استقلال لیگ بیست و سوم را با نایب قهرمانی به پایان رساند و حسرت قهرمانی در این مسابقات بر دل هوادارانش ماند. پیرامون شرایط استقلال و اتفاقاتی که به وقوع پیوست، با کاظم اولیایی مدیرعامل اسبق آبی پوشان همکلام شدیم.
سوال اول ما از شما خیلی صریح و واضح است. چرا استقلال قهرمان نشد؟
پاسخ من به این سوال شما در واقع یک توصیه است که به استقلالیها دارم. ما برای قهرمان نشدن استقلال نباید عزاداری کنیم. هر اتفاقی بود، تمام شد و باید از آن درس بگیریم و از همین حالا به فکر این باشیم که سال آینده یکدل ومتحد کار را شروع کنیم. باید به این فکر کنیم سال آینده چه موقعیتی در لیگ برتر خودمان و بخصوص در مسابقات آسیایی خواهیم داشت. فصل نقل و انتقالات شروع شده و کادر مدیریتی باشگاه استقلال باید بیدارتر از همیشه در صحنه حضور داشته باشند.
حرف شما از بعد مدیریتی کاملاً درست است اما بسیاری از هواداران استقلال همچنان قاطعانه معتقدند اختلافات داخلی نقش مهمی در قهرمان نشدن استقلال ایفا کرد. این ادعا را قبول دارید؟
در اینکه اختلاف جواد نکونام و علی خطیر جایگاه استقلال برای رسیدن به عنوان قهرمانی را تضعیف کرد، به اعتبار این باشگاه بزرگ ضربه زد و البته اعصاب هواداران را هم خرد کرد کوچکترین تردیدی وجود ندارد. فوتبال برای لذت بردن است و هواداران دلشان میخواهد از بازی تیمشان لذت ببرند. سر دادن شعارهای اختلاف افکنانه در استقلال یعنی بازی کردن با اعصاب طرفداران میلیونی این تیم. و به قیمت عدم موفقیت تمام شد اتفاقات فصلی که گذشت، نشان داد مشکلات داخلی و خانوادگی استقلال حتما باید پشت دربهای بسته ودر هئیت مدیره حل وفصل حل شود نه اینکه برای همدیگر لشکرکشی کنیم. لشکرکشی در استقلال جواب نمیدهد بلکه هر چیزی باید جای خودش باشد.آلان هم باید هر چه زود تر مجمع باشگاه برگزار شود پس از آن یک هیئت مدیره مقتدر، کار بلد وآشنا با باشگاه داری حرفه ای انتخاب گردند و با نظر این هیئت مدیره، یک مدیرعامل با شناخت دقیق سر کار بیاید. به طور کلی همه چیز چه در عرصه فنی و چه در امور مدیریتی باید سر جای خودش باشد.
مجمع استقلال ۲۰ خرداد برگزار میشود به نظر شما این حرکت در حال تحقق است؟
من هم امیدوارم ضمن اینکه در جریان ریز تصمیمات نیستم و شرایط استقلال را از طریق رسانهها دنبال میکنم. ولی توصیه ام به تصمیم گیرندگان این است که برنامه کوتاه مدتی را هرچه زودتر ارائه نمایند وطبق برنامه مشخص شود. اگر صرفاً قرار است روی یک تیم بزرگسالان متمرکز شود که عملاً طی ۴۵ سال گذشته همین اتفاق افتاده و استقلال از پایینترین نقطه تا بالاترین آن را دیده است. باید به شکلی دقیق در مورد باشگاه و رشتههایی که میخواهد در آن فعال باشد تصمیم گیری شود و به بهترین شکل ممکن جنبه اجرایی پیدا کند. چه در عرصه ورزش بانوان و چه در امور مربوط به ورزش آقایان. چه در بعد قهرمانی و لیگ برتر و چه از نظر آموزش و آکادمی.
