به گزارش خبرورزشی، نبردی حماسی؛ اینتر هم عقل دارد، هم قلب؛ ابن تیتر گاتزتا دلواسپرت در توصیف لائوتارو است.
در این نوشته به موازات حمایت از مهاجم آرژانتینی اینتر، از طارمی که مقابل بایرن مونیخ ده دقیقه به جای لائوتارو بازی کرد، انتقاد شده است؛
باد از شرق میوزید. کارشناسان به آن باد لوانته میگویند؛ پدیدهای عجیب در این ناحیه که معمولاً باد شمالی، ترامونتانا، میوزد. اما در سنسیرو، در واقع، نسیمی از آرژانتین میوزید؛ نیرومند چون آن بادهایی که در دشتهای پَمپاس میتازند، خاک را به هوا میفرستند، آسمان و زمین را به لرزه میاندازند. این همان بادیست که در پی ردپای لائوتارو مارتینز میوزید، کاپیتانی دلیر که در این شب دریانوردانه نیز پیشاپیش صفوف اینتر ایستاد: او نخستین کسی بود که اینتر را از دل طوفان عبور داد، شبی پر از رنجی حماسی را به جلو راند.
با ضربهی آتشین او که گل تساوی ۱-۱ را به ثمر رساند، خشمی بیزمان نهفته بود؛ درست در لحظهای که رقیب با بازیای هوشمندانه، همهچیز را به تساوی کشانده بود. گویی لائوتارو قصد داشت با سلاحهای خود پاسخ دهد، سلاحهایی متفاوت از ابزارهای ظریفتر هری کین، اما به همان اندازه مرگبار. ترکیبی از خشم و سماجت، که اغلب با پشتی بهسوی دروازه، زیر فشار غولی بایرنی، همانند رقصی در جشن اکتبر بود.
لائوتارو، نخستین بازیکن خارجی اینتر که به رکورد ۱۵۰ گل در تمامی رقابتها دست یافته (در کل، تنها پنج نفر دیگر چنین کردهاند)، پس از بازی با لحنی پرخاشگرانه اما شایسته، پیام جنگیاش را برای نیمهنهایی در کاتالونیا اعلام کرد، با اندکی ناسزا (که قابل بخشش است):
«این یک بازی حماسی بود، برای مدتها در یاد خواهیم داشت. اینتر دو تا … دارد! (خودتان حدس بزنید)
در این پیروزی کار و فداکاری زیادی نهفتهست، با تقویمی پُر از بازیهای فشرده. اما ما عقبنشینی نمیکنیم، ما قلب داریم، شخصیت داریم، فکر داریم. رنج کشیدیم، اما نشان دادیم میتوانیم کارهای بزرگ کنیم. هر سال هدفمان بردن همه چیز است، وگرنه این ورزش را بازی نمیکردیم. این ذهنیت ماست، از همتیمیها، کادر فنی و هواداران تشکر میکنم. حالا باید با بارسلونا روبهرو شویم، حریفی بزرگ، اما اول بازی با بولونیا را آماده میکنیم و بعد به لیگ قهرمانان فکر میکنیم.»
حالا نوبت بارساست.
بهترین بخش بازی لائوتارو، همکاریهای ایثارگرانهاش در حملات بود؛ حرکاتی که خواندنشان برای مدافعان تیم وینسنت کمپانی غیرممکن بود. تنها موقعیت واقعیاش در طول بازی را به گلی بدل کرد از جنسی کمیاب، با ارزشی بیحد، حتی از نظر روانی: اینتر را دوباره به متن بازی بازگرداند، و آن باد معروف دوباره به سود نراتزوری وزیدن گرفت، تا گل دوم توسط پاوار به ثمر برسد.
لائوتارو نخستین بازیکن تاریخ اینتر است که در پنج بازی پیاپی لیگ قهرمانان گل زده و این هشتمین گل او در این رقابتها، او را کنار کرسپوی خارقالعاده در فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۳ قرار میدهد. فقط اتوئو در فصل ۲۰۱۰-۲۰۱۱ با ۹ گل بالاتر از اوست، اما مارتینز دستکم دو فرصت دیگر برای رسیدن به او دارد، آن هم برابر تیمی چون بارسا که پیشتر به آن ضربه زده است.
او، همان کاپیتان، رهبریکنندهی سرودهای شادی پس از بازی بود؛ زمانی که تیمش در واپسین دقایق، در خط مقدم جبهه، از پوست و جان خود دفاع میکرد. در آن لحظات دیگر در زمین نبود، چرا که در دقیقه ۳۶ نیمه دوم جای خود را به مهدی طارمی داده بود.
راستی، اگر مهاجم ایرانی فقط نیمی از نیروی تسلیمناپذیر این آرژانتینی را داشت، آنگاه حقیقتاً «زندگی پس از تو-لا» هم ممکن میشد.