اردشیر لارودی؛ نه میتوان این حقیقت را ندید! نه ممکن است این واقعیت محض را با نوع دیگری از واقع نمایی، که پیشتر به چشم بندی شباهت دارد و سوء استفاده از اتفاقات و رخداده های لحظه ای و آنی را میماند، عوض کرد.
آری و ده بار آری و صد بار آری! واقعیت همین است و جز این نیست. واقعیت استعداد جوان ایرانی. واقعیت لیاقت و شایستگی جوان ایرانی. واقعیت واقعا موجود و نیز حقیقت بر حق.
آفتابی آمده است دلیل آفتاب! رو نباید تابید!
شاهکاری در پی شاهکار
تماشا دارد و حاشا ندارد. شاهکاری که امیررضا عابدزاده در برخورد با احمدرضا عابدزاده خلق کرد و پدید آورد، تابلوئی نفیس و پر شکوه که از احساس لطیف و ظریف پسرانه و پدرانه ترسیم شد! بوئیدن امیررضا و بوسیدن دست ها و پاهای پدری که خود یک بزرگ بی همتا بود و یکی از بی همانندها بشمار میرود، پرده ای از عاطفه ایرانی را در برابر چشمان میلیون ها بیننده گشود و باز کرد که بیا و ببین!
و دیدن مهدی طارمی، که برای رسیدن به ورزشگاه آزادی و بازی کردن در شبی که باید میبود و باید میبرد و در این رهگذر، همه کار باید میکرد، خود یکی دیگر از ویژگی های ایرانیت بود. طارمیچند ساعت قبل از این بازی رسید؟ طارمیبرای بودن و رسیدن چقدر تلاش کرد؟ و طارمیدر چه ها که در انجامش به جان و تن نپوشید!
خود آموزد و خود آموزی
بازی چگونه بود؟ آنالیز این مسابقه، که بار روانی اش میتوانست ویرانگر باشد، هم تیم ملی را و هم تک- تک ملی پوشان را وارد کدامین دایره از دوایر خود باوری و یا بر عکس آن قرار داد؟ از لحظه- لحظه های مقابله با عراق، که تیر آخر را در چله کمان نهاده و پرداختش را در کمال دقت وظیفه خود میدانست، نکته های هم تازه و هم مکرر، میتوان و بلکه باید بیرون کشید اما، مهمتر از این ها و جان مایه و عنصر هستی یافته این همه درس های عبرت آموز بازی ایران است! بازی ایرانی! نمایش ایرانی و اراده ایرانی.
از بازی ایران باید درس گرفت؛ از پیروزی ایران باید درس گرفت و از اراده ایرانی هم باید بسیار آموزه ها آموخت.
تکلیفمان روشن
تکلیف خود را با خودمان روشن کنیم. باید که همه بدانیم حالا از این به بعد، در قبال تیم ملی و به عنوان ملی پوشان ایران، از جام جهانی چه میخواهیم و تکلیفمان چیست؟ در حرف و در کلام، همه میگوییم که باید از مرحله یک شانزدهم عبود کرد و در عرصه یک هشتم نبردی پر مایه و جنگاورانه را به خوبی سر انجام داد. در عمل ولی چکاره ایم؟ برای ساختن یک تیم به مراتب کاملتر از تیمیکه تا امروز در هفت بازی ۱۹ امتیاز کسب کرده است، چه باید کرد؟ برای به جولان در آوردن تیمیبه مراتب کاملتر و بلد تر و رهاتر و منضبظ تر از تیم فعلی چه باید کرد؟ چگونه باید در طرفین راه گام نهاد و چگونه باید این برنامه اجرایی را به عمل در آورد! چند بازی تدارکاتی؟ چه وزنی از بازی های دوستانه، چه قدرت و سرعت که باید به آن دست یافت؟
همه با هم
تمام نیروی عاقله فوتبال را باید گرد آورد! تمام مردان با سواد و با تجربه و همه کسانی که در این مایه، هنری دارند، جایشان نباید خالی بماند! فوتبال افتراق و دوئیت و تقابل و تخالف و تضاد را با همه فایده مندی هایش بر نمیتابد، آری به اتفاق باید جهان گیری کرد و جهان گرفت.