صبح روز ١٢ مهر سال ٩٩ و در حالیکه بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس خودشان را برای بازی فوق العاده حساس مقابل النصر عربستان در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا آماده میکردند خبری منتشر شد که نه تنها اردوی سرخ پوشان را به هم ریخت بلکه موجی از نگرانی را بین میلیونها ایرانی ایجاد کرد.
پرسپولیس در مرحله یک چهارم نهایی موفق شد با درخشش عیسی آل کثیر و دو گلی که وارد دروازه پاختاکور ازبکستان کرد و راهی مرحله بعد شد. عیسی که سالها بعد از گلزنی با دو دست خود چشمانش را میکشید و مقابل دوربینها قرار میگرفت این بار در یک عرصه بین المللی این کار را تکرار کرد ولی فکرش را نمیکرد از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا توهین نژادی قلمداد شود.
نفوذ سعودیها در ای اف سی باعث شد حکم محرومیت 6 ماهه آل کثیر از هرگونه فعالیت ورزشی صادر شود و شوک عجیبی به پرسپولیسیها وارد کند. مهاجم پرسپولیس هم در توجیه شادی گلش اعلام کرد این خوشحالی به خاطر برادرزاده ام بود چون مثل مردم شرق آسیا چشمان کوچکی دارد.
از آنجا بود که برادرزاده خردسال عیسی بعد از خودش تبدیل به معروف ترین عضو خانواده آل کثیر شد. در بازی پرسپولیس و تراکتور که سوپر جام فوتبال ایران بود میکائیل برادرزاده عیسی آل کثیر در ورزشگاه آزادی حضور داشت و میهمان ویژه این دیدار بود. به همین بهانه با میکائیل از طریق پدرش گفت و گویی ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
آمدنت به ورزشگاه آزادی با گلزنی عمویت و قهرمانی پرسپولیس همراه شد چه حسی داشتی؟
همیشه دوست داشتم برای دیدن بازیهای پرسپولیس که عاشقشم و عمو عیسی به ورزشگاه بیام ولی چون ما در شهرستان زندگی میکنیم کمتر فرصتش پیش میآید. خیلی خوشحالم که توانستم یکی از بازیهای پرسپولیس را از نزدیک ببینم. خیلی برای این کار ذوق داشتم و از ته دلم خوشحالم که هم عمو عیسی گل زد و هم پرسپولیس قهرمان شد.
بعد از گل عیسی چیکار کردی؟
از خوشحالی در جایگاه ویژه میدویدم و مثل عمو عیسی خوشحالی میکردم. پدرم را بغل کردم و داد میزدم. خیلی لحظه خوبی بود و حسابی کیف کردم.
توانستی بقیه بازیکنان پرسپولیس را هم ببینی؟
بله بعد از بازی با عمو عیسی پیش بقیه بازیکنان رفتیم و آنها هم حسابی تحویلم گرفتند. کلی از بازیکنانی که دوستشان داشتم مثل امید عالیشاه، سید جلال، کنعانی زادگان و وحید امیری را دیدم و ذوق کردم.
وقتی عمویت به خاطر تو محروم شد چه کاری انجام دادی؟
خیلی روزهای بدی بود و من همیشه گریه میکردم. دوست داشتم محرومیتش زودتر تمام شود و بتواند دوباره فوتبال بازی کند. عمو عیسی به من میگفت غصه نخور دوباره برمیگردم و گل میزنم و به خاطر تو شادی میکنم. الان از اینکه میتواند دوباره برای پرسپولیس بازی کند خیلی خوشحالم.
از شادی گل جدید عیسی راضی هستی؟
آره خیلی. خودم به عمو عیسی گفتم این مدلی خوشحالی کند و عمو عیسی هم به خاطر من این کار را انجام میدهد.
خودت هم فوتبال بازی میکنی؟
بله در شهر خودمان و تیمهای پایه بازی میکنم و دوست دارم وقتی بزرگ شدم مثل عمویم فوتبالیست حرفه ای بشوم و برای پرسپولیس بازی کنم.
پس معلوم است خیلی پرسپولیس را دوست داری
خیلی زیاد. همه خانواده ما عاشق پرسپولیس هستند و من مطمئنم یک روز در پرسپولیس بازی میکنم و برای تیمیکه دوستش دارم گل میزنم.