خبرورزشی/ مجید ابونوری؛ استقلال برابر فولاد نکونام، قیقاج رفت و سکندری خورد! وقتی استقلال فکری شروع به خرابکاری در خرابکاری کرد، همه چیز را از دست داد. هم نتیحه در زمین را، و هم اخلاق در خارج از میدان را! استقلال فکری مقابل فولاد مستحق «نقد» است! آن هم بسیار زیاد و صد البته با صدای بلند! چنان که به خود آید و عبرت بگیرد. که مبادا از یک سوراخ دو مرتبه گزیده گردد!
استقلال فکری وقتی دروازه فولاد نکونام را گشود، در خاموشیاش ماند و هیچ واکنشی برای برون رفت از این مخمصه لحاظ نکرد. حتی از خود نپرسید؛ چرا و به چه دلیل؟! تک و توک حملاتی هم که میتوانست روی دروازه فولاد داشته باشد را از خود دریغ کرد!
تفکرات و رفتار نسنجیده مردان فنی استقلال بر بازی این تیم تاثیر گذاشت. چنان که هم معترض بودند و هم متزلزل. و ذهنشان نمیکشید که این پارادوکس را چگونه حل و فصل نمایند! همه این پیچیدگیهای ذهنی، استقلال را به «بن بست» کشاند و این تیم را «سرافکنده» به تهران دیپورت کرد!
با «محمود فکری» موافقم؛ که استقلال «به موقع» باخت! اما هراسانم که او و همراهانش در «ریکاوری» ذهنشان خست به خرج دهند! که اگر اینگونه باشد؛ کلاه او و استقلال پس معرکه است! فکری زمانی میتواند ورق بازی را به سود خود و استقلال بازگرداند، که از اسارت مزاحمت های ذهنی نجات یابد. و این یعنی استفاده درست و به جا از داشتهها! فکری باید چراغ مغزش را روشن کند و لباس محقر و مرتبی به تن کند و از «نو» وارد گود شود!
اتفاقات بازی با فولاد باید چراغ راه او باشد. این دست اتفاقات اگر تکرار شود، او و استقلال همانند دو خط موازی هرگز به یک نقطه مشترک نخواهند رسید! فکری - که به حق متعلق به قسمت لایتناهی آبی فوتبال ایران است - باید با چشمانی باز سخت به تولید زاد و ولد فکری مشغول باشد. ایجاد گرفتاری و تولید غمزدگی، معکوس عمل میکند و همه چیز را از حالت دلخواه دور خواهد کرد. استقلال نیاز به اصلاح دارد. برای بهبود اوضاع، سر و وضعش را باید مرتب کند. این خیالبافی نیست؛ فکری می تواند خوابهای خوش استقلال را رنگ واقعیت ببخشد؛ فقط باید گاهی از پستو بیرون بیاید، آفتابی بخورد و هوایی تازه کند!