خبرورزشی/ امید یوسفیان؛ قطعاً یکی از طنازترین بازیگران کشورمان مهران غفوریان است. شاید خیلیها ندانند مهران چقدر فوتبالی است، ولی کمتر پیش میآید بازیهای تیم محبوبش را از دست بدهد. با غفوریان که کلی خاطره فوتبالی جذاب دارد، گفتوگویی ترتیب دادیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
قبل از اینکه سؤالهای فوتبالی بپرسم، میخواهم بدانم چه شد سر از اجرا درآوردید؟
اگر بخواهم واقعیت را بگویم جدا از بحثهای مالی، از وقتی خودم پدر شدم، احساس متفاوتی نسبت به بچهها پیدا کردم به همین دلیل برنامه اعجوبهها برایم جذاب بود و تصمیم گرفتم این برنامه را اجرا کنم که به نظرم تجربه بسیار جذابی بود، چون خیلی با عشق آن را انجام دادم.
اجرا سختتر است یا بازیگری و کارگردانی؟
فکر نمیکنم برای یک هنرپیشه اجرا کار سختی باشد، ولی در مجموع، چون یک کار تخصصی است، خب آنهایی که برای این کار دوره دیدند و تجربه بیشتری دارند بهتر از من میتوانند اجرا کنند. نفراتی مثل احسان علیخانی، رضا رشیدپور و سایر عزیزانی که مجری هستند قطعاً بهتر از من میتوانند اجرا کنند. راستش برای اجرای اعجوبهها اولین بار بود که کت و شلوار میپوشیدم که در نوع خود جالب بود، چون عادت به پوشیدن لباسهای رسمی نداشتم.
از کی به فوتبال علاقهمند شدید؟
نمیدانم دقیقاً چه تاریخی بود، ولی تقریباً از بازی ایران و استرالیا و آن صعود فوقالعاده به جامجهانی فرانسه بود که شدیداً فوتبالی شدم و پیگیر آن هستم. البته باید این را بگویم با اینکه بعضی از فوتبالهای خارجی مثل همین الکلاسیکوی چند شب پیش را نگاه میکنم، ولی اصلاً اطلاعات خوبی از فوتبال خارجی ندارم.
در الکلاسیکو طرفدار کدام تیم بودید؟
دوست داشتم بارسلونا بتواند رئال را شکست دهد، ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاد و بارسا بازی را باخت.
در فوتبال داخلی کدام تیم را دوست دارید؟
بدون شک پرسپولیس. من صفر تا صدم پرسپولیس است و خیلی آن را دوست دارم و تقریباً همه دیدارهای پرسپولیس را دنبال میکنم.
اوضاع پرسپولیس را با یحیی چطور میبینید؟
شرایط که خدا را شکر خوب است و فکر نمیکنم مشکلی وجود داشته باشد. تیم با اختلاف امتیاز خوب در صدر جدول قرار دارد و نزدیک به قهرمانی چهارم است. یحیی دلسوز پرسپولیس است و اصالت پرسپولیسی دارد. امیدوارم همین مسیر را ادامه دهد و متوقف نشود.
پس خیلی امیدوارید امسال هم تیم محبوبتان قهرمان لیگ شود.
بله چرا امیدوار نباشم؟ یحیی تیم خوبی درست کرده و کلی بازیکن باکیفیت در پرسپولیس حضور دارند و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد جام در پایان فصل برای ما خواهد بود. من هم به عنوان یک پرسپولیسی بیصبرانه منتظر این اتفاق هستم. البته این را بگویم من واقعاً عاشق خود پرسپولیس هستم و شخص اهمیتی برایم ندارم. هرکس بتواند پرسپولیس را به موفقیت برساند، دوستش دارم.
در مورد اتفاقات بازی با سپاهان چه نظری دارید؟
نمیدانم واقعاً چه اتفاقی افتاد. خیلی تعجب کردم که سپاهان به زمین نیامد. سپاهان همیشه جزو تیمهای خوب و مدعی بوده و به نظرم حتی اگر در بازی نتیجه را میباختند، باید مردانه مقابل پرسپولیس حاضر میشدند.
اهل کری خواندن و کلکل با دوستان استقلالیتان هستید؟
نه خیلی اهلش نیستم، ولی خب موقع دربیها کم و بیش این اتفاق میافتد. البته باید بگویم در همین دربی آخر که مساوی شد، قبل از گل بشار صدایم درنمیآمد و خیلی ساکت و مثل بچههای مؤدب نشسته بودم، ولی وقتی گل را زد جسارتم زیاد شد و برای یکی از دوستانم SMS فرستادم. خدا پدر و مادر بشار را بیامرزد که گل را زد و بازی مساوی شد. واقعاً تا قبل از گل بشار داشتم سکته میکردم و کلی استرس داشتم. خلاصه اینکه گلش خیلی چسبید با اینکه بازی را نبردیم.
میدانم با نوید محمدزاده ارتباط بسیار خوبی دارید و او به شدت استقلالی است.
بله نوید واقعاً هم پسر خوبی است و هم در کارش بسیار موفق است. اتفاقاً هر دو در سریال قورباغه مشغول بازی هستیم و من تازگیها فهمیدم نوید تا چه حد استقلالی است و حتی خیلی از بازیها را برای تشویق استقلال به ورزشگاه میرود. نوید محمدزاده تنها استقلالی است که من عاشقانه دوستش دارم، چون این پسر فوقالعاده است.
