خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ تکگل زودهنگام «مِرک» العینیها را، محمد دانشگر و مرتضی تبریزی جواب دادند! گل اول روی ضربه کرنر زده شد و گل دوم را پاسکاریهای پیدرپی تبریزی به زکیپور و از زکیپور به پاتوسی و از پاتوسی به فضای خالی و هجوم به موقع تبریزی که با بغل پای تمامکنندهاش کار را تمام کرد! یک گل غیر متعارف در لیگ برتر!
اگر پرسپولیس در تهران و در آزادی یک تیم مهاجم بود که بردن را وظیفه خود میدانست استقلال در العین، با روحیهای قوی و با عزمی راسخ دنبال کسب یک برد هم حیثیتی و هم بیانگر فلسفه بازی آبیپوشان تهرانی بود!
استقلال تکلیف خودش را با خودش روشن کرد: ... بردن در همه جا، پیروز شدن و فائق آمدن برابر همه حریفان!
استقلال از روحیه قناعت و رضایت و کنار آمدن با شکست جدا میشود و شده است!
العین مشتی از خروار
استقلال تکلیف خودش را با همه استقلالیون که پرشمارند و جز با پیروزی دست از برتریجویی برنمیدارند روشن کرد! استقلالیهایی که در فضای مجازی غوغا کردهاند! تیم العین امارات یک نمونه است! مشتی که از «خروارها» برتری تکنیکی و فیزیکی و مهارتی حریف ایرانیاش خبر میدهد! تیم استقلال نیز این است که امروز و این روزها هست! دوره کمخواهی و حریف را بزرگ دیدن و از حریف خود بزرگکرده حساب بردن تمام شده است! دوره شفر را میگوییم که به پایان رسیده است. استقلال شفر خوب بازی میکرد و بد نتیجه میگرفت- و البته نه خیلی بد و نه همیشه بد-! شفر یک ترس نهادینه شده را با خود همه جا میبرد! چه لیگ برتر و چه لیگ آسیا، در بازیهای مهم استقلال، در بازیهای بزنگاهی استقلال، در اغلب میدانها محافظهکاری و بیم از بازنده شدن هم شخص شفر را و هم تیم استقلال را عقب میانداخت و عقب هم انداخت!
استقلال امروزی جور دیگری فوتبال بازی میکند! راحتتر و بیپرواتر! با اعتماد به بازیکنان دارای ویژگی که در زمان شفر، با القائات او، اعتماد به نفس خود را میباختند و از بازی میترسیدند!
عقل سلیم چه میگوید؟
خب و بسیار خب! حالا چه باید کرد؟ حالا چگونه باید رفتار کرد و به کنش و نیز واکنش پرداخت؟
مثلاً درباره تبریزی و باقری و قائدی عقل سلیم چه میگوید؟ و درباره فرهاد مجیدی که هم از این بازیکنان و هم از تیم استقلال، بازیکنان و تیم متفاوتی ساخته عقل سالم، عقل عاقبتاندیش، عقل پیروزیطلب و عقل اقتصادی چه میگوید؟
۵ بازی اخیر که فرهاد مجیدی سکاندار استقلال بود با ۳ پیروزی و ۲ تساوی تمام شد! با ۱۱ امتیاز از ۱۵ امتیاز ممکن! نتیجهای مطلوب و مقبول!
استقلال در این ۵ بازی فوتبال تهاجمیتری بازی کرد! مجیدی جوری کار کرد که نه شفر را دوباره به خاطر آوریم و نه دست یاری به سوی کسانی دراز کنیم که در عالم حرفهایگری استقلال و هر تیم دیگری برایشان فرقی ندارد! تیمی که باید آمادهاش کرد! تیمی که باید برندهاش نمود! و اگر استقلال نشد حریف استقلال که میتوان شد!
اما مجیدی کارنامهاش و عملکردش به عامل دیگری اتکا دارد: ... استقلالی بودن! برای استقلال کوشیدن! برای استقلال «دلی» بازی کردن! بازی با تمام وجود! بازی از ته دل! بازی دلخواسته!
