به گزارش خبرورزشی، پافشاری محمد ربیعی به جدایی از ذوب آهن نتیجه ای در بر نداشت و سرانجام نیما نکیسا، مدیرعامل ذوب آهن، سرمربی تیمش را مجاب کرد در این تیم بماند. محمد ربیعی میان خانه نشینی و بازگشت اجباری به ذوب آهن، راه دوم را برگزید.
چالشهای مربی جاه طلب
آنهایی که محمد ربیعی را از نزدیک میشناسند، خوب میدانند این جوان، مربی بسیار جاه طلبی است. او که تمایل دارد برای خود پروژه تعریف کند و خودش را به چالش بکشد، بعد از چهار سال فعالیت در مس رفسنجان و تبدیل تیم ته جدولی لیگ یک آزادگان به تیم پنجم لیگ برتر ایران، به اصفهان رفت تا در ذوب آهن هم یک کار جدید را شروع کند، شروعی که رویایی از آب درآمد و ذوب آهن در اولین فصل حضور محمد ربیعی، روی پله پنجم ایستاد که به قول نیما نکیسا کمتر از قهرمانی نبود؛ «استقلال، پرسپولیس، سپاهان و تراکتور انگار در یک لیگ دیگر بازی میکنند و معلوم بود جایگاه اول تا چهارم به آنها میرسد و تیمی که پایین تر از این چهار تیم، رده پنجم را به خود اختصاص بدهد، انگار قهرمان شده است.»
صابون ربیعی به تن تمام مدعیان تاپ لیگ برتر خورد
ذوب آهن با چنین شرایطی قدم به لیگ برتر بیست و چهارم گذاشت و انصافا محمد ربیعی تا این جای کار نتایج خوبی گرفت، به خصوص مقابل تیمهای مدعی؛ ربیعی دو تیم استقلال و تراکتور را در خانه حریف شکست داد و مقابل پرسپولیس و سپاهان هم از هر کدام یک امتیاز با ارزش گرفت تا صابون ربیعی به تن هر چهار تیم تاپ لیگ برتر ایران خورده باشد اما همین تیم غول کش، مقابل تیمهای معمولی پر نوسان ظاهر شده است و این همان چیزی است که ربیعی را کلافه میکند!
به قول یکی از همکاران ربیعی، در ذوب آهن غیر از نیما نکیسا که دست تنها برای تیم تلاش میکند، کسی حال تیم فوتبال ذوب آهن را نمیپرسد. وقتی آنها میبرند از پاداش خبری نیست و وقتی میبازند هم کسی از آنها جواب نمیخواهد و این چیزی نیست که باب میل محمد ربیعی باشد.
از ربیعی اصرار، از نکیسا انکار
همین مسائل و بدقولیها و مشکلات مالی و فراهم نشدن امکانات دست به دست هم داد تا محمد ربیعی از سرمربیگری ذوب آهن کناره گیری کند.
استعفای اول او را نیما نکیسا رد کرد. ربیعی استعفای دوم را مکتوب نوشت، نکیسا این یکی را هم نپذیرفت و عضو هیات مدیره ذوب آهن گفت از طریق واتساپ آمده و مهر و امضا و تاریخ ندارد، ربیعی این بار مهر و امضا و تاریخ و اثر انگشت پای نامه استعفایش گذاشت تا بهانه ای برای ردن کردن باقی نماند اما باز هم نکیسا زیربار نرفت و آب پاکی را روی دست او ریخت؛ باید بمانی!
سرمربی مستعفی ذوب آهن حتی حاضر شد از تمام مطالبات این فصل و فصل خود بگذرد و مبلغی هم از جیب خودش پرداخت کند اما نکیسا این یکی را هم نپذیرفت تا ربیعی بر سر دوراهی ماندن و محروم شدن، به همکاری اجباری با ذوب آهن تن دهد!
ربیعی به اصفهان نرفت، ذوب آهن به تهران آمد!
محمد ربیعی اگر بدون توافق، قراردادش را با ذوب آهن فسخ میکرد تا آخر فصل حق همکاری با هیچ باشگاهی را نداشت و از آنجا که بدون دلیل موجه کناره گیری کرده بود، در صورت شکایت ذوب آهن ناچار به پرداخت غرامت و یک فصل محرومیت از مربیگری میشد. همین شرایط کافی بود تا ربیعی تن به ادامه همکاری با ذوب آهن بدهد، هرچند دلگیر و ناراضی!
دلگیر از برخی مدیران ارشد ذوب آهن بابت حمایت نکردن از این تیم و ناراضی از امکانات ذوبیها که قابل قیاس با امکانات رقیبان ذوب نیست.
به هرحال محمد ربیعی از فردا دوباره به ذوب آهن برمیگردد. البته او به اصفهان نرفته و این ذوب آهن است که به تهران میآید. اردوی کوتاه مدت در تهران و برگزاری یکی دو بازی تدارکاتی، آغاز ادامه همکاری ذوب آهن و ربیعی است. نیما نکیسا و محمد ربیعی که فصل گذشته را با عنوان ارزشمند پنجمیتمام کردند حالا باید دست در دست هم از کارخانه ذوب آهن امکانات و بودجه و توجه بگیرند.
ذوب آهن سرمربی اش را سر ذوق میآورد؟
محمد ربیعی فصل قبل هم در میانه راه مورد توجه تراکتور قرار گرفت اما در حالی که تبریزیها حاضر بودند مبلغ رضایتنامه او را بپردازند، به درخواست کوهی، رییس کارخانه ذوب آهن و نیما نکیسا و معاونش مالمیر، این مربی قید پیشنهاد مالی عالی تراکتور را زد و به کارش در اصفهان ادامه داد. او امسال هم پیشنهاداتی از تیمهای لیگ برتری داشت اما قصدش از جدایی پیوستن به این تیمها نبود. ربیعی از شرایط ذوب آهن کلافه به نظر میرسید. آیا ذوب آهن میتواند دوباره انگیزهها را در وجود سرمربی جاه طلب خود زنده کند. آنچه ربیعی را سر ذوق میآورد، امکانات و توجه است.