داستان بیانیه نویسی از کهنه عادات تازه و زشت فوتبال ماست که با وجود سابقه کم، با بیشترین لطمات به فرهنگ و اخلاق فوتبال از بزرگترین معضلات فوتبال ما شده است. عمر فضای مجازی به یک دهه نمیرسد و حتی هنوز هم بسیاری تیمهای ما از داشتن مدیر رسانهای حرفهای و کسی که متخصص در فضای رسانه باشد، محرومند اما ببینید در همین سه چهار سال اخیر بیانیه نویسی چه بر سر فوتبال ما آورده است؟ فوتبالی که خود مشکل و عادات دیرینه بد کم داشت و حالا این هم اضافه شد!
اینکه ما بلد نیستیم از تکنولوژی و به طور کلی منابعی که در اختیارمان هست، به درستی استفاده کنیم یک بحث است و اینکه مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ با استفاده و اتکا به قانون، وظیفه نظارت، پیشگیری و برخورد با تخلفات را دارند یک حرف دیگر! در تمام این سالها فدراسیون فوتبال در قبال هر مشکلی تنها بلد بوده جریمه مالی بنویسد. آنقدر این موضوع تکراری شده که تیمها در بودجه سالانه رقمی را برای جرایم انضباطی در نظر میگیرند!
بارها نوشتهایم که ما نه از تنبیه به درستی استفاده میکنیم و نه از تشویق و هیچ کدام از این دو بال پیشرفت در فوتبال ما کار نمیکند. مثال هم که بینهایت است، از صبح ازل در تاریخ فوتبال ایران تا شام ابد... متاسفانه آنقدر در این برخورد و پیشگیری ناکام بودهایم که کار به رقابت رسیده و خیلیها سعی میکنند در بیاخلاقی رکوردهای قبلی را جابجا کنند. به همین مورد بازی گل گهر و استقلال نگاه کنید؛ اولین بار سپاهان بود که در بازی با همین استقلال بین دو نیمه مسابقه بیانیه نوشت و ارکان محترم مسابقه را زیر سوال برد.
شاید اگر آن روز برخورد مناسبی میشد این بذر کاشته شده سر از خاک در نمیآورد اما ببینید که در فاصله کمتر از دو ماه، دوباره ماجرا تکرار شد؛ این بار گل گهر هم بین دو نیمه بازی با استقلال بیانیه داد و بار دیگر انگشتها را به سمت داور گرفت، پا را فراتر نهاد و به بازی قبلی استقلال هم نیشتری زد، اینکه در دربی کمک داور ویدیویی با بودنش به استقلال کمک کرده و در این مسابقه با نبودن! ای کاش یک بار در مجموعه یک باشگاه کسی را میدیدیم که قائل به پرداختن به تخصص خود بود، بابت کاری که حقوق میگیرد و اینکه به کار دیگران سرک نکشد! اما حالا که نیست چه باید کرد؟ چه کسی باید جلوی این نهال را بگیرد تا به درختی تناور تبدیل نشود؟
بیانیه و مصاحبه و کنفرانس ابزاری در اختیار تیمها هستند تا به شکل درست از آنها استفاده شود، مثل چاقوی آشپزخانه که برای کشتن آدمها ساخته نمیشود. وقتی کسی درست استفاده نمیکند، وظیفه متولیان فوتبال چیست؟ برای پی بردن به عمق فاجعه فقط به بخش هایی از جوابیه باشگاه استقلال نگاه کنید؛ «کارشناسان متصل به گل گهر شیتیل را بر صداقت و حقیقت ترجیح می دهند! گویا مسئولان باشگاه محترم گل گهر سیرجان با همان کارشناسان شیتیل بگیر مشورت کرده اند که اینگونه قبل از پایان مسابقه بیانیه دادهاند...»
به قول معاون رسانه ای باشگاه استقلال بین «جوابیه» و «بیانیه» تفاوت هست، این هم درست که در هر دو مورد بازی سپاهان و گل گهر استقلال تنها جواب داد و شروع کننده نبود، اما چه فرقی هست در میانه یک کار غلط بین دو طرف؟ شاید جرم شروع کننده بیشتر و تنبیهش هم باید بیشتر باشد اما در نهایت هر دو مرتکب اشتباه شدهاند.
کاش مسئولان فدراسیون تنها یک بار در خلوت خود به ادبیات این جوابیه نگاه کنند. به فرزندان و یا نوههای خود فکر کنند که با دیدن چنین ادبیاتی چه سرنوشتی در انتظار آنهاست؟ محتوا و تاثیری که این اتهامات به اعتماد و اخلاق در آینده فوتبال میزنند فعلاً به کنار، همین جملات و ادبیات را هر کجای دنیا در هر مکانی به کار ببرید جرم و تخلف محسوب شده و با شما برخورد میکنند.