خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ۱- قبول دارید که در زندگی عاطفی مردم جای بزرگی دارید؟ قبول دارید که مردم ایران با چه سختی و چه پهلوانانه و مبارزهجویانه علیه دشواریهای زندگی که اغلب تحمیلیاند و از جنس تحریمند، نبرد بیامان را ادامه میدهند؟ که نتیجهاش، نصیب شما هم میشود آن هم چه جور! حقوق میلیاردی و اردوهای میلیون دلاری!
قبول دارید که این مردم ثروت ملیاند و سرمایه لایزال میهنیاند! قبول دارید که برخورداری از محبت همین مردم شریف، نجیب و باوفا، شکرانه دارد و باید از این بابت، خدا را شکر کرد! شکری در راستای عمل هم!
شما- که در کانون نیکخواهی و باورهای امیدآفرین مردم جای گرفتهاید- چگونه به وجود این پارچههای جواهر و گوهرهای ناب شکر میکنید؟ چگونه، دین خود را که آن هم از دل و از اعماق وجودتان برآمده است، ادا میکنید؟
مردم از شما توقعی دارند! و شما در همین دایره، میتوانید بهتر ادای وظیفه کنید: ... با کسب حداکثر آمادگی! با اجرای بهترین هنرهای تکنیکی، با ارتقای کلاس مهارت فنی! با بهتر بازی کردن و قشنگ و زیبا عمل کردن! با نباختن در لیگ آسیا! با کسب پیروزی در بازیهای لیگ آسیا!
مردم از شما خوب بودن را توقع دارند، شما برای مردم چه آوردهای دارید؟ مردم شما را همواره در اوج میخواهند، شما چگونه به خواست مردم جواب میدهید؟ مردم شما را بزرگ و بزرگترین میخواهند، شما چهکارهاید؟
توصیه به فتاحی
۲- از مهدی تاج، همین انتظار میرفت! مهدی تاج اگر غیر از این عمل میکرد و زیر پای «سعید فتاحی» را خالی میکرد و دست از پشت او برمیداشت عجیب بود! هیچ غافلگیر نشدیم و ذرهای هم جا نخوردیم! نه آمدن صادق درودگر و قبول مسئولیتی در خورد کاربلدیهای او امری نامنتظره است، نه مماشات با فتاحی که در رفتارش به عنوان برگزارکننده مسابقههای لیگ برتر، با چماق پرخاش و تهاجم و حملهوری، وارد میشود!
در لیگ نوزدهم، شاهد چه نوع عمل و عکسالعملی از سازمان لیگ خواهیم بود؟ سپردن یک بخش بسیار مهم اجرایی که درجه اول است به کسانی که تشخص درجه دوم دارند، آیا دردسرآفرین نیست؟
گفتهاند: ... سر چشمه باید که بستن به بیل! خود را به بیراهه نزنیم، از کوچه علیچپ برای گیج کردن دیگران استفاده نکنیم! برگزاری لیگ مهمترین کاری است که بخش اجرایی فدراسیون- سازمان لیگ- بر عهده دارد! حالا که آدمهای درجه یکتر به این مأموریت گمارده نمیشوند، مواظب و مراقب چند و، چون برخوردها باشیم!
برای فدراسیون که هزار مشکل دارد، دردسر اضافی ناشی از سیاست من بلدم، من میگویم است، نتراشید!
روزگار یحیی
۳- قبل از شروع اولین دوره بازیهای لیگ برتر، مربیانی داشتیم که نوآمده بودند و آماده برای قبول کردن مسئولیتهای بزرگ: ... یکی به نام فیروز کریمی... یکی دیگر به نام فرهاد کاظمی، موفق و مقبول!
الان، بعد از ۱۹، ۲۰ سال از آن روزها، فیروز کریمی کجاست و فرهاد کاظمی چه میکند؟ به کجا رسیدند؟ به کجا سوقشان دادیم؟
آیا قرار است تاریخ مو به مو و عین به عین تکرار شود؟ که دارد میشود!
بعد از فیروز و فرهاد، شاهد برخاستن امیر قلعهنویی شدیم و حمید علیدوستی که از این دو هم خوب استفاده نکردیم، درست مثل ناصر حجازی و بعدتر، علی دایی و این اواخر، محمد خاکپور که مجال لازم را به دست نیاوردند! عبدا... ویسی هم از همین جنس مربیان صاحب لیاقت بود که سرش را گرم کردیم به «اتل، متل، توتوله»!
حالا نوبت رسیده است به یحیی گلمحمدی! حالا باید میدان ساختن و ساخته شدن را سپرد به یحیی، به جواد و دیگر به کی؟ مثلاً به فرهاد که میگویند زودش بود و باید چندی دیگر، باد هوا بخورد و آب خنک بنوشد!
