به گزارش خبرورزشی، در آستانه بازی بزرگ سری آ، گاتزتا دلو اسپرت به سراغ مارچلو لیپی رفته است. دیدار فینال گونه و فینال زودرس سری آ از راه رسیده و روزنامه معتبر ایتالیایی سراغ لیپی رفته تا با او درباره بازی ناپولی و اینتر حرف بزند.
این متن جذاب را حتما بخوانید؛
یووه به شما نیاز دارد!
اینجا ویارجو است، و مردی که سه دوست حاضر در کافه را با شوخطبعی خطاب قرار میدهد، کسی نیست جز مارچلو لیپی؛ همچنان شیکپوش، با عینک آفتابی و بستهای از سیگار برگ در دست. در پس او، دریایی که پشت استراحتگاهش گسترده شده، و درحالی که جرعهای از قهوهاش را مینوشد، هنوز جملهای را به پایان نرسانده که کسی از کنارش میگذرد و به او سلام میکند و دستش را میفشارد.
«مارچلو!! یوونتوس به شما نیاز دارد! کی برمیگردید؟ »
این را هواداری که از لهجهاش پیداست از جایی بسیار جنوبیتر آمده، خطاب به او میگوید.
لیپی، در پاسخ، با لبخندی میگوید: «ببینیم چه میشود…»
درباره تیاگو موتا:
- شما گفتید که انتظار بیشتری از موتا داشتید…
«از نظر شخصیت و اقتدار. البته این یک انتقاد کلی نیست: موتا کارش را انجام میدهد و مربی بسیار خوبی است. اما نیمکت یوونتوس مانند پیراهن آن تیم است: سنگینتر از چیزی است که به نظر میرسد. اگر مربی شایستهای باشی، موفقیت از راه میرسد. در حال حاضر، یووه تنها پنج امتیاز با رتبه سوم فاصله دارد؛ تعجب نمیکنم اگر در نهایت چیزی بیشتر از یک سهمیه لیگ قهرمانان به دست بیاورد.»
اما قهرمانی بین اینتر و ناپولی است: تقابل مستقیم در راه است
- انتظار چنین رقابتی را داشتید؟
«نه، فکر نمیکردم این دو تیم شانهبهشانه پیش بروند. البته آنها همراه با یوونتوس جزو تیمهای محبوب من برای قهرمانی بودند، اما واقعیت این است که اینتر قویتر است. هنوز تمام پتانسیل خود را نشان نداده است. ناپولی هم خوب کار کرده که در کورس مانده است. و البته آتالانتا را هم فراموش نکنید.»
- کونته یا اینزاگی؟
«کونته شاگرد من بوده و همیشه برای همتیمیهایش یک مرجع و الگو بود. اینزاگی را کمتر میشناسم، اما روند رشد فوقالعادهای را طی میکند.»
- اما کونته چهار بازی را نبرده و اینزاگی هم در لیگ مشکل دارد. برخی میگویند هر دو تیم در بحراناند…
«سه بازی بدون برد بحران است؟ بعید میدانم. آیا تیمهای اول و دوم جدول میتوانند در بحران باشند؟ برای من اینتر شانس قهرمانی در لیگ قهرمانان را دارد. میتواند هر تیمی را شکست دهد. تعادل در سطح بالایی برقرار است. فاینورد، بعد یک تیم آلمانی: باید بازیبهبازی جلو رفت. کونته ناپولی را به جایگاه فصل پیش اسپالتی برگردانده است، اما این جادو نیست؛ بلکه کیفیت کاری است که ارائه میدهد. یک مربی بزرگ متوجه میشود تیمش به چه چیزی نیاز دارد و آن را به اجرا میگذارد.»
- اما یک واقعیت هست: اینتر بازیهای بیشتری دارد. آیا ممکن است از نظر بدنی دچار افت شود؟
«لیگ، لیگ قهرمانان، کوپا ایتالیا: برنامهی فشردهی اینتر در واقع یک امتیاز نسبت به ناپولی است.»