فرق شفر با فرهاد
خب اگر شفر این نتایج را کسب میکرد برایش چند تا چلچراغ روشن میکردند؟ شک نکنید که اگر شفر العین را در شهر العین میبرد سر تا پایش را طلا میگرفتیم! حالا با فرهاد چه خواهیم کرد و چه باید انجام داد؟!
اگر پرسپولیس در تهران و در آزادی یک تیم مهاجم بود که بردن را وظیفه خود میدانست استقلال در العین، با روحیهای قوی و با عزمی راسخ دنبال کسب یک برد هم حیثیتی و هم بیانگر فلسفه بازی آبیپوشان تهرانی بود!
استقلال تکلیف خودش را با خودش روشن کرد: ... بردن در همه جا، پیروز شدن و فائق آمدن برابر همه حریفان!
استقلال از روحیه قناعت و رضایت و کنار آمدن با شکست جدا میشود و شده است!
العین مشتی از خروار
استقلال تکلیف خودش را با همه استقلالیون که پرشمارند و جز با پیروزی دست از برتریجویی برنمیدارند روشن کرد! استقلالیهایی که در فضای مجازی غوغا کردهاند! تیم العین امارات یک نمونه است! مشتی که از «خروارها» برتری تکنیکی و فیزیکی و مهارتی حریف ایرانیاش خبر میدهد! تیم استقلال نیز این است که امروز و این روزها هست! دوره کمخواهی و حریف را بزرگ دیدن و از حریف خود بزرگکرده حساب بردن تمام شده است! دوره شفر را میگوییم که به پایان رسیده است. استقلال شفر خوب بازی میکرد و بد نتیجه میگرفت- و البته نه خیلی بد و نه همیشه بد-! شفر یک ترس نهادینه شده را با خود همه جا میبرد! چه لیگ برتر و چه لیگ آسیا، در بازیهای مهم استقلال، در بازیهای بزنگاهی استقلال، در اغلب میدانها محافظهکاری و بیم از بازنده شدن هم شخص شفر را و هم تیم استقلال را عقب میانداخت و عقب هم انداخت!
استقلال امروزی جور دیگری فوتبال بازی میکند! راحتتر و بیپرواتر! با اعتماد به بازیکنان دارای ویژگی که در زمان شفر، با القائات او، اعتماد به نفس خود را میباختند و از بازی میترسیدند!
عقل سلیم چه میگوید؟
خب و بسیار خب! حالا چه باید کرد؟ حالا چگونه باید رفتار کرد و به کنش و نیز واکنش پرداخت؟
مثلاً درباره تبریزی و باقری و قائدی عقل سلیم چه میگوید؟ و درباره فرهاد مجیدی که هم از این بازیکنان و هم از تیم استقلال، بازیکنان و تیم متفاوتی ساخته عقل سالم، عقل عاقبتاندیش، عقل پیروزیطلب و عقل اقتصادی چه میگوید؟
۵ بازی اخیر که فرهاد مجیدی سکاندار استقلال بود با ۳ پیروزی و ۲ تساوی تمام شد! با ۱۱ امتیاز از ۱۵ امتیاز ممکن! نتیجهای مطلوب و مقبول!
استقلال در این ۵ بازی فوتبال تهاجمیتری بازی کرد! مجیدی جوری کار کرد که نه شفر را دوباره به خاطر آوریم و نه دست یاری به سوی کسانی دراز کنیم که در عالم حرفهایگری استقلال و هر تیم دیگری برایشان فرقی ندارد! تیمی که باید آمادهاش کرد! تیمی که باید برندهاش نمود! و اگر استقلال نشد حریف استقلال که میتوان شد!
اما مجیدی کارنامهاش و عملکردش به عامل دیگری اتکا دارد: ... استقلالی بودن! برای استقلال کوشیدن! برای استقلال «دلی» بازی کردن! بازی با تمام وجود! بازی از ته دل! بازی دلخواسته!
فرق شفر با فرهاد
خب اگر شفر این نتایج را کسب میکرد برایش چند تا چلچراغ روشن میکردند؟ شک نکنید که اگر شفر العین را در شهر العین میبرد سر تا پایش را طلا میگرفتیم! حالا با فرهاد چه خواهیم کرد و چه باید انجام داد؟!