محمدرضا اکبری، کاپیتان تیم بسکتبال ذوبآهن اصفهان که همیشه در لحظات حساس به کمک تیمش میرسد، بازیکنی که توانایی بازی در پستهای ۳ و ۴ را دارد و یک شوتیست حرفهای است که هر مربیای را در لحظات حساس با یک پرتاب سه امتیازی سورپرایز میکند. او چند سالی است که به جرگه متأهلان پیوسته است و حاصل این ازدواج یک پسر دو ساله است. اکبری هرچند دوست دارد پسرش بسکتبالیست شود ولی نمیخواهد او را مجبور به این کار بکند. گپ و گفت دوستانهای با کاپیتان محبوب ذوبآهن داشتیم که حرف به گذشته و تفاوتهای بسکتبال قدیم با الان و... هم رسید:
زندگی در اصفهان و متأهلی و پدر بودن چطور است؟
کلاً اصفهان شهر متفاوتی نیست و ما هم مثل مردم سایر شهرها درگیریم. شرایط اقتصادی و روحیه جامعه خوب نیست و در این شرایط فقط خانواده، پسرم و بسکتبال باعث میشوند که انرژی مثبت بگیرم.
دوست داری در آینده پسرت بسکتبالیست شود؟
اگر قرار باشد بیرون از ایران باشیم دوست دارم بسکتبالیست شود ولی نمیخواهم او را مجبور کنم. دوست ندارم مستبد باشم و وظیفهام این است که هر رشتهای که خواست انتخاب کند فضا و مسیرش را نشانش بدهم و اگر علاقهمند شد حمایتش کنم تا به موفقیت برسد. همانطور که پدرم از ما حمایت کرد.
چرا خارج از ایران؟
به فکر مهاجرت هستم. آنجا از نظر آموزش و امکانات و زیرساختها خیلی بهتر است. اگر در آمریکا یا کانادا پیشرفت کند میتواند به بسکتبال به چشم بیزینس نگاه کند اما باز هم میگویم هر تصمیمی بگیرد من حمایتش میکنم.
زمان شما امکانات به این شکل نبود. چه شد که بسکتبال را انتخاب کردی؟
پدرم ورزشدوست بود. من هم خیلی شیطان بودم. در استعدادیابی والیبال جزو ۳۰ نفر نهایی بودم. چون در مدرسه همه فوتبال بازی میکردند من در تیم فوتبال هم دروازهبان بودم و به تیم نوجوانان فولاد مبارکه هم رفتم. یک مربی داشتیم به نام منتظری که وقتی فهمید کنار بسکتبال رشتههای دیگر را دنبال میکنم، من را با وجود اینکه نوجوان بودم در رده امید بازی دادند. در تیمهای هلال احمر و هیأت بسکتبال بازی کردم و از جوانان به ذوب آمدم. یک زمین بسکتبال نزدیک ما بود که همه بزرگان بسکتبال اصفهان مثل ایمان زندی و داود بهرامی آنجا بازی میکردند. آن زمان امکانات کم بود ولی در اختیار همه بود. الان امکانات هست ولی در اختیار همه نیست.
به نظر خیلیها بسکتبال ما ۱۰ سال عقب است. نظر شما چیست؟
-خیلی خوشبینانه گفتید ۱۰ سال عقبیم. بسکتبال ما خیلی بیشتر از این حرفها عقب است.
دلیلش چیست؟
بحث استعدادیابی و کار روی بسکتبال پایه خوب انجام نمیشود. به جز مهرام، کاله، آتشی و دو، سه آکادمی دیگر بقیه در پایه خوب کار نمیکنند. از آن طرف مدرکهای مربیگری راحت داده میشود. هر بچهای یک استعداد است و باید زیر نظر مربیهای خوب کار کند اما با این وضع مدرک دادن نمیشود. نکته دیگر این است که بازیهای آموزشگاهی سطح پایینی دارد. زمان ما این بازیها کم از لیگ برتر نداشتند. از طرفی بازیکنان از نظر مهارت فردی پیشرفت زیادی داشتهاند اما علم بسکتبال آنها پیشرفت نداشته. شانس داشتیم که زمان ما آقای شاهینطبع و کوهیان و صادقزاده با ما کار کردند که علاوه بر مهارت فردی دانش بسکتبالمان هم زیاد شود. الان بازیکنان فقط دنبال امتیازآوری انفرادی هستند.