- چطور؟
«من بازیکنانی داشتم که حتی در بازیهای دوستانه هم نمیخواستند از ترکیب خارج شوند. مسابقات یعنی رقابت، یعنی فرصت قهرمانی، یعنی انگیزه. وقتی در این شرایط هستی، همیشه آمادهای و خسته نمیشوی. البته، در نهایت باید چیزی ببری، وگرنه…»
- نبردهای کلیدی در بازی اینتر و ناپولی؟
«لوبوتکا مقابل چالهاناوغلو. هر دو تیم حول محور این دو بازیکن میچرخند و اینتر از غیبت هافبک ترک خود آسیب دید. این دو نفر نزدیکترین گزینهها به پیرلو در درک نقش پلیمیکر هستند، اما پیرلو چیز دیگری بود. تنها بازیکنی که میتواند با او مقایسه شود، لوکا مودریچ است.»
مدعی سوم: گاسپرینی. راز موفقیت او چیست؟
«یک داستان ویژه: نه سال حضور در یک باشگاه، که این ثبات به هماهنگی و ساختار تیم کمک زیادی میکند. آتالانتا از همان روز اول فشار، پرسینگ و حملات بیوقفه را اجرا کرده و همچنان با همان فلسفه بازی میکند. حالا میتواند چیزی واقعاً مهم را فتح کند. به نظرم گاسپرینی هم ممکن است بخواهد تغییری ایجاد کند. به نظر میرسد تیمهای بزرگی به او علاقه دارند…»
شایعات درباره آینده کونته و اینزاگی؟
«در زمان ما هم یک نایبقهرمانی کافی بود تا حرف از شکست زده شود. اما بدون شک یک قهرمانی میتواند شرایط را کاملاً تغییر دهد. وقتی میبری، انگیزه پیدا میکنی که خودت را در جای دیگری امتحان کنی و برای افتخاراتت در یادها بمانی. اما اینزاگی و کونته مانند گاسپرینی نیستند که ۹ سال بدون وقفه روی نیمکت یک تیم نشسته باشند.»
بزرگترین ناامیدی: میلان
«تجزیهوتحلیل وضعیت میلان دشوار است؛ تغییرات مربیگری، مشکلات تیم، شرایط پیچیدهای که در فوتبال پیش میآید. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که موفقیت یا بحران یک تیم به این وابسته نیست که سه یا چهار مهاجم را همزمان در ترکیب قرار دهد.»
شگفتی دلنشین: رانیری
- درباره کلودیو رانیری چه فکر میکنید؟
«او مرا مجذوب خود میکند. چند سال دارد؟ ۷۳؟ من ۷۶، تقریباً همسن هستیم. او را یک اشتیاق بیپایان به جلو میراند.
یکبار فوتبال را کنار گذاشت، اما رم دوباره شور و هیجان را در او زنده کرد، و حالا نهتنها درون رم، بلکه در قلب تیم جای گرفته است. اگر او را میبینید، لطفاً از طرف من به او تبریک بگویید.»
بزرگترین شگفتی: کومو
«چه تیمی! چه نمایش فوقالعادهای! تیمی جسور، تهاجمی و پرشور. در ابتدا کمی تاوان این سبک بازی بیمحابای خود را داد، اما حالا دیگر از هیچ تیمی نمیترسد و با سبک خاص خودش مقابل همه بازی میکند. فابرگاس ذاتاً یک مربی است. من در ۳۷ سالگی پونتدرا را هدایت میکردم، او در همین سن همه را تحت تأثیر قرار داده است.»
دیگر خبری از دیوار دفاعی تیمهای کوچک نیست؟
«همهچیز تغییر کرده، و نه فقط به خاطر گواردیولا. مربیان جوان از باشگاههای بزرگ میآیند، سطح بالای فوتبال را تجربه کردهاند، دانش وسیعی دارند و فوتبال باکیفیت میخواهند. امروز تیمها هم از نظر سازماندهی و هم ذهنیت هجومی پیشرفت کردهاند.»
