حسین فرکی، مربی سابق تیم ملی ایران و سرمربی سابق تیمهای نفت تهران، فولاد و سپاهان به انتقاد از کارلوس کیروش پرداخت و از انتخاب سرمربی ایرانی برای تیم ملی حمایت کرد.
اکثریت از نتایج تیم ملی راضی نبودند
در حالی جام جهانی را پشت سر گذاشتیم که اکثریت هواداران از شرایط و نتایج تیم ملی راضی نبودند، تنها نکته راضی کننده در بین افکار عمومی به پیش از جام جهانی برمیگشت که با توجه به حاشیههایی که در تیم ملی به وجود آمده بود، یک سرمربی انتخاب شود که این حواشی را کنترل کند. امروز اما همانطور که اشاره کردید فرصت زیادی تا جام ملتها باقی نمانده و وضعیت فوتبال ما بعد از جام جهانی در یک حالت سکون و سکوت و خواب آلودی قرار گرفته است و همین باعث میشود که سوال برای افکار عمومی و هواداران تیم ملی به وجود بیاید که قرار است در آینده چه اتفاقی بیفتد و فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی تیم ملی چه تصمیمی خواهد گرفت. معتقدم فدراسیون فوتبال باید هر چه سریعتر نسبت به این مسئله شفافسازی کند و فوتبالی ملی ما زمان را از دست ندهد و تکلیف کادر فنی مشخص شود تا در زمان باقی مانده تا جام ملتها آمادهسازی تیم ملی هر چه سریعتر آغاز شود.
نقطه ضعف ماست که برای کنترل حواشی سراغ او رفتیم
کیروش از نظر فنی امتحانش را در ۸ سال گذشته و در ۲ دورهای که سرمربی ایران در جام جهانی بود، پس داده بود و در این دوره هم حضور او از نظر فنی تاثیری نداشت. این در حالی بود که انتظار میرفت تیم ملی یک نمایش هجومی، زیبا و مقتدرانه مانند استرالیا، کره، ژاپن و عربستان دیگر تیمهای آسیایی حاضر در جام جهانی داشته باشد، اما شاهد این اتفاق در تیم ملی نبودیم جز بازی احساسی که مقابل ولز انجام دادیم. در دو مسابقه دیگر اما تیم ملی عملکرد خوبی نداشت و این دلایل خودش را داشت که به بازیکنان و فضایی که در قطر وجود داشت برمیگشت و فضای خوبی نبود. دلیل آمدن کیروش هم همانطور که اشاره کردم به خاطر کنترل حواشی بود و این برای فوتبال ما و کشور بزرگی مانند ایران یک نقطه ضعف بزرگ است که یکی وجود نداشت که این حاشیهها را کنترل و مدیریت کند و ما مجبور شویم از یک خارجی استفاده کنیم. این جابهجایی هم مصادف با انتخابات فدراسیون فوتبال تبدیل به یک حربه تبلیغاتی شد و تغییرات روی نیمکت تیم ملی صورت گرفت، اما با وجود حضور کیروش باز هم درگیر مسائل حاشیهای بودیم.
اخراج اسکوچیچ بیاخلاقی بود
در آن مقطع که دراگان اسکوچیچ برکنار شد، موافق کنار گذاشتن او نبودم و خودش باید کار را تمام میکرد و تیم را به جامجهانی میبرد. هر مربی میتواند نقاط ضعف و قوتهایی داشته باشد، اما اگر به نتایج نگاه کنیم تیم ملی با این مربی فوقالعاده نتیجه گرفت و ما با اخراج اسکوچیچ بیاخلاقی کردیم. البته کار از دست او خارج شده بود و تیم ملی به یک مسیر غلط و اشتباه رفته بود و هر کسی میخواست در آن مقطع خودش را در فوتبال نشان دهد و بچسباند، دخالت میکردند و این فشارها باعث برکناری وی شد. باید پرونده جامجهانی را ببندیم و برای آینده فوتبال برنامهریزی کنیم. آینده فوتبال نیاز یک دگرگونی، به یک نیروی تازه و بنزین سبز احتیاج دارد تا در جام ملتها و دوره بعد جام جهانی بتوانیم از اعتبار فوتبال ایران دفاع کنیم.
اگر کیروش میماند آینده فوتبال ایران سیاه بود
آینده فوتبال ایران با ماندن کیروش سیاه و تاریک بود و نمیتوانستیم به آینده خوشبین باشیم. کاری به شخص ندارم، فوتبال ما خلاصه شده به بازیکنانی که در جام جهانی حضور داشتند، قبل از این بازیها هم ۱۰، ۱۲ جوان به اردو رفتند، اما این فقط یک نمایش بود و همان تیمی که به مسابقات رفت که قبلا کیروش با آنها در دوره گذشته کار کرده بود. در جام جهانی به جای ۵، ۶ بازیکن فعلی میتوانستیم چند بازیکن جوان به این مسابقات ببریم که به تجربهشان اضافه شود، شاید بازی هم نمیکردند، اما کنار تیم ملی تجربهشان بیشتر میشد ولی این اتفاق نیفتاد. ادامه چنین روندی دلسوزان فوتبال را ناامید میکند، فوتبال ایران اگرچه شاید با توجه به سوابق و افتخارات گذشته یک وجهه خوب در فوتبال آسیا داشته باشد، اما الان از دورن تهی شده است و چیزی برای عرضه ندارد. این شرایط سبب شده آدمهایی که از جنس فوتبال هستند، میل و رغبتی برای به میدان آمدن ندارند و خانهنشین شدهاند و ترجیح میدهند با توجه به این حاشیهها وارد فوتبال نشوند.
