به گزارش خبرورزشی، جرج بست را همه بهخاطر دارند. فوقستاره فراموشنشدنی ایرلندی باشگاه منچستریونایتد که سال ۲۰۰۵ از دنیا رفت. جرج اگرچه ۱۵ سال از مرگش میگذرد اما همچنان سوژه برای صحبت در رسانهها از او دیده میشود. اینهم فقط بهواسطه درخشش او در زمین فوتبال نبود. چراکه اساسا فوتبال فقط یک بخش از زندگی این ستاره بود. بخش دیگر زندگی جرج بست لذت بردن از معاشرتهای مختلف با طرفداران، جنس مخالف و اعتیاد به مصرف الکل بود. دو اعتیاد بزرگی که همه بر این باور بودند باعث از بین رفتن فوتبال جرج شد. اکنون آنژی بست همسر سابق جرج بست در مصاحبه با دیلیمیل بخشهای پنهانی از زندگی آقای ستاره را افشا میکند. حقایقی که شاید تلخ باشد...
بست کسی را نداشت
آنژی و بست در اواسط دهه ۱۹۷۰ باهم در لسآنجلس آشنا شدند. آنها در یک مهمانی همدیگر را ملاقات کردند و باهم آشنا شدند. مدلی که برای کار به لسآنجلس آمده بود با بازیکن تیم لسآنجلس آزتک در سال ۱۹۷۸ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری به نام کالوم بود. شاید اکنون این داستان جذابیتی نداشته باشد اما زمان خودش حسابی سر و صدا کرد. آنژی در گفتوگو با دیلیمیل ادعا کرد خیلی از رفتارهای عجیب و غریب بیل را تحمل کرده بود. از روابط پنهان با دوستانش گرفته تا اعتیاد به الکل و افسردگی در حین ترکش. او اما نکتهای را یادآور شد که جالب به نظر میرسد: «او هر کاری که میکرد را خودش انجام میداد. کسی نبود که به او راه را نشان دهد. فوتبال مثل امروز نبود که بازیکن از مدیربرنامه و مربی مشورت بگیرد. ما فقط همدیگر را داشتیم و این به اندازه کافی نبود.»
2 بار تلاش برای ترک الکل
آنژی میگوید بست برای ترک الکل تلاشهای نافرجامی داشته است: «بست دو بار سعی کرد اما همه تلاشش بیفایده بود. همه کاری که در نهایت انجام میداد قطع ارتباط با درمانگرانش بود.»
سختی ازدواج با بست
همسر آنژی ازدواج با بست را از دور خوشایند میدید. سختی زندگی با مردی دائمالخمر از زبان آنژی شنیدنی است: «ازدواج کردن با یک آدم الکلی از شما انسانی زشت و ترسناک میسازد. من خودم قرصهای بست را به او میدادم اما بعد از چند هفته آنها را در جیبش پیدا میکردم. او قرصها را پشت لبش قایم میکرد! یکبار قرص را در چایی او حل کردم تا در خانه بماند و به بار نرود. او ۲۴ ساعت خوابید! خیلی ترسناک بود. دیگر این کار را نکردم.»
تربیت فرزند
ظاهراً در تربیت کالوم هم این آنژی بوده که نقش اصلی را ایفا میکرده: «من به دوستان جرج میگفتم نگذارید الکل مصرف کند اما آنها توجهی نمیکردند. جرج نمیتوانست حضور بچه در زندگیاش را درک کند. کالوم شرایط خوبی نداشت و اجازه ندادم با پدرش ارتباط برقرار کند. او سختیهای زیادی را در آن زمان متحمل شد. از گذشته و تربیت کالوم پشیمان نیستم چون الان زندگی فوقالعادهای دارد. خجالتآور است که پدرش الان کنارش نیست اما این انتخاب خودش بود.»