اگر پاز امروز بازی میکرد، در کدام سیستم بهتر جا میگرفت؟ ۳-۵-۲ اینتر یا ۴-۳-۳ ناپولی؟
«یک مربی بزرگ همیشه جایی برای بازیکنی مثل پاز پیدا میکند؛ همانطور که من همیشه برای زیدان جا داشتم. هنوز بازیکنی مانند او دیده نشده است. بعد از مسی و رونالدو، ستارگانی مثل هالند، وینیسیوس و بلینگهام آمدهاند، اما هیچکس هنوز قابل مقایسه با آن دو نیست. البته، هالند مهاجمی است که فوتبال تقریباً هرگز نمیتواند بدون او باشد.»
جامهای اروپایی: آیا از نظر ریتم کم آوردهایم؟
- برخی معتقدند تیمهای ایتالیایی نمیتوانند با این ریتم کنار بیایند. شما چه فکر میکنید؟
«این درست نیست. تیمهای ما توان رقابت با همه را دارند. یوونتوس، آتالانتا و میلان بیشتر از هر چیز قربانی اتفاقات و جزئیات بازی شدند. به نظر میرسد سری آ دوباره به یک لیگ سطح بالا تبدیل شده است.»
و مربیانی مانند آلگری بیکار ماندهاند…
«همیشه گفتهام که او بیش از هر مربی دیگری مرا به یاد خودم میاندازد، امیدوارم این را بهعنوان یک تعریف بپذیرد. یک مربی میتواند یک سال بیرون از فوتبال بماند…»
بهترین مربی؟
«همیشه آنچلوتی. او بزرگترین مربی بیست سال اخیر است. ترکیبی از خرد، تجربه و مهارتهای روانشناختی را با دانش تاکتیکی فوقالعادهاش در هم آمیخته است.»
اسپالتی را چگونه میبینید؟
«او مربی ایدهآلی برای این تیم ملی ایتالیاست: باتجربه، آگاه و انعطافپذیر. بارها درباره فوتبال با هم صحبت کردهایم و دیدگاه مشابهی داریم. از سبک فوتبالش که مبتنی بر کنترل تمام نقاط زمین است، خوشم میآید، اما باید مراقب بود: تیمهای سازمانیافته میدانند چگونه واکنش نشان دهند. در این تیم، از همه بیشتر بارلا را دوست دارم، اما یکی از باستونی، کلافیوری، تونالی یا رتگی بهزودی به یک ستاره تبدیل خواهد شد. تیم من تعادل بسیار بالایی بین فاز هجومی و دفاعی داشت؛ میتوانستیم در هر دو بخش با بالاترین کیفیت بازی کنیم. و البته، گزینههای فوقالعادهای مانند دلپیرو داشتیم.»
چقدر سیستمهای تاکتیکی مهم هستند؟
«وقتی مربیگری میکردم، سیستمهایی مثل ۳-۵-۲ یا ۴-۳-۳ را مشخص میکردم، اما این مهمترین چیز نبود. چیزی که اهمیت دارد، تعهد بازیکنان به بازی است. اگر یک تیم در زمین بهدرستی چیده نشود، کیفیت فردی هم بیتأثیر میشود. و برعکس.»
مربیگری سختتر از قبل شده است: یک سال بیرون باشی، ممکن است کهنه به نظر برسی…
«همیشه زیر سؤال میروی، حتی در زمان ما هم همینطور بود. اما این شغل فوقالعاده است، چون مدام آزمایش میکنی، ایدههای جدید میآفرینی، کار میکنی و اگر یکشنبه ببینی که تیم ایدههایت را در زمین اجرا میکند، خوشحال میشوی. مربیگری فقط زمانی لذتبخش است که برنده شوی. و خوشبختانه، من خیلی از این کار لذت بردم…»