چهکارهایم در این دایره؟ سوزنده استعدادها و «کلهپا» کننده آدمهای پرقابلیتتر یا چه؟ این بحثی نیست که با یکی، دو حرف جمع شود!
قبول دارید که این مردم ثروت ملیاند و سرمایه لایزال میهنیاند! قبول دارید که برخورداری از محبت همین مردم شریف، نجیب و باوفا، شکرانه دارد و باید از این بابت، خدا را شکر کرد! شکری در راستای عمل هم!
شما- که در کانون نیکخواهی و باورهای امیدآفرین مردم جای گرفتهاید- چگونه به وجود این پارچههای جواهر و گوهرهای ناب شکر میکنید؟ چگونه، دین خود را که آن هم از دل و از اعماق وجودتان برآمده است، ادا میکنید؟
مردم از شما توقعی دارند! و شما در همین دایره، میتوانید بهتر ادای وظیفه کنید: ... با کسب حداکثر آمادگی! با اجرای بهترین هنرهای تکنیکی، با ارتقای کلاس مهارت فنی! با بهتر بازی کردن و قشنگ و زیبا عمل کردن! با نباختن در لیگ آسیا! با کسب پیروزی در بازیهای لیگ آسیا!
مردم از شما خوب بودن را توقع دارند، شما برای مردم چه آوردهای دارید؟ مردم شما را همواره در اوج میخواهند، شما چگونه به خواست مردم جواب میدهید؟ مردم شما را بزرگ و بزرگترین میخواهند، شما چهکارهاید؟
توصیه به فتاحی
۲- از مهدی تاج، همین انتظار میرفت! مهدی تاج اگر غیر از این عمل میکرد و زیر پای «سعید فتاحی» را خالی میکرد و دست از پشت او برمیداشت عجیب بود! هیچ غافلگیر نشدیم و ذرهای هم جا نخوردیم! نه آمدن صادق درودگر و قبول مسئولیتی در خورد کاربلدیهای او امری نامنتظره است، نه مماشات با فتاحی که در رفتارش به عنوان برگزارکننده مسابقههای لیگ برتر، با چماق پرخاش و تهاجم و حملهوری، وارد میشود!
در لیگ نوزدهم، شاهد چه نوع عمل و عکسالعملی از سازمان لیگ خواهیم بود؟ سپردن یک بخش بسیار مهم اجرایی که درجه اول است به کسانی که تشخص درجه دوم دارند، آیا دردسرآفرین نیست؟
گفتهاند: ... سر چشمه باید که بستن به بیل! خود را به بیراهه نزنیم، از کوچه علیچپ برای گیج کردن دیگران استفاده نکنیم! برگزاری لیگ مهمترین کاری است که بخش اجرایی فدراسیون- سازمان لیگ- بر عهده دارد! حالا که آدمهای درجه یکتر به این مأموریت گمارده نمیشوند، مواظب و مراقب چند و، چون برخوردها باشیم!
برای فدراسیون که هزار مشکل دارد، دردسر اضافی ناشی از سیاست من بلدم، من میگویم است، نتراشید!
روزگار یحیی
۳- قبل از شروع اولین دوره بازیهای لیگ برتر، مربیانی داشتیم که نوآمده بودند و آماده برای قبول کردن مسئولیتهای بزرگ: ... یکی به نام فیروز کریمی... یکی دیگر به نام فرهاد کاظمی، موفق و مقبول!
الان، بعد از ۱۹، ۲۰ سال از آن روزها، فیروز کریمی کجاست و فرهاد کاظمی چه میکند؟ به کجا رسیدند؟ به کجا سوقشان دادیم؟
آیا قرار است تاریخ مو به مو و عین به عین تکرار شود؟ که دارد میشود!
بعد از فیروز و فرهاد، شاهد برخاستن امیر قلعهنویی شدیم و حمید علیدوستی که از این دو هم خوب استفاده نکردیم، درست مثل ناصر حجازی و بعدتر، علی دایی و این اواخر، محمد خاکپور که مجال لازم را به دست نیاوردند! عبدا... ویسی هم از همین جنس مربیان صاحب لیاقت بود که سرش را گرم کردیم به «اتل، متل، توتوله»!
حالا نوبت رسیده است به یحیی گلمحمدی! حالا باید میدان ساختن و ساخته شدن را سپرد به یحیی، به جواد و دیگر به کی؟ مثلاً به فرهاد که میگویند زودش بود و باید چندی دیگر، باد هوا بخورد و آب خنک بنوشد!
چهکارهایم در این دایره؟ سوزنده استعدادها و «کلهپا» کننده آدمهای پرقابلیتتر یا چه؟ این بحثی نیست که با یکی، دو حرف جمع شود!