تیم ملی کشورمان در طول تاریخ چند دههای خود همواره از خط آتش قدرتمندی برخوردار بوده و متاسفانه اغلب به خاطر ضعف در ساختار دفاعی از رسیدن به لیاقت و شایستگی خود باز مانده است. شباهت ذات فوتبال ما به برزیل و علاقه مردم به بازیهای تکنیکی و پرگل باعث شده که ما همواره ستارههای درخشانی در خط آتش داشته باشیم و همیشه مشکل در بخش دفاعی!
با آمدن کارلوس کیروش یک باور قدیمی از بین رفت. خیلیها در این سالها میگفتند چون ایرانیها اهل کار تیمی نیستند تیم ملی فوتبال ما هرگز نمیتواند از دفاع تیمی برخوردار شود و چون در فوتبال مدرن امروزی دیگر دفاع کردن وظیفه تنها مدافعان نیست، هیچ وقت ایران نمیتواند شاهد موفقیت را در آغوش بگیرد.
اما تیمی که کیروش ساخت با یک ساختار دفاعی تیمی و درست مقابل نامدارترین یمهای جهان در بالاترین سطح ایستاد و با حداقل اختلاف به امثال آرژانتین و اسپانیا باخت. برابر قهرمانان جهان در جام جهانی که با بالاترین بضاعت به میدان آمده بودند.
انتظار میرفت سنگ بنایی که کیروش گذاشته بود، سرلوحه کار مربیان بعدی هم قرار گرفته و دیگر این مشکل قدیمی به کلی حل شود اما متاسفانه از بعد کیروش دوباره ضعفهای قدیمی دفاعی ما برگشت و دیدیم که در جام ملتها کار دست ما داد.
بعد از جام ملتها امیر قلعه نویی حاضر نشد انتقادات نسبت به ساختار دفاعی را بپذیرد. امیدوار بودیم که او لااقل در خفا و پنهان حقیقت را پذیرفته و برای حل این مشکلات ساختاری اقدام کند اما با گذشت چهار ماه از جام ملتها و با انجام چهار بازی در دو فیفادی، کماکان بزرگترین مشکل ما ساختار دفاعی است.
در پروژه جوانگرایی خیلیها منتظر تغییر در خط دفاعی بودند اما امیر ترجیح داد مدافعان با تجربهاش را نگه دارد. در حالی که آنها امتحان خود را پس داده و نمره قبولی نگرفته بودند. در فروردین حریف ما ترکمنستان بود اما در دو مسابقه با وجود دو باخت بار دیگر این ضعفها را به ما نشان داد.
شاید مربیان تیم ملی بگویند در اوج لیگ فرصتی برای کار در اردوی نبوده است اما دو بازی مقابل هنگ کنگ و ازبکستان در فیفا ۱۰ خرداد نشان داد مشکل عیانتر از چیزی است که بتوان آن را انکار کرد و حالا لیگ تعطیل شده و دیگر بهانه فشردگی بازیهای باشگاهی هم وجود ندارد.
ما از هنگ کنگ دو گل خوردیم و بارها دروازه ما تهدید شد. در ورزشگاه آزادی و پیش چشم هواداران و بنا به اعتراف خود سرمربی، ازبکستان تنها با دو بازیکن شاغل در لیگ برتر خودمان کلی روی دروازه ما فشار آورد. دو بازیکنی که مقابل همبازیان خود ر استقلال و پرسپولیس بازی میکردند و قاعدتاً این شناخت باید به مهار آنها کمک میکرد.
واقعیت این است که ساختار دفاعی تیمی در تیم کشورمان بسیار از هم گسیخته و غیر قابل ترمیم است. بازیکنان اصول اولیه دفاعی مثل پوشش را رعایت نمیکنند و هیچ هماهنگی کنار یکدیگر ندارند. در طول مسابقه و در ضربات ایستگاهی برنامه مشخصی برای یارگیری وجود ندارد و فضاهای خالی در ۵۰ درصد نیمه دفاعی تیم ما وسعتی فراتر از اقیانوسها دارد!
ما به اشتباه فکر میکنیم با ایجاد ازدحام میتوان دفاع کرد. اما همین ازدحام پاشنه آشیل ما میشود. یعنی یک وقتهایی خیلی از زمین خالی و بدون مدافع میماند و یک وقتهایی چند مدافع ما در یک گل جا جمع و همه به هم نگاه میکنند! چون وظیفهای تعریف نشده که چه کسی باید روی توپ برود؟ چه کسی یارگیری کند و چه کسی پوشش بدهد!
نتیجه اینکه در همین ازدحام نیز تیم ما ضربه میخورد و یک بازیکن حریف میان چند بازیکن ما به راحتی کارش را میکند. یا پاس میدهد، یا شوت میزند، یا دریبل میکند و اینجا دقیقاً همان جایی است که زحمات زوج خط حمله ما هدر میرود.
طارمی و سردار هر چقدر گل بزنند تیم ما قادر به حفظ نتیجه نیست و از آن مهمتر، در مرحله بعد مقابل قدرتهای برتر قاره چه خواهیم کرد؟ آنجا که طارمی و سردار مثل بازی با ازبکستان مهار میشوند و ستارههای تیمهای بزرگ مثل ازبکها فرصتها را راحت از دست نمیدهند!
لپ کلام؛ از حالا تا شهریور زمانی است که مربیان تیم ملی باید فکری به حال ساختار دفاعی تیم ملی کنند. اول از همه برنامهای بریزند و بعد بر اساس آن بازیکن دعوت کنند. دیگر ماه عسل قلعه نویی در تیم ملی تمام شده و حالا فصل کار و برداشت است. با این تیم و با این نمایش در بخش دفاعی هیچ دورنمای امیدوار کنندهای وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: ژنرال رفت و برگشت نیمه مربیان را به کاتانتس باخت/ چقدر خوب که فوتبال فقط ۹۰ دقیقه است!