اردشیر لارودی؛ البته که صلاح مملکت خویش خسروان دانند! ولی گاهی خسروانها هم چیزی بیش از بقیه نمیدانند و تیر در تاریکی میاندازند شایر مثل حکایت آن کودک کم دان به غلط زند بر پهلوی هدف یک تیری و اینجاست که داستان آهنگر بلخی و مسگر شوشتری، به تکرار در میآید. عیناً شبیه اقدامات عملی شونده از سوی خیلی از تیمها و باشگاهها که آخرینش را در صلاح اندیشی فاقد مصلحت سپاهان میبینیم و انگشت حیرت به دندان میگزیم.
سپاهان، یکی سری گل زنهای گل نزن و فرصت خراب کن دارد که امان از دروازه خالی! ولی برای جبران مافات گلر عوض میکند! مغانلو و شهباززاده با دروازه لج افتاده و آن وقت برای تلافی یک گلر قیمتی و گران بهاء هم میخرند تا ببینیم مسئله چگونه حل خواهد شد. به خودی خود یا با حسن تدابیر...
جواد نکونام - سیمونه
نکونام که در مربیگری، الگوی مناسبی را ملکه ذهن خود نموده است، در عمل یک تا قسمتی چند، ضریب خطا دارد! فولاد، اهواز بد بازی نمیکند ولی، فولاد کجا و آتلتیکو مادرید کجا! فوتبال نفسگیر و نفس بر تیم سیمونه چه میگوید و چه میخواهد و از مجموعه حرکات تیم جواد چه نتایجی به دست میآید.
فولاد و نکونام که با تیمهای دیگر لیگ برتر، تفاوتهای آشکاری دارد منظم میدود، سریع توپ را جا به جا میکند و از تلف کردن وقت هم عادتاً بدش میآید و تبری میجوید.
ولی افکار و اهداف و مهارت حرکتی و مهارت تکنیکی آتکتیکو مادرید بحث دیگری دارد! همانطور که اعمال فشار و پرسینگ خرد کننده تیم دوم مادریدیها، که در ذهن و روح و باورهای یقین خود، یک لحظه هم باخت به حریفان را سزاوار خویش نمیداند، ساخته شده است برای باخت گریزی و خود را مغرور میداند و خود را در حد رئال مادرید و بارسلونا دانستن!
جواد با تسامح و اندکی اغماظ شاید بکوشد که آتلتیکو مادرید و سیمونه باشد! مردی که برای جنگیدن صدایش هم جور دیگری است.
تفاوتهای دو مرد و دو تیم
پرسپولیس- فولاد! قهرمان لیگ برتر نه علیه بلکه رو در روی فاتح جام حذفی!
دو تیم بلازده و مصیبت پذیر امسال! دو تیمیکه سال پیش را، بهتر و تماشائی تر آغاز کردند و به پایان بردند! دو تیمیکه بازی «سوپر جام» فوتبال ایران را برگزار میکنند.
پرسپولیس- فولاد! دو تیمیکه در راه ساخته شدن و کامل شدن، هنوز باید بروند. هنوز باید بدوند. هنوز باید بخواهند. پرسپولیس، برای بهتر شدن، میداند که ریش و قیچی را در دستهای خود دارد، باید خط حمله پرسپولیس را ساخت. باید مهدی ترابی را ساخت باید مهدی عبدی را هم ساخت، ساخته تر و فرصت طلب تر و زیرک تر و دروازه شناس تر به میدان فرستاد!
باید بازیکن سازی کرد! باید مهاجم پروری نمود! باید مهدی و مهدی را مکمل هم خواست.
یحیی راهش را، راست تر و مستقیم تر پیش برد! تیم مهاجم، مهاجمهای درجه اول میخواهد و دارد که باید بسازدشان.
پیکان - استقلال
فشار فرهاد - عامل فشار
فردای سوپر جام، یک بازی از جنس سخت و سفتش به معرض نمایش گذارده میشود! پیکان- استقلال در جام حذفی!
یک بازی که حسابش دیگر است! یک بازی که کتابش از اول تا آخر، متفاوت است!
پیکان، بسته بودنش را به رخ میکشد و با این رویه میزان بپز بودن و دندان شکن بودن خود را اعلان میدارد!
فرهاد مجیدی که برای وارد شدن به میدان کری خواندن و «رجز» خوانی خیلی زود شروع کرده است، باید از پس فوتبال بد قلق پیکان در آید! کاری که برابر هوادار انجامش داد! پیکان- هوادار، مسلما! که یکی نیستند! حتما که پیکان خیالهای دیگری در سر دارد! میگویند دفاع استقلال، زیر فشار و پرس خود ساخته ای است! میگویند عامل فشار بیشتر دفاع مجیدی از تیمش است.
به حق چیزهای نشنیده و ندیده و نخوانده! فرهاد از دفاعش دفاع میکند و زیر فشار میرود؟ عجب اهرم فشاری!