نکته دیگری که تمام ارکان استقلال روی آن تمرکز شدهاند بحث ضعف داوری و ضربهای است که این مسئله در لیگ بیست و سوم بر اساس ادعای آنها به استقلال زد. نظر شما در این رابطه چیست؟
ببین، اگر این حرفها را ملاک قرار بدهیم در واقع آینده تیم خود را دچار مشکل کردهایم.آه وافسوس آینده ساز نیست. داورها هم مانند سایر ارکان فوتبال انسان هستند و طبیعی است که اشتباه کنند. من اصلاً منکر اشتباهات سهوی آنها نیستم ولی معتقدم استقلال نباید ضعف فنی واشاعه اختلاف خود را پشت اشتباهات داوری پنهان کند چون اگر چنین حرکتی انجام بدهد به فصل آینده خود ضربه بزرگی زده است. همانطور که گفتم، باید ابتدا ببینیم چه عواملی در داخل مجموعه استقلال به عنوان نقطه ضعف مطرح بودند که نگذاشتند تیمی که چندین هفته در صدر جدول بود ومیتوانست چند هفته قبل از پایان فصل قهرمان لیگ بیست و سوم شود، به این روز افتاد بنابراین به جای پنهان شدن پشت ماجرای داوری باید نقاط ضعف خودمان را پیدا کنیم. برخی حرفها شعار هواداران است و هیچ ایرادی هم به آن وارد نیست ولی مدیران وکادر فنی باشگاه نباید چنین شعارهایی را بدهند. مدیران باشگاه استقلال نباید شعارهای هواداران را در تلویزیون تکرار کنند. آنها باید خیلی کلان تر به مسائل بنگرند وبرای حل آنها برنامه ارائه کنند
شما با بسیاری از کاپیتانهای استقلال سابقه همکاری یا رفاقت داشتهاید. از مرحوم ناصر حجازی و منصور پورحیدری گرفته تا برادران بیانی، مجید نامجو مطلق و... با وریا غفوری هم کار کردهاید. مردی که در لیگ بیست و یکم کاپیتان استقلال بود و حالا با صراحت میگوید جواد نکونام نمیتواند سرمربی خوبی برای استقلال باشد و باید یک فرد جدید روی کار بیاید. نظر شما در مورد این بحث چیست؟
تصمیم گیری در مورد سرمربی باید در اختیار یک کمیته فنی باشد. اگر قرار باشد پیرامون چنین مسئله مهمی هر کس نظرات شخصی خودش را بیان کرده وتوقع داشته باشه که مدیران آن نظر را اعمال کند که دیگر اصلاً سنگ روی سنگ بند نمیشود.آقای وریا غفوری در دوره ای بازیکن استقلال بوده، با تیم ما قهرمان ایران هم شده و زحماتی هم کشیده که کاملاً قابل احترام است ولی صلاحیت ماندن یا نماندن جواد نکونام باید با ارزیابی کارشناسی و در هئیت مدیره یا کمیته فنی تعیین شود نه اینکه هر کدام از بازیکنان و پیشکسوت استقلال بخواهند پیرامون او تصمیم گیری شخصی داشته باشند
بعد از اختلاف نظر شدید رضا درویش با فرشید سمیعی در تلویزیون و حرفهایی که مدیرعامل باشگاه پرسپولیس در مورد همتای خود در استقلال بر زبان آورد و البته جنجالی که به پا شد، خیلیها این فضا را با سال ۱۳۷۰ مقایسه کردند. زمانی که استقلال و پرسپولیس هر دو قهرمان آسیا شدند و هر دو در اوج رقابت بودند اما میان شما و پرسپولیسیها کوچکترین کلمه نامناسبی در رسانهها رد و بدل نمیشد.
بله. در مورد آن سال بهتر است به یک خاطره اشاره کنم. ما خرداد سال ۶۹ پرسپولیس را در فینال لیگ سراسری شکست دادیم و تابستان سال ۷۰ در بنگلادش قهرمان آسیا شدیم. و با دومین کاپ قهرمانی آسیا به تهران برگشتیم، هنگام بازگشت، علی آقا پروین و محمود خان خوردبین به عنوان نمایندگان باشگاه پرسپولیس در فرودگاه مهرآباد به استقبال کاروان استقلال آمده بودند. شاید باور این رفتار در حال حاضر خیلی سخت باشد ولی فیلم آن استقبال موجود است. اسطورههای پرسپولیس آمدند و قهرمانی استقلال را تبریک گفتند همانطور که وقتی پرسپولیس قهرمان سوپرجام شد، ما به آنها تبریک گفتیم. متاسفانه الان رفتاری را میبینیم که.... فقط میتوانم بگویم گاهی اوقات حرفها و حرکات مدیران فوتبال کشورمان موجب ایجاد فضای منفی روی سکوها میشود و این موج از رفتار آن مدیران به جمع تماشاگران منتقل میگردد.
و به عنوان آخرین سوال. عکسی از شما در کنار وزیر ورزش در آیین تجلیل از باشگاهها و باشگاهداران قدیمی دیدیم.
بله. قاطبه کارشناسان ورزش معتقدند کار اجرایی ورزش در کشورهای توسعه یافته بر عهده باشگاهها است و فدراسیونها و وزارت ورزش نباید تیمداری کنند. به همین خاطر تشکلی تحت عنوان شورای عالی تشکلهای ورزشی تشکیل شده که یکی از اعضای فعال آن انجمن باشگاهداران تهران است واین تشکل در ابتکاری بسیار عالی باشگاه داران قدیمی مثل آقای مهدی شیرگیر وچند باشگاه دار قدیمی را با حضور وزیر محترم ورزش و معاون ایشان واعضای تشکلهای مردم نهاد ورزشی تجلیل کردیم. در این نشست همه توافق کردیم که بر اساس اسناد موجود، قدمت باشگاهداری در ایران حداقل به صد سال میرسد و برای به رسمیت بخشیدن به فعالیتها، نظارت روی عملکرد باشگاهها لازم است وهمینطور تشویق وترغیب آنها به گسترش وتوسعه امر ورزش . باشگاه یک رکن از آموزش در کشور است که نونهالان و نوجوانان در آنجا آموزش میبینند بنابراین باید طوری روی آنها نظارت شود که خدای نکرده مشکلاتی به وجود نیاید و موجب سلب اعتماد خانوادهها نشود. از طرف دیگر،مشکلات آنها هم از مجرای قانونی باید حل شود مثل مالیات بر ارزش افزوده که اخیرآ معافیت آن را لغو کرده اند ومتاسفانه برای باشگاههای عمومی معضل شده وبرای ورزشکاران گرانی ورزش را باعث میشود.