جواد نکونام سال ۹۹ هنوز سرمربی استقلال نشده بود ولی از همان زمان مشخص بود که دلش میخواهد نشستن روی نیمکت تیم بزرگی مانند استقلال را تجربه کند.
نکونام هجدهم خرداد همان سال گفتوگوی مفصلی با خبرورزشی انجام داد که چکیده حرفهایش را به اتفاق هم میخوانیم:
- وقتی تابستان سال ۹۱ در پیکارهای انتخابی جام جهانی به لبنان باختیم یکی از بدترین شبهای من در تیم ملی رقم خورد ولی تلخترین و دردناکترین باخت تیم ملی را برابر عراق در جام ملتهای ۲۰۱۵ تجربه کردم. بعد از آن مسابقه از ته دل اشک ریختم. ما در آن دوره از نظر تیم بودن بینظیر بودیم و میتوانستیم قهرمان آسیا شویم.
- مهرماه سال ۱۳۸۰ وقتی در رقابتهای انتخابی جام جهانی ۲۰۰۲ به بحرین باختیم من جوانترین بازیکن تیم ملی بودم. در آن مسابقه شرایط ایدهآلی نداشتیم و اگر هم اتفاقی افتاد مربوط به نهار قبل از مسابقه بود. نمیدانم، شاید ما را قبل از آن بازی چیزخور کرده بودند! بعد از ناهار وقتی استراحت کوتاهی کردم و از خواب بیدار شدم احساس کرختی و بیحالی داشتم و نمیدانستم چه بلایی سرم آمده است! شاید بحرینیها چیزی داخل غذای ما ریخته بودند!
- دوست ندارم در مورد اتفاقی که باعث جدایی من از تیم ملی تحت عنوان دستیار کارلوس کیروش شد صحبت کنم. بعضی اتفاقات باید مسکوت باقی بمانند. فقط این را بگویم که در تیم ملی بر سر من معامله شد. در آن ماجرا کیروش مقصر بود و شاید یک مقدار من هم مقصر بودم ولی شما ببینید وقتی رئیس فدراسیون به من گفت از دبی به تهران برنگرد و آنجا بمان تا من خودم بیایم، من چه کار میکردم؟ ماجرا را به کیروش هم توضیح دادم و او گفت «بله! رئیس فدراسیون گفته است دیگر؛ باید هم بمانی»! دلخور شد و در نهایت از اردوی تیم ملی خارج شدیم. به نظرم هم من و هم خود کیروش از آن اتفاق ضرر کردیم. البته یک سری از این ماجرا سود بردند اما در نهایت باید بگویم هر کس زیرآب من را زد اول خودش غرق شد.
- یک بار چند بازیکن در تیم ملی به مشکل برخورده بودند و جو خراب شده بود. در آن مقطع هیچ سمتی در این تیم نداشتم ولی وقتی با من تماس گرفتند که بیا و کمک کن، با کلاه و استتار کامل به هتل محل اقامت تیم ملی رفتم و قضیه را حل کردم.
- کیروش زمستان سال ۹۷ قبل از ترک ایران در جلسهای که با هم داشتیم به من گفت راهت را ادامه بده و اگر مطمئن هستی مسیری که میروی درست است، تحت تاثیر دیگران قرار نگیر.
- کارلوس کیروش حاضر بود با یک میلیون یورو زیر قیمت مارک ویلموتس در تیم ملی ایران کار کند.
- مرحوم ناصر حجازی در اواخر دهه ۷۰ شمسی شخصا به من پیشنهاد داد تا استقلالی شوم. البته یک بار هم استقلالیها در سال ۷۶ من را میخواستند ولی چون هافبکهای بزرگ زیادی داشتند، ترجیح دادم به پاس بروم. سال ۸۴ هم آقای قلعهنویی پیشنهاد داد و جلسه خوبی با هم داشتیم ولی به او گفتم از اروپا پیشنهاد دارم و ایشان گفت اگر اروپا نشد بیا استقلال. البته من رفتم امارات و بعد هم اسپانیا.
- وقتی در پاس بازی میکردم علی آقا پروین از طریق یکی از همبازیانم پیشنهاد پرسپولیس را مطرح کرد ولی محترمانه عذرخواهی کردم. الان هم اگر پرسپولیس به من پیشنهاد سرمربیگری بدهد آن را چشمبسته رد میکنم. البته میدانم که خود پرسپولیسیها نیز هرگز به نکونام استقلالی چنین پیشنهادی نمیدهند.