ایران زننده گل نخست در این بازی بود و در ادامه موقعیتهای خوبی برای گلزنی به دست آورد. اما ضربات در چارچوب خوب نبود. شاید ایران در فاز حمله نیاز به هماهنگی و از خود گذشتگی بیشتری دارد. در روزی که خط دفاعی اشتباه نکرد علی بیرو پنالتی داد تا بازی گره بخورد. اخراج مهدی طارمی هم مزید بر علت شد تا سوریه تا دقیقه ۱۲۰ پا به پای ایران بازی کند و یک جاهایی تیم برتر میدان باشد.
ایران بازی با سوریه را برد اما این برد خیلی دلچسب نبود. حرص در آور بود. اما خوب که این نمایش در بازی با سوریه بود و به طور حتم پیش از بازی با ژاپن درسهای زیادی به امیر قلعه نویی و شاگردانش داد.
پیش از این بازی همه از بازی با ژاپن حرف میزدند. غافل از اینکه پیش از رسیدن به ژاپن باید سوریه را شکست میدادیم. این هشدارها را قبلا هم دریافت کرده بودیم. در بازی با هنگ کنگ که ایران با یک گل پیروز شد اما گویی برای ما درس نشده بود.
این نمایش در برابر ژاپن ما را در همان جایی متوقف خواهد کرد که ۴ سال پیش در آن موقعیت قرار گرفته بودیم. زمانی که موقعیتها تبدیل به گل نمیشود باید چگونه بازی کنیم؟ زمانی که ۱۰ نفره میشویم باید چگونه بازی کنیم که حریف سوار بازی نشود؟ اینها باید خصیصههای ملموس در تیمی باشد که میخواهد قهرمان جام ملتها شود.
خدا کند مقابل ژاپن اینگونه بازی نکنیم. بازی با ژاپن یک موقعیت به اندازه ده موقعیت است و اگر قرار باشد تیم ملی موقعیت از دست دهد، در برابر ژاپن و موقعیتهایش به راحتی تسلیم خواهد شد، چون کیفیت ژاپن بالاست و از حداقل موقعیتها بیشترین بهره را خواهد برد.
بی تعارف این نمایش از تیم باتجربه امیر قلعه نویی بعید بود. تیمی که مهرههایش در تیمهای شاخص اروپایی بازی میکنند و در حال گذر از رکوردها هستند.
مردیم تا بردیم. حق فوتبال ایران در برابر سوریه بیشتر از این بود.