خبرورزشی/کارن فیروزی؛ سرمربی جدید اینتر که سال ۲۰۱۷ عنوان خوشتیپترین چهره سال را از سوی مجله GQ بریتانیا به خودش اختصاص داد به تازگی گفتوگوی مفصلی با GQ ایتالیا داشته. آنتونیو کونته، در گفتگویی مجله GQ درباره شرایط حضورش در اینتر و سختیهای کار یک مربی صحبت کرده است. در زیر خلاصهای از این گفتگو را از نظر میگذرانید.
انتظارات از آنتونیو کونته
به مجموعه نتایجی که به دست آوردهام نگاه کنید؛ بهویژه به سرعتی که این نتایج حاصل شدهاند... همین نتایج خودش برای ترسیم یک چهره مشخص کافی است. زمانی که هدایت یک تیم جدید را به عهده میگیرم، باشگاه انتظارات زیادی از من دارد. بازیکنان یقین پیدا میکنند که میتوانند رشد کنند و تیفوسیها هم منتظر میمانند تا لذت زیادی از تیمشان ببرند. همه اینها معنی اش میشود اینکه باید بینهایت مراقب تکتک تصمیماتم باشم. همین حالا بگویم، میتوانم این موضوع را بپذیرم که به من بگویند شانس تیم شما برای قهرمانی بسیار اندک است ولی حداقل اگر این شانس یک درصد هم باشد، باز شانس قهرمانی داریم.
حضور بپه ماروتا در اینتر
این موضوع به من کمک کرد؛ او عقیده و تصمیمی که از چند وقت پیش داشتم را تأیید کرد. موراتا مدیری است که عناوین زیادی به دست آورده است. اگر او یک دقیقه بعد از جدایی تان از یووه به سراغت میآید به این معنی است که انتظارات زیادی از تو دارد؛ پس امکان ندارد برای لحظهای هم که شده بیخیال صدر شود.
رقابت با یوونتوس
بیایید روراست باشیم: به غیر از موارد بسیار نادر، الان ۸ فصلی است که هیچ تیمی برای صدر جدول سری A مبارزه نمیکند. اینتر حالا میخواهد این معادله را به هم بزند؛ شیوهای که این تیم برای فصل جدید دارد آماده میشود نشان میدهد که میخواهد تیمی مبارز و جنگجو باشد. وقتی من با ژانگ صحبت کردم خیلی سریع متوجه قاطعیت او شدم. اینتر باشگاه جاهطلبی است و همه در این باشگاه با هم متحد هستند.
اولین جمله به بازیکنان اینتر
اینکه میتوانیم قهرمان شویم، چون هیچ محدودیتی نداریم.
رد پیشنهاد رئال مادرید
بعضی وقتها نه گفتن کار بسیار سختی است، چون پیشنهادی که به شما میشود میتواند از جهات بسیار زیادی جذاب باشد. برای خودم در آرامش دو دوتا چهارتا کردم، فهمیدم که خیلی موافقش نیستم و تصمیمم را گرفتم.
تجربه حضور در لیگ برتر انگلیس
میتوانم اینطوری بگویم که حضور در لیگ برتر انگلیس من را کامل کرد. از زمانی که در آنجا مربیگری کردهام حس میکنم مربی بهتری شدهام، چون اوایل، باید یاد میگرفتم و خودم را با شرایط وفق میدادم. وقتی تو دنیای جدیدی را کشف میکنی باید بفهمی چه چیزهایی از این دنیای جدید میتواند باعث تغییر تو شود؛ باید بلد باشی چطور واکنش نشان بدهی؛ در غیر اینصورت برنده نمیشوی. موضوعی که اهمیت دارد این است که نباید زیادهخواهی کنی و نباید سریع به دنبال خواستههایت باشی، چون اینطوری ممکن است رختکن همراه تو نباشد.
تفاوت ایتالیا با انگلیس
در انگلیس تفاوتهای وجود داشت که مثلاً من هیچوقت به مهمانیهای خارج از کمپ تمرینیمان دعوت نمیشدم، چون اصلاً مهمانیای در کار نبود. در ایتالیا خوردن شام با اعضای تیم تدارک دیده میشود و بازیکنان میتوانند همراه همسرشان در این مهمانی حاضر باشند؛ این چیزها میتواند به تقویت کارهای گروهی کمک کند. در لیگ برتر چنین چیزی نیست. بعد از تمرین، هرکسی سراغ کار خودش میرود، در نتیجه شما باید به دنبال پیدا کردن راه حلی دیگر برای تقویت روحیه تیمی باشید.
شیکپوشی در فوتبال
خودم تلاش میکردم با شور و هیجان درباره ریشه و اصالت ایتالیاییام صحبت کنم؛ حتی من آدمی هستم که شلوار جین و تیشرت میپوشد... وقتی روی نیمکت مینشینم کت و شلوار و کراوات میپوشم که یک نوع شیوه ایتالیایی است. این موضوع ذائقه شیکپوشی ما را نشان میدهد.
