خبرورزشی/ مجید ابونوری؛ دوباره مردودی! هم در نتیجه، هم در بازی! باز روز از نو و دیدن یک استقلال ناشناس از بازی بد، از نو! استقلال مغروق دریای بلاهت شده است! وصف و اوصاف استقلال به روزهای سخت رسیده است. و پرسش های صریح ما این است: بعد از چهار هفته از لیگ بیستم - که به نظر من زمان زیادی است - این چه آشی است که برای استقلال و خود پخته اید؟ این نشانههای بینشان چیست که ما میبینیم؟ میدانید سرمربی چه تیمی هستید؟ میدانید رفتار سینوسی در استقلال جواب نمیدهد؟ چشم در چشم و نگاه در نگاه، چیزی جز گنگی نمیبینیم!
فعلاً «گم» است! هیچ چیز سر جایش نیست! استقلال با اینکه هست؛ اما «گم» است! نمیدانم؛ فکری و همراهانش خبر گم شدن استقلال را میدانند، یا همچنان در خیالات خود سیر میکنند! بازیهای بد استقلال چنان «بل بل» میزند که چشمها را کور کرده است؛ چطور چشمهای شما آزار ندیده است؟ آیا فکری و همراهانش میدانند که این بازی ها چگونه آغاز میشوند و چگونه به پایان میرسند؟ آیا میتوان از احوالات این بازیها، چیزی به زبان آورد؟
ناخوشی را میتوانید حس کنید! وقتی به بازی استقلال «سر و گوش» آب میدهیم، از افکار فکری و همراهانش، دور و دور و دورتر میشویم! استقلال کبریت «بیخطر» شده است! مثلاً فوتبال مالکانه را در خنثیترین نقاط زمین به اجرا میگذارد. آقای فکری! فایده این نوع بازی چیست؛ وقتی در دورترین فاصله از دروازه حریف اتفاق میافتد؟ فوتبال مالکانه که قرار است منتج به گل یا خلق یک موقعیت خطرناک شود؛ در یک سوم دفاعی حریف برای باز کردن منفذهای دفاعیاش رخ میدهد. از فکری و همراهانش دوباره میپرسم: استقلال چرا برنامه خاصی برای نزدیک شدن به دروازه حریفان ندارد؟ فوتبالی که «استقلال فکری» این روزها باب کرده است؛ ریق رحمت را سر کشیده و به خاطرهها پیوسته است! نود دقیقه دور خود چرخیدن - حتی در دیدارهایی که پیروز شده است - و سر سوزنی از این روش عدول نکردن، برای شما و استقلال نان و آب نمیشود. استقلال در میدان نبرد فرتوت و شکسته است! خوشبختی و کامیابی جایش را به فقر و سختی و ضعف داده است. این ثمره حضور شما و همراهانتان تا به اینجای فصل است. لطفا؛ بیش از این با خود و استقلال «بد» تا نکنید!