به گزارش خبر ورزشی، بیستم فروردین سال ۱۳۷۹ تعداد زیادی از بزرگان سینما و ورزش در ورزشگاه شهید شیرودی جمع شده و همه با ماتم به اطراف خود نگاه میکردند.
تجمع این همه چهره نام آشنا در نوع خود بسیار عجیب بود و خبر از برگزاری مراسمی میداد که متاسفانه اصلاً شاد نبود. آنها آمده بودند مردی را تا خانه ابدی مشایعت کنند که هم در عرصه ورزش و هم در مقوله سینما چهرهای فراموش نشدنی بود و دقیقاً به همین خاطر علاوه بر رفقا و همکارانش، مردم نیز او را از یاد نبرده بودند و در ورزشگاه پیر شهر تهران جای سوزن انداختن نبود.
خداحافظی با سلطان قلبها
محمدعلی فردین بازیگر سرشناس کشورمان هجدهم فروردین سال ۱۳۷۹ چشم از جهان فرو بست و بیستم فروردین همان سال مراسم تشییع او به میزبانی ورزشگاه شهید شیرودی برگزار شد. این مراسم با ازدحام شدیدی همراه شد و هزاران نفر آمده بودند تا با مردی که سالیان متمادی فیلمهایش را روی پرده سینما یا درون دستگاه ویدئو تماشا کرده بودند، وداع آخر را داشته باشند. مردی که آثار ماندگاری همچون: گنج قارون، سلطان قلبها، چرخ و فلک، غزل، کوچه مردها، بر فراز آسمانها و.... در کارنامهاش به چشم میخورد.
چهرهای که بل از انقلاب یکی از بزرگترین بازیگران و تهیه کنندگان سینمای ایران به حساب میآمد و پس از انقلاب نیز با وجود فراهم بودن موقعیت زندگی در خارج از کشور، ترجیح داد ایران بماند و در تمام سالهای عمر همینجا بود.
اشکهای عباس جدیدی
مرحوم محمدعلی فردین اگرچه در نگاه اول به عنوان یک چهره سینمایی شناخته میشود ولی در واقع ورزشکار بزرگی بود که ترجیح داد از دنیای ورزش وارد مقوله هنر شود. فردین کشتیگیری در کلاس جهانی بود و حتی به مدال جهانی هم رسید. او در رقابتهای قهرمانی جهان ۱۹۵۴ که به میزبانی ژاپن برگزار شد، توانست مدال نقره به دست آورد و نامش در تالار افتخارات کشتی ایران به ثبت رسیده است.
روی همین اصل در مراسم تشییع، تعداد قابل ملاحظهای از کشتیگیران قدیمی و حتی جوانترها حضور داشتند. هنوز یادمان نرفته که عباس جدیدی کشتیگیر نام آور ایرانی در آن روز چطور با چشمان گریان به دنبال تابوت فردین راه افتاده بود.
مرحوم ناصر ملک مطیعی سالها قبل در مورد ورود فردین به عرصه بازیگری به خبر ورزشی گفته بود: فردین و آقا تختی با هم خیلی رفیق بودند. من هم با مرحوم تختی رفاقت صمیمانهای داشتم. یک روز تختی به من گفت این فردین کشتیگیر خیلی خوبی است ولی به درد سینما میخورد. در اردو همه را سرگرم میکند، ببر و دستش را در آنجا بند کن. من هم با یکی از تهیه کنندگان سینما قرار گذاشتم و فردین را به آنها معرفی کردم. همان جا بود که استعدادش کشف شد و به مدارج بالا در سینما رسید.
محمدعلی فردین در سالهایی که کار هنری نمیکرد، ترجیح میداد به سالن کشتی هم نیاید. البته او یک بار زمستان سال ۱۳۷۶ هنگام برگزاری رقابتهای کشتی دهه فجر به سالن ۱۲ هزار نفری رفت تا مسابقات را از نزدیک ببیند ولی پس از چند دقیقه...
بیستم فروردین سال ۱۳۷۹ اما داستان طور دیگری بود. او دوباره پا به ورزشگاه گذاشت و هزاران نفر هم برایش آمده بودند تا با چشمانی گریان وداع آخر را با رفیق جهان پهلوان تختی انجام بدهند.
روحش شاد و یادش گرامی