کرونا فعلاً کل فوتبال را تحت تأثیر قرار داده و بازیها لغو شده است. به نظر شما بهتر نبود این اتفاق زودتر میافتاد؟
چرا، میشد زودتر بازیها را کنسل کرد. به هر حال مسئله مهم و خطرناکی است و همه باید مراقب این ویروس بدقلق و سیریش باشیم. امیدوارم این مشکل زودتر حل شود تا هم هواداران بتوانند به ورزشگاه بیایند و هم بیشتر از این مردم کشورم اذیت نشوند.
خیلیها میگویند علیرضا بیرانوند افت کرده و تمرکز لازم را ندارد، نظر شما چیست؟
اولاً که اصلاً قبول ندارم. دوماً علیرضا هرقدر گل بد هم بخورد، فدای سرش و من عاشقش هستم، چون یاد روزهایی میافتم که توپهای عجیب و غریبی برای ما میگرفت.
در زمان برانکو چند بار برای روحیه دادن به بچهها به اردوی پرسپولیس هم رفتید.
برانکو را خیلی دوستم داشت و البته این علاقه دوطرفه بود و واقعاً حیف شد که از فوتبال ایران رفت. یادم میآید دومین دفعهای که به اردوی پرسپولیس رفتم و او را دیدم، مرا با اسم کوچک صدا میزد و میگفت: «مهران، مهران کجا بودی؟»
نظرت درخصوص کیروش چیست؟ با او هم از نزدیک برخورد داشتی؟
بله من در جام جهانی برزیل کنار تیم ملی بودم. کیروش هم انصافاً فوقالعاده بود و برای فوتبال ایران خیلی زحمت کشید و خوب نتیجه گرفت. میخواهم یک خاطره از کیروش تعریف کنم.
بفرمایید.
هتلی که ما در برزیل حضور داشتیم همان هتلی بود که اعضای تیم ملی آنجا بودند. یک شب که فکر کنم فردایش تیم ملی بازی داشت، من در لابی هتل بودم و کیروش رفت و آمد بازیکنان را به لابی و بیرون از هتل ممنوع کرد بود. حتی یادم میآید جلوی هر آسانسور بادیگارد گذاشته بود تا کسی نتواند نزد بازیکنان برود. ولی خودش با خانوادهاش دور یک میز که حسابی هم پر و پیمان بود، نشسته بود. من هم پیش کیروش رفتم و گفتم خوش میگذرد؟ او به من گفت بله خوش میگذرد، ولی نمیتوانی پیش بازیکنان بروی و آنها را ملاقات کنی.
فضای برزیل و جام جهانی چطور بود؟ معلوم است آنجا خیلی به شما خوش گذشته است.
بله خیلی خوب بود. البته این را بگویم ما با هزینه شخصی یک نفر به برزیل رفتیم و خدای نکرده سوءتفاهم برای کسی پیش نیاید. ولی انصافاً برزیل فوقالعاده بود. فضا عالی، نظم بسیار بالا و البته یک کشور بسیار زیبا، سفر را برای ما تبدیل به یک خاطره خوب کرد. البته در بازی مقابل آرژانتین کلی اذیت شدیم، ولی به تجربهاش میارزید.
چرا؟ مگر چه اتفاقی افتاد؟
وقتی گروه میخواست راهی استادیوم محل برگزاری بازی شود، من، محمدرضا شریفینیا و حسام نوابصفوی از اتوبوس جا ماندیم. وقتی به استادیوم رسیدیم بازی شروع شد و میخواستیم هرطور شده بازی را نگاه کنیم، ولی به اشتباه به آن سمتی رفتیم که هواداران آرژانتین در آنجا حضور داشتند و قاطی آنها شدیم. آرژانتینیها هم که همگی دیوانه، تا ما را با پرچم ایران دیدند، چپچپ به ما نگاه کردند. من هم به بچهها گفتم الان است که بریزند سرمان و لهمان کنند. اگر میخواستیم برویم سرجای خودمان بنشینیم، بازی را از دست میدادیم به همین دلیل مجبور شدیم روی همان سکوها بنشینیم و بازی را نگاه کنیم. هرچند هر ۲ دقیقه مأموران ما را بلند میکردند تا اینکه بین دو نیمه رفتیم و روی صندلی خودمان نشستیم. هنوز اتفاقات آن بازی را فراموش نکردم. شاید باورتان نشود، ولی بعد از بازی تا چند دقیقه روی زمین نشستم و گریه کردم. جالب است بدانید بعد از پایان بازی در بیرون ورزشگاه یک هوادار چاق آرژانتینی که پیراهن مسی را برتن داشت، آمد و به من گفت که بیا پیراهنمان را عوض کنیم. من هم تا پیراهن مسی را در تنش دیدیم، با عصبانیت به او گفتم: «برو گمشو».
به عنوان سؤال آخر؛ در داخل کشور دوست ندارید به ورزشگاه بروید؟
چرا، ولی خیلی فرصتش پیش نمیآید. سالها قبل که یادم نمیآید کدام بازی بود، به ورزشگاه رفتم و اتفاقاً خیلی دوست دارم اگر شرایط فراهم شود یکی از دربیها را از نزدیک ببینم.
و حرف آخر؟
ممنون از تماس شما. امیدوارم این ویروس لعنتی هرچه زودتر از کشورمان برود. مردم ما خیلی اذیت شدند. آنها بسیار شریف هستند و حقشان نیست که اینقدر درد و مصیبت را تحمل کنند.