اردشیر لارودی؛ از هر چه بگذری، سخن دوست خوشتر است! پس برویم سراغ خوبیهای خوشتر و دنبال کنیم بازیهای لیگ ۲۲ را که دیر بجنبی، خواهی دید کلاه بر سر نداری! که دیر بجنبی، باید هفت کفش آهنین برداری و هفت دست لباس آهن هم بر تن کنی که چه بشود؟ که تنبلی روزهای یارگیری را به تلافی، دستور کار همه روزان و همه شبان در پیش مانده خود قرار دهی! که یک قدم عقبماندگی را جبران کنی و حالا حالاها باید به تلافیاش دو دو بزنی و البته که باز هم به جایی نرسی! و باز هم به جایی اجازه رسیدن ندهند! که قاق ماندن خیلی آسان ممکن میشود ولی در عوض بقیه حرکت کردن و خود را مدعی نشان دادن، سخت است، سخت! از کجا باید شروع کرد؟ سؤالهای مربوط و پرسشهای نامعقول هر دو به یک اندازه وقت شما را برای پاسخ دادن تلف میکنند! بهتر است که حرفت مفهومدار باشد! و بهتر است از چیزی بپرسی و سؤال کنی که ارزش کیفی، ارزش ماهوی و ارزش حرف زدن دارد! و الا فضای مجازی، وقت اضافی که ندارد و به قدی به توپت میبندند- ستارگان فضای مجازی را عرض میکنیم- که دمار از روزگارت خارج شود! سؤال خوب، سؤالی است که خوب باشد!
حال و آینده محرم نویدکیا بازی خورد
به ترتیب «الفبا» وارد سؤالپرسی میشویم! قبل از پرسش اول، سراغ تیم سپاهان را میگیریم! و مردی که سال نکویش از بهاری که دارد، پیداست! میپرسید چی پیداست؟ جوابتان میدهیم حال و آینده محرم نویدکیا! تیمی که هنوز مربی ندارد، ولی بههم ریختگی الی ماشاءا...، دور و برشان را پر کرده است! سؤالمان این بود که محرم را چه شده است؟ آیا منتظر یک اشاره بود تا فرار را بر قرار ترجیح دهد؟ کنکاش و جستجوگری همان گفت: ...با عجله قضاوت نکن! محرم از اصول مربیگری دفاع کرد و عطای سپاهان را به لقای رخ ماهش سپرد! تیمی که درباره مربیاش، یواش یواش و زیرجلکی و مثل آب زیر کاه خبر و اطلاعات جمع میکند، همان بهتر که دستکم با محرم کار و همکاری نکند! محرم نه از آنهایش است که زیر بار هر دستک و دنبک برود! محرم را به خیر، مدیریت را به سلامت! از روز اول هم قرار همین بود! دوستی به جای خودش، جربزه یکی هفت صنار! آقایان تو کار سرمربیشان موش دواندند، سرمربی هم تلههایشان را بست به موشهای گربهنشان! و حالا ساعت است که باید آفتابه، هرچه دارد خرج لحیم کند که چی؟ محرم شخصیت درجه اولی دارد! محرم اشتباه میکند، گل میخورد و میبازد، اما... بلی، کارهای نویدکیا، هم اما دارد و هم اگر و هم معما! حضرات با گراگاهبازیهای بیجایشان، یک تیم پرمهره را حراج کردند و داغانش نمودند! سپاهان، قربانی تقلید کردن نابجا شد.
مسابقه برای مسابقه
استقلال یا پرسپولیس؟ یزدانی یا سیدجلال که تعداد بازیهایش، اگر بازی به او رسید از ۱۰-۸-۷ تجاوز نمیکند! در خط هافبک، استقلال یک مهره دارد که به خیلیها میارزد: علی کریمی! و در خط حمله، هر دو تیم خمیرمایهای دارند چه خوشبو و چه خوشرنگ! اما فورواردهای استقلال خیلی کار دارند و پرسپولیس هم! علاوه باید کرد این اضافه کاری را به حضور برزیلی خوشقواره استقلال که وسط زمین را برای هر دو تیم، خوشقواره، خوشقد و بالا، خوشتکنیک و در همه بخشها پر از تفاوت میکند!
در استقلال، اگر «سینیوره پین» باشد، کار آبیها زیاد، دامنهدار و با اضافه کار واقعی و مفید است! در پرسپولیس، یحیی باید یک دست راست درست و حسابی، یکی دیگر عین مطهری داشته باشد! مردش هست اما باید دید سر کیسه را چگونه پر میکنند و جانشین مطهری را به چه بهایی به بقیه تیم اضافه مینمایند! مثل همیشه، باز هم نگاهی داریم به مهدی ترابی! عیار مربیگری مربیان لیگ برتر، آنجا معلوم میشود که ترابی در پرسپولیس ساخته میشود تا پرداخته هم بشود! یحیی چند مرد حلاج میشود؟ یحیی در پیکرتراشی و مجسمهسازی با استقلالیها، چقدر جلو میرود یا عقب میماند؟ همه چیز را با ساختن ترابی اندازه باید گرفت! پول هست و زیاد هم هست! بازیکن هم هست و بازیکنان خلاق و تکنیکی هم هستند! باید دید ترابی و آلکثیر و عبدی چه کاره میشوند!
وارونهنگاری
*تراکتور تیم خوبی نشان میداد که یکباره خودش جار زد که: ...ما را یک چیزی میشودمان! عباسزاده با گلهایش به راه افتاده بود امیر ارطغرل ساغلام پیغام فرستاد که:
*ما هم چیزی نفهمیدیم! ما را به خیر، یاران را به سلامت!
*استقلال هنوز تاوان زرنگی بعضی آقایان زرنگ را پس میدهد! مرتب میگفتند استقلال بزرگتر و واجبتر از همه است ولی پای کار که رفتند، کلبا واجبتر شد!
*ملوان بعد از شش سال هنوز یک ورزشگاه پارهوقت ندارد! ملوان بازیکن میخواهد که نظیرش را در گلگهر دیده است!
*استقلال نمیداند که چه کار قرار است انجام دهد؟ مربی درجه دوم و سوم پرتغال را بگیرد یا حواسش روی مهرههای خودش متمرکز باشد!
*از مس کرمان هم خبر ائتلاف به گوش میرسد! ملوان و مس با هم میشوند! ملوان و مس میخواهند برای خیلیها وارونهشماری را شروع کنند!