عدهای معتقدند که مربیان سهم زیادی در این ناکامیها دارند و عدهای دیگر هم معتقدند مدیریت نادرست در این ناکامیها نقش زیادی دارد. اما اگر کمی عمیقتر نگاه کنیم متوجه این نکته خواهیم شد که مشکل اصلی در دیدگاه مدیران، مربیان و بازیکنان است.
متأسفانه برنامهریزی در ورزش ما به گونهای است که تنها برای یک سال دنبال کسب مدال یا مقام هستیم و در دورههای بعد یا حذف میشویم یا یک مقام نامناسبی کسب میکنیم. این مسئله در اغلب رشتههای ورزشی ما جاخوش کرده است و حتی در همین بازیهای آسیایی هانگژو ما شاهد این بودیم که ورزشکاران ما یا نقره میآورند، یا برنز، یا به طور کل حذف میشوند. البته ناگفته نماند که بنده قصد متهم کردن هیچ ورزشکاری را ندارم و این مسئله برمیگردد به برنامهریزی کوتاهمدت و امکانات کمی که در اختیار مربیان و ورزشکاران ما قرار دارد.
متأسفانه ورزش ما به گونهای است که رابطه و رفاقت مقدم بر تخصص و علم است و مصداق بارز این مسئله حضور رضا عنایتی در تیم ملی امید و ناکامی در انتخابی المپیک است.
ورزش ما این روزها به یک «برانکو» نیازمند است؛ کسی که برنامهای بلندمدت در ذهنش داشته باشد، تمام توانش را برای موفقیت خرج کند، اهل ساختن باشد، متخصص باشد، حواشی را محو کند و از همه مهمتر ماندگار باشد. ورزش ایران نیازمند کسی است که طرز فکرش «برانکووار» باشد!
فرهنگ دانش| باشگاه خبرنگاران آزاد