این موضوع به خاطر توجه زیادی به آمار نیست؟
توجه زیاد به آمار به شدت مضر است. الان بعد از هر بازی موبایلها در دست بازیکنان است که آمار را ببینند. برای مثال زمان ما اوشین و علی باهران امتیاز زیادی نمیآوردند اما بازیکنانی بودند که باعث پیروزی تیم میشدند یا جواد داوری مقابل اردن بازیکن آمریکایی آنها را جوری دفاع کرد که بعد از بازی نای راه رفتن نداشت اما کسی از این موضوع حرفی نمیزند. مقصر اصلی هم مربیان هستند که با توجه به آمار فردی بازیکن انتخاب میکنند نه کیفیت بازیکن. بازیکنان جدید هم این مسائل را میبینند و سراغ پر کردن آمار فردی میروند.
این به ضرر تیم نیست؟
خیلی. باید ببینید که به دنبال برد تیم هستید یا آمار خودتان. یکی از دلایلی که ما پارسال با وجود انتظارات کم تا فینال رفتیم این بود که بازیکنمحور نبودیم و تیمی کار میکردیم.
ما علاوه بر ضعف در بازیکنسازی، جانشین برای مربیهای خوبمان هم نداریم؟
اول از همه بگویم جای مهران شاهینطبع و مصطفی هاشمی در لیگ خالی است چون اینها برند هستند و باعث جذابیت لیگ میشوند. مربیان قدیمی همه خوبند اما بحث اقتصادی مانع اصلی این است که کسی را به مربیگری نمیآورد. اگر بخواهید پول خوب از مربیگری دربیاورید باید سوپرلیگی باشید وگرنه در پایه صرفه اقتصادی ندارد، مگر اینکه خیلی عاشق بسکتبال باشید.
علت ضعف لیگ نسبت به قبل چیست؟
نبود برنامهریزی مناسب برای لیگ برتر و نبود مدیریت درست برای جذب و نگهداری اسپانسرها. بسکتبال استاد فراری دادن اسپانسر است. وقتی برای پخش تلویزیونی باید التماس کنیم و انگیزهای هم برای اسپانسر ایجاد نمیکنیم معلوم است که نمیماند. وزارت ورزش هم باید کمک کند اما همه توجهها به رشته نتیجه نگیری به نام فوتبال است.
به مسابقات کنونی برویم. از نتایج ذوبآهن در غرب آسیا راضی هستی؟
با توجه به امکاناتی که داریم نتایج خوبی گرفتیم. ما به خودمان باور داریم و حمایتهای بیشتری میخواهیم. امیدوارم در این شرایط که ما و گرگان هفتهای دو بازی سخت در لیگ و غرب آسیا انجام میدهیم، آسیبدیدگیها به ما ضرر نزند.
این سبک از مسابقات بهتر است یا مثل قبل متمرکز؟
من قبلاً هم تجربه بازی با این سبک در غرب آسیا را داشتم. قطعاً رفت و برگشتی بهتر است اما خیلی بهتر میشد اگر ما و گرگان در زمین خودمان میزبان میشدیم. آزادی در بهترین حالتش هم شور و هیجان ندارد. الان با تیمهای دیگر که بازی میکنیم جو ورزشگاهشان بینظیر است. از نظر کیفی هم با گذشته فرقی ندارد. در مراحل بعدی بازیهای غرب آسیا جذابتر هم میشود.
از شرایط خودتان در لیگ ایران راضی هستی؟
نه راضیام و نه ناراحت. هیچ چیز قابل پیشبینی نیست.