سرنوشت لیونل مسی هرچه باشد، این پدر او، خورخه مسی است که نقشی مهم و اساسی در انتخاب تیم آینده لئو بازی خواهد کرد.
مسی حالا از بارسلونا جدا شده و در مرحلهای قرار گرفته است که تقریبا هیچ وقت مشابه آن را تجربه نکرده است: پیدا کردن تیم جدید. حتی سال گذشته هم که مسی تمایل زیادی به جدایی داشت، هیچوقت به طور جدی به دنبال مذاکره با تیمی نبود تا در نهایت مجبور به ماندن در این تیم شد. اما بزرگترین و مهمترین فردی که در این انتخاب به او کمک خواهد کرد، پدر ۶۳ ساله او خورخه است، کارگر سابق کارخانه آهن در روساریو آرژانتین.
خورخه در تیم محلی گراندولی مربی لیونل بود قبل از اینکه او به تیم نیوولز اولدبویز برود. زمانی که مشخص شد لئو نیاز به تزریق هورمون به دلیل بروز اختلال در روند رشدش دارد، خورخه تصمیم گرفت او را برای تست به بارسلونا ببرد. به همین دلیل وقتی لیونل ۱۳ ساله بود خانواده او به اسپانیا مهاجرت کردند، در همانجا بود که او مربیان را تحت تاثیر قرار داد و باشگاه قبول کرد که تمام هزینههای درمان او را بپردازد. در واقع خورخه با یک تصمیم هوشمندانه مسیر زندگی پسرش و البته تاریخ فوتبال را دچار تغییر کرد.
سال ۲۰۱۳ خورخه در مصاحبهای با نشریه «کیکر» آلمان گفت: «لئو همیشه آنچه من به عنوان مربی به او گفتهام را گوش کرده است. حتی امروز هم او هنوز مثل همان موقع است. هرگز نگفته من الان ۲۵ ساله هستم یا بزرگ شدهام و بهترین بازیکن جهان به حساب میآیم. بعد از بازی با مادرید بود که نکاتی را به او گوشزد کردم و او هم قبول کرد. من هنوز هم مثل زمانی که در گراندولی مربیاش بودم به او نکاتی را میگویم و البته مثل یک پدر.»
کمک به پیشرفت پسر
لئو همان زمان که در تیم محلی گراندولی بازی میکرد استعداد خود را به نمایش گذاشت و پدرش خورخه هم در نقش یک مربی خیلی خوب استعداد او را شناخت و نکات لازم را به او آموزش داد. بالاخره معروفترین باشگاه روساریو یعنی نیوولز اولدبویز به سراغ او آمد. در ۱۰ سالگی مشکل رشد او مشخص شد و نیاز به هزینههای سنگینی برای درمان داشت. خانواده مسی فقیر نبود اما هزینه ۱۲۰۰ یورویی برای تزریق هر آمپول هرومونی به او قطعاً بالاتر از توانایی مالی آنها بود. باشگاه اولدبویز هم توانایی پرداخت چنین هزینهای را نداشت.
هپاتیت
سپتامبر ۲۰۰۰ بود که خورخه و پسرش لئو نگهان چند هفتهای غیبشان زد. هممدرسهای ها و همسایگان آنها هیچ خبری از آنها نداشتند. نیوولز هم فکر میکرد که او به بوینسآیرس رفته تا با شگاه بزرگی قرراداد ببندد و البته شایعه عجیب دیگری هم در مورد لیونل منتشر شد، اینکه او هپاتیت دارد و دیگر نمیتواند فوتبال بازی کند. اما حقیقت این بود که آنها به کاتالونیا رفته بودند تا در تست بارسلونا شرکت کنند. مسی خیلی زود مربیان آکادمی لاماسیا را تحتتاثیر قرار دادند اما پیشنهاد عقد قرارداد همان زمان به او پیشنهاد نشد.
مسی پدر و پسر به روساریو برگشتند، در همان زمان خورخه قرار شرکت در تست تمرینی تیم ریورپلاته را نیز گذاشت تا بارسلونا را تحت فشار بگذارد. او بسیار باهوش بود و میدانست چطور باید استعداد پسرش را عرض کند. در نهایت اما با حضور نمایندگان بارسا قرارداد با مسی روی یک دستمال نوشته شد. حالا پدر و پسر در حالی به کاتالونیا بازمیگشتند که درآمد سالانه ۱۵۰ هزار یورویی داشتند و بسیار ثروتمندتر از قبل بودند، از آن مهمتر این بود که هزینه درمان لئو هم فراهم شده بود.
پیش فصل ۲۰۰۵ و در جام خوان گمپر بود که مسی به بازی آمد، چند ماه بعد از تولد ۱۸ سالگی. او یک گل برای آندرس اینیستا در تساوی ۲-۲ مقابل یوونتوس ساخت و مورد تمجید فابیو کاپلو مربی آن زمان یووه قرار گرفت. ۹۰ هزار تماشاگر حاضر در نوکمپ هم برای اولین بار نام مسی را فریاد میزدند. به دلیل قوانین عجیب لالیگا، مسی نمیتوانست در بازیهای داخلی برای بارسا به میدان رود چون این تیم بازیکنان غیراسپانیایی زیادی در ترکیب خود داشت.
اینتر این موقعیت را بهترین فرصت برای خریدن مسی دانست و گفته شد که در آن زمان خورخه موافق این انتقال بود چرا که پیشنهاد اینتر، درآمد مسی را سه برابر میکرد. خوان لاپورتا رئیس وقت بارسلونا شخصاً وارد ماجرا شد و با مسی و پدرش به توافق رسید که در بارسلونا بمانند. او همچنین توانست مقامات اسپانیایی را مجاب کند که مسی و پدرش را شهروند اسپانیا کنند، حالا مسی میتوانست بدون مشکل در لالیگا هم بازی کند.
بیزینس من
بعد از گذشت چند سال مسی تبدیل شد به بهترین بازیکن بارسلونا و پردرآمدترین بازیکن باشگاه. قراردادهای مختلف تبلیغاتی از راه میرسید تا مسی در بارسلونا خوشحال باشد. در این مقطع یکی از انتقادهایی به خورخه وارد بود این بود که او به تنهایی به همه قوانین مالی مسلط نبود و از کسی هم کمک نمیگرفت و به همین دلیل بود که مسی از نظر مالیاتی دچار مشکلات زیادی شد. خورخه در آن زمان به روساریو برگشته بود اما از راه دور همه چیز را با نمایندگان خود در بارسلونا تحت کنترل داشت. یکی از نزدیکان او میگوید: «او برای پسرش همهکار میکند، یاد نگرفته که میتواند به عنوان یک مدیر کمی عقب بنشیند و کارها را به دیگران بسپارد تا به شکل حرفهایتری پیش ببرند. آنها خانواده خوبی هستند که یکدپگر را دوست دارند اما به نظر نمیرسد که در ایجاد رابطه با افرادی که میتوانند به آنها کمک کنند، موفق باشند.»
حالا گام بعدی مسی، میتواند گام آخر او در فوتبال باشد. خورخه و تیمش وظیفه دارند بهترین انتخاب را برای بهترین بازیکن جهان داشته باشند. بابا خورخه این بار هم حرفهایی را در گوش پسرش خواهد گفت که به نفع او باشد و پسر نیز به حرف پدر خود گوش میکند، مثل همیشه.