روسای فدراسیون مربی مورد نظرشان را انتخاب کردهاند!
علاقه دارم تجربه بعدی تیم ملی با یک مربی ایرانی باشد، از بین مربیان مورد نظر هم مانند امیر قلعهنویی سابقه حضور در تیم ملی را داشته است. البته گزینههای محدودی در بین مربیان داخلی برای حضور در تیم ملی داریم و این جای تاسف دارد که دست فوتبال ایران در این زمینه خالی است و سر چیزی که وجود ندارد در حال دعوا و کشمکش هستیم. گزینههای زیادی نداریم و مسئولان فدراسیون فوتبال به گزینههایی که وجود دارد هم اعتماد نمیکنند و جرأت گرفتن چنین تصمیمی را ندارند. از طرفی با مربی خارجی هم تیم ملی نتوانسته است که نتیجه بگیرد تا فدراسیون معلق در زمین و هوا برای تصمیمگیری برای آینده نیمکت تیم ملی باشد. شاید هم مانند دفعه قبل مسئولان فدراسیون سیاست خودشان را دارند و رسانهای نمیکنند. در حال بازی با مهرهها هستند تا مثل قبل گزینه خودشان را انتخاب کنند. این برداشت من است که گزینهشان را انتخاب کردهاند و منتظرند که زمان بخرند و دوباره همان مربی مورد نظرشان را به نیمکت تیم ملی برسانند.
بازیکن که نباید برای تیم ملی مربی انتخاب کند!
بازیکن باید وظیفه خودش را انجام دهد و مربی که انتخاب شده را قبول داشته باشد. اینکه عنوان شود بازیکنان ما در اروپا هستند و مربی ایرانی را قبول ندارند، پذیرفتنی نیست. به هر حال لژیونرها هم از داخل لیگ ایران به فوتبال اروپا رفتهاند و به مردم بدهکار هستند و هر چیزی دارند از فوتبال ایران دارند. به همین خاطر وقتی در اختیار تیم ملی قرار میگیرند باید کاملا تابع باشند و تواناییهایشان را در چارچوب برنامههای سرمربی در اختیار تیم ملی قرار دهند. آنها که نباید برای تیم ملی و انتخاب مربی تصمیم بگیرند و مدیران فدراسیون فوتبال باید این مسئله را مدیریت کنند و موضوعی که مهم این است که همه در کنار هم تلاش کنیم که فوتبال ایران را به موفقیتهایی که انتظار میرود برسانیم.
آنقدر فوتبال ایران حاشیه دارد که دیگر پدیده نداریم
شرایط ما نسبت به قبل از کرونا تا امروز خیلی متفاوت شده و همه چیز در سطح معمولی و پایین در لیگ اتفاق میافتد. مهمترین آن بحث تماشاگران است. بعد از کرونا در فوتبال جهان هواداران به ورزشگاه بازگشتهاند و حضور آنها کیفیت مسابقات را بالا برده است و به بازیکنان هم انگیزه بیشتری میدهد. بازیکنی که در یک ورزشگاه خالی بازی میکند و هیچ چشمی بازی او را نمیبیند، کیفیت و راندمان کاریاش پایین میآید. علاوه بر این فوتبال ایران گرفتار حاشیه است و دچار بلاتکلیفی و در برزخ هستیم و هر روز چند اتفاق حاشیهای همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. رفتن به سوی حواشی و مسائل دیگر سبب شده نتوانیم از دل لیگ به اندازه انگشتان یک دست بازیکن پدیده و با کیفیت کشف کنیم، وقتی در لیگ بازیکن قابل نداشته باشیم، نگاه و تمرکز روی لژیونرها میرود که در شرایط بهتر و حرفهایتری بازی میکنند.
هیئت رئیسه توانایی تصمیمگیری درست برای فوتبال ایران را ندارد
با توجه به تجربه و سابقهای که مدیران الان فدارسیون دارند، باید تصمیمهای بهتری گرفته شود، مهدی تاج، مهدی محمدنبی و منصور قنبرزاده سالها در فوتبال مدیریت کردهاند و توان بالایی دارند.نگرانی من بابت هئیت رئیسه فدراسیون فوتبال است که نمیتوانند برای فوتبال تصمیمگیری کنند و تصمیماتشان بر اساس بیتجربگی و عدم شناخت است. این یک نمونه از معضلاتی است که معلوم نیست که تا کی میخواهد ادامه داشته باشد. قصد جسارت به شخصی را ندارم اما این یک واقعیت است. آدمهای بزرگی در هئیت رئیسه باید حضور داشته باشند که تصمیمهای درستی را بگیرند.