چه کردهاند؟ هوادار با ساکت الهامی فعلاً ساکت مانده است! مس کرمان و گلگهر و مس رفسنجان حرف حسابشان چیست؟ بازنده بزرگ مسابقههای بیرون از مسابقهها امیر قلعهنویی و دستیارانش در تیم گلگهرند! پارسال هفت امتیاز عین حلوا را از تیم سیرجانی کم کردند و یک حکم انشا شده رویش مثل آب خوردن! امسال تا حالا، سعید صادقی را که امیر به او دل بسته است بردند! در بازار مکاره فوتبال، امیر قادر به حفظ مهرههای دلبندش هم نیست.