صحبتهای بعد از مسابقه
بعد از مسابقه شرایط فرق میکند. در لیگ برتر انگلیس، اصلاً تاکتیک برایشان جذابیت ندارد. در ایتالیا از تو سؤال میپرسند چرا شماتیک تاکتیکی را عوض کردهاید؟ سؤالات همیشه یکی است: چرا فلان بازیکن را روی نیمکت نشاندید؟ چه کاری میکنید تا روحیه اش را بالا نگه دارید؟ نمیشد او را ترکیب اصلی بگذارید؟ من هم جواب میدهم که بعد از مسابقه، با خودم بلیت سینما دارم و حتی برای خودم پاپکورن هم میخرم.
یک سال بدون تیم
مشخصاً مسابقات زیادی را از تلویزیون نگاه کردم. حس میکردم آنقدر پیگیر مسابقات هستم که خودم در جریان تمام امور هستم. یک مربی مدرن نمیتواند یک سال همه چیز را کنار بگذارد. باید مدام خودش را بهروز کند. البته وقت بیشتری داشتم که کنار خانوادهام باشم. دیگر اینطوری نبود که فقط بخواهم با همسرم بتا و دخترم ویکتوریا که باید کنارش در صف ورود به دیزنیلند پاریس میایستادم، حرف بزنم، چون والدینم هم بودند. امسال آنها پنجاهمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفتند که من این جشن را خیلی دوست داشتم. اگر سرمربی یک تیم بودم قاعدتاً حضور در این جشن را از دست میدادم.
ارتباط با پدر و مادر
ما ارتباط بسیار صمیمی با هم داریم و به خودم بابت تعلیم و تربیتی که پدر و مادرم داشتهام افتخار میکنم. بازگشت به لچه هم یک مزیت دیگر داشت. پدرم هنوز هم یک تیفوسی فوتبال است. او تنها کسی است که میتواند تغییرات کاری من را حس کند. باید آنقدر برایش دلایل این تغییرات را توضیح بدهم تا بالاخره قانع شود... البته همیشه موفق به انجام چنین کاری نمیشوم. فراموش نکنید من هم بلدم خوشگذرانی کنم؛ ما غالباً به همراه مادرم به دریا میرویم... حالا دیگر نمیدانم کی دوباره چنین شانسی نصیبم میشود.
مخالفت با جمله «مربی باید به این فکر کند که مشکل زا نباشد» ...
حالا میخواهم یک جمله دیگر هم به این جمله اضافه کنم که خودم خیلی طرفدارش نیستم. جمله این است: «دیگر نمیتوانیم در این فوتبال نوآوری کنیم». دلیل مخالفتم این است که ورزش مدام در حال رشد کردن است؛ اگر شما خودتان را بهروز نکنید، راه حلهای جدیدی ارائه میشود که مربیان زیادی آنها را به کار میگیرند و خودشان را سازگار میکنند. چیزی که اهمیت دارد تلاش کردن است نه تقلید کردن. اگر من با دروازهبان بازی را شروع میکنم، مثل همان کاری که در تیم ملی و باری کردم، به این فکر میکنم که فضا را برای بازیمان بازتر کنم. حالا اگر این کار را تکرار میکنم و رویش تأکید دارم به این خاطر است که چنین موضوعی در فوتبال حیاتی است؛ همانطور که گفتهام اگر ریسک نکنیم دستاوردی هم نخواهیم داشت.
بازیکن مورد علاقه
دو تا بازیکن هستند که دوستشان دارم. این دو با هم تفاوت دارند ولی هر دوی آنها ذهنیت برنده دارند. اولی آندرا پیرلو است که قادر از فاصله هفتاد متری توپ را روی پایت بفرستد. او همچنین در تمرینات یک هیولاست. او را به یوونتوس آوردم، چون میلان تصمیم گرفته بود قراردادش را تمدید نکند. آمد و تبدیل به لوکوموتیو تیم من شد. دومین بازیکن هم انگولو کانته است، چون او به شیوهای باورنکردنی در دسترس تیم است. در طول ۹۰ دقیقه، کیلومترها را میخورد، میدود و در سختیها به کمک بازیکنان تیم میآید. او همه این کارها را در حالی که لبخند به لب دارد انجام میدهد. با اینجور بازیکنان است که میتوانی برنده شوی.
واکنش هواداران اینتر
انتظار ندارم هیچجا مشکلی برایم پیش بیاید. وقتی تصمیم میگیرید مربی شوید، عقربه از صفر شروع میشود. وقتی آدم بازیکن است این موضوع برایش فرق میکند، چون یک بازیکن فوتبال به این فکر میکند که به فوتبالش در یک یا دو باشگاه ادامه بدهد ولی وقتی آدم مربی میشود دیگر چنین چیزی ممکن نیست.