فرهاد مجیدی در کنفرانس رسانه ای استقلال پس از دیدار با هوادار به شدت علیه سرمربی تیم ملی موضع گرفت. این مصاحبه عجیب مجیدی اما توام با حملات برق آسا بود و او هر چه دلش خواست خطاب به اسکوچیچ گفت.
فرهاد مجیدی در دفاع از سیاوش یزدانی که به تشخیص سرمربی تیم ملی در دیدار با عراق در مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ به میدان نرفت، طوری به اسکوچیچ حمله کرد که سرمربی تیم ملی تا این لحظه ترجیح داده به جای پاسخگویی به او فقط سکوت کند.
توقع مجیدی از سرمربی تیم ملی، امری نامعلوم و غیرقابل محاسبه است؛ اسکوچیچ یا هر مربی دیگری که روی نیمکت تیم ملی ایران مینشیند آیا باید بابت دعوت از هر بازیکنی به تیم ملی و بازی دادن اجباری به او به باشگاهها تضمینهای لازم را ارائه بدهد؟ مجیدی اگر جای اسکوچیچ بود چه تضمینی در این زمینه میداد؟
سرمربی تیم ملی موظف به اجرای اوامر مربیان تیمهای ما نیست و این قوانین من درآوردی فقط در فوتبال ایران به چشم میخورد. اگر قرار است هر بازیکنی در تیم ملی از نیمکت نشینی دچار یاس و افسردگی شود (همان طور که مجیدی گفت مدافعش را مثل دسته گل تحویل تیم ملی داد و از نظر روحی و روانی او را در شرایط بدی تحویل گرفت) باید در تیم ملی را تخته کنیم؛ چون بازیکنانی که به آنها بازی نمیرسد با روحیه ای شکننده به باشگاهها برمیگردند. این واقعا کجایش دلیل و استدلال است؟
سرمربی تیم ملی هر کسی که باشد، مثل فرهاد مجیدی که در تیمش از نظر فنی اختیار تام دارد، میتواند ترکیب تیم را هر طور که دلش میخواهد و صلاح است بچیند؛ این مساله نه به مجیدی مربوط است، نه به تمام مربیانی که چنین ایرادهای عجیبی از سرمربی تیم ملی میگیرند.
همان طور که اسکوچیچ در کار فرهاد مجیدی و ماجراهای فنی استقلال مداخله نمیکند، دیگران هم نباید وارد حریم سرمربی تیم ملی شوند و بابت نیمکت نشینی یک بازیکن، سرمربی تیم ملی را مواخذه کنند و با لحنی طلبکارانه با او سخن بگویند.
هزار اشکال و ایراد فنی و غیرفنی به اسکوچیچ وارد است اما در این مورد خاص، مجیدی در دفاع از بازیکن تیمش باید به جای حمله به سرمربی تیم ملی، دنبال راههای متمدنانه دیگری باشد.