دو نمایش متفاوت از هافبک‌های سابق استقلال و پرسپولیس/ بازوبند برای یکی آمد نداشت و برای دیگری خوش‌یمن بود
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

تفاوت عجیب در عملکرد دو کاپیتان ذوب آهن و هوادار در تقابل این هفته درس‌های بزرگی برای همه ما دارد.

کمال کامیابی‌نیا با بازوبند کاپیتانی ذوب آهن در مصاف با هوادار به زمین آمد. بازیکنی که بازوبند کاپیتانی پرسپولیس را هم بر بازو داشت و در تمام افتخارات سال‌های اخیر شریک بود.

کمال به واسطه جدایی از پرسپولیس دلخور بود. فراموش نمی‌کنیم که چه حرف‌هایی زد و قصد واکاوی آن را هم نداریم. کمال توقع داشت پرسپولیس قرارداد او را باز هم تمدید کند اما از آن طرف مربی و باشگاه به زعم خود بارها این کار را کرده بودند.

کمال در سال‌های آخر حضور در پرسپولیس بیشتر اوقات مصدوم بود. خیلی کم بازی می‌کرد اما او هیچ کدام این اتفاقات را ندید و اعتراض کرد که اگر سن من بالاست، چرا مسعود ریگی با همین سن جذب شده است؟

در فوتبال امروزی سن هیچ جایگاهی ندارد و مهم آمادگی بازیکن است. می‌بینیم که مسعود ریگی به مراتب کیفیت بالاتری برای پرسپولیس دارد و سوای کیفیت، لااقل کمیت او بهتر است چون بیشتر برای تیمش بازی می‌کند و کمتر مصدوم می‌شود.

خیلی‌ها در آن زمان به کمال پیشنهاد خداحافظی دادند اما او قبول نکرد. همان روزی که رفت خیلی‌ها گفتند فوتبال او تمام شده و مصدومیت همیشگی کتف او را رها نمی‌کند. اما کمال راهی ذوب آهن شد و دوباره مصدومیت اجازه نداد او بتواند برای تیم جدیدش هم کارایی داشته باشد. کمال در این فصل تنها 5 بازی در ترکیب اصلی تیمش حاضر بود و هرگز تا دقیقه 90 در زمین نماند، مثل پارسال!

در بازی با هوادار بازوبند کاپیتانی را به کمال دادند. در اولین بازی دور برگشت که در ترکیب بود و برای افزایش اعتماد به نفسش، بازوبند ذوب آهن در اختیار سید محمد قریشی است که گل اول همین بازی را برای ذوب آهن زد.

اما جایی که ذوب آهن با دو گل در خانه حریف پیش بود، اخراج کمال باعث شد تیمش پیروزی را از دست بدهد. مگر می‌توان با جبر زمان جنگید؟ متاسفانه کمال کامیابی‌نیا با آن هافبک درخشان سال‌های گذشته فاصله بسیاری دارد و همه آن خاطرات خوب را هم با این عملکرد زیر سوال می‌برد...

وقتی او اخراج شد حتی نای راه رفتن هم نداشت، نای اعتراض کردن هم نداشت و البته اخراجش هم کاملا درست بود. ذوب آهن ۱۱ نفره تحت فشار میزبان برای جبران بود و معلوم است که ۱۰ نفره چه کار سختی پیش رو داشت.

در حقیقت کمال بزرگترین ضربه را به تیمش زد اما آن طرف اتفاقی افتاد که این ضربه بیشتر به چشم آمد. داریوش شجاعیان هم مثل کمال روزی در تیم بزرگ پایتخت بازی می‌کرد. او هم بعد از جدایی استقلال از استقلال به هوادار آمد و صاحب بازوبند کاپیتانی این تیم است. داریوش هم مثل کمال فیکس نیست اما در همین بازی به محض ورود به زمین بازوبند را تحویل گرفت و بر خلاف کمال در نتیجه تاثیر گذاشت، با زدن گل اول و تیمش به بازی برگشت.

در حقیقت سن و سال و مصدومیت‌های قبلی این بازیکنان اجازه نمی‌دهد آنها بتوانند ۹۰ دقیقه در اختیار تیم باشند. کمال از ابتدا بازی کرد تا هم خود ضربه بخورد و هم به تیمش لطمه بزند اما شجاعیان در ۱۵ دقیقه آخر آمد و مفید بود.

حالا می‌توان سطحی به قضیه نگاه کرد که بازوبند کاپیتانی برای دوهافبک سابق استقلال و پرسپولیس در تیم‌های جدیدشان شانس و بدشانسی آورده اما در عمق خیلی تفاوت بین این دو ستاره وجود ندارد. در فوتبال روزی می‌آیید و روزی باید بروید، حالا چه خود بخواهید و چه نه!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

بازرگانی