ماجرای هاشمی نسب و پرسپولیس گویا داستانی نیست که حتی گذر زمان و تاریخ بتواند از اهمیت و حواشی آن بکاهد. نزدیک به ۲۳ سال از زمانی که این ستاره وقت فوتبال ایران تصمیم گرفت در یک انتقال جنجالی از پرسپولیس به استقلال بپیوندد می گذرد. او که با گلزنی در ۴ داربی تهران یکی از محبوب ترین بازیکنان نزد هواداران پرسپولیسی روی سکو بود ناگهان به تیم رقیب رفت.
اتفاقی که هیچگاه از سوی پرسپولیسی‌ها هضم نشد و اثراتش حتی تا امروز وجود دارد. اما نکته ای که درباره جدایی هاشمی نسب وجود دارد اینست که تا این زمان هیچکس آنچه واقعا اتفاق افتاده بود را به طور روشن و صریح نگفته و روایات متناقض و مبهمی شنیده می‌شدند. اما به نظر وحید قلیچ دروازه بان و مربی سابق پرسپولیس که به گفته امیرعابدینی مدیرعامل وقت پرسپولیس یکی از نقش اول‌های این داستان بوده می‌تواند گزینه خوبی برای شفاف کردن بخشی از اتفاقات و زوایای پنهان این اتفاق عجیب و جنجالی در تاریخ فوتبال باشگاهی ایران باشد.
وحید قلیچ درباره اتفاقات مربوط به جدایی هاشمی نسب حرفهای جالبی می زند: برای بازی‌های باشگاه‌های آسیا به ریاض رفته بودیم. در نیمه نهایی به الهلال باختیم و به رده بندی رسیدیم و باید با تیم کره ای بازی می‌کردیم. بعد از تمرین آمدیم توی رستوران شام بخوریم، من در کنار آقای پروین، آقای ابراهیمی و ناصرمحمدخانی پشت یک میز نشسته بودیم که آقای پرویز کماسی بدنساز تیم گریان و بسیار ناراحت آمد. علی آقا گفت :"چرا اینجوری هستی؟" آقای کماسی گفت که داشتم از کنار میز این‌ها (منظور پرویز کماسی بازیکنانی مثل بهروز رهبری فر، حامد کاویانپور، مهدی تارتار و مهدی هاشمی نسب هستند که پشت یک میز نشسته بودند و در آن زمان با هم ارتباط خوبی هم داشتند) و مهدی هاشمی نسب ....
براساس گفته قلیچ، مدافع آن زمان پرسپولیس با میوه اشکال توهین آمیزی درست کرده و با پرویز کماسی که مربی بدنساز باتجربه و مسنی بوده شوخی بی ادبانه ای انجام داده بوده است: کماسی گفت علی (پروین) آبروم رفت، دلم شکست.
شب توی اتاق بودم که محمودخان آمد دنبالم گفت: بیا علی آقا کارت دارد. رفتم. علی آقا از من پرسید ماجرا چیست گفتم نمی دانم و فردا می فهمم چه بوده.
پرسپولیس باید برای بازی آماده می شد و براساس روایت وحید قلیچ اتفاق مهم در لابی هتل و پیش از سوار شدن بازیکنان به اتوبوس رخ داد: باید برای تمرین می رفتیم. بازیکنان آمدند در سالن هتل چای و نسکافه ای می‌خوردند و بعد سوار اتوبوس می‌شدیم. همه آمدند و رفتند داخل اتوبوس و مهدی هاشمی نسب و مهدی تارتار آخرین نفرات بودند. وقتی مهدی آمد چای را بردارد من به او گفت:" آقا مهدی چرا این کار را کردی؟"
گفت چکار کردم؟ گفتم آن حرکت زشت را با آقای کماسی انجام دادی.
گفت به تو که نشان ندادم...تا این را گفت، من هم یک ضربه به او زدم. قلیچ البته دقیق نمی‌گوید اما می‌توان از زبان بدنش در زمان این لحظه حدس زد که یک مشت به صورت هاشمی نسب زده است.
حتی مهدی تارتار را هم می‌خواستم ارشاد کنم. لگدی پرت کردم که نشد. هر دو را ارشاد کردم و رفتند سوار اتوبوس شدند.
جالب است که هاشمی نسب خودش یک مدافع خشن و با فیزیک تنومند بود اما قلیچ درباره واکنش مهدی می‌گوید:" اجازه ندادم کسی نزدیکم شود. ما بچه شهباز، دروازه دولاب و عارف هستیم. بچه های شهباز و دروازه دولاب نمی گذارند کسی نزدیکشان بشود و بخواهد سیلی بزند.
هاشمی نسب در بازی بعدی پرسپولیس به عنوان بازیکن ذخیره به میدان رفت و گل هم زد: وقتی گل زد آمد به سمت علی آقا یک جورایی خوشحالی کرد. تهران که رسیدیم در اولین تمرین ناصرخان ابراهیمی به هاشمی نسب گفت که علی آقا گفته لباس بپوش و هرکجا می خواهی برو.
هاشمی نسب بعد از آن به عنوان یکی از جنجالی‌ترین و البته گرانترین انتقال‌های وقت راهی استقلال شد و با پیراهن شماره ۲۰ این تیم در اولین تقابل با پرسپولیس و علی پروین، توانست دروازه احمدرضا عابدزاده را باز کند و شادی معروفش را اجرا کرد و در ادامه در گوشه پیست تارتان غش کرد تا شاهد یکی از عجیب‌ترین اتفاقات دربی باشیم.
مدافع اسبق سرخابی‌ها که مدتی است به عنوان مربی کار را دنبال می‌کند و در کادرفنی نکونام در فولاد نیز او را همراهی می‌کرد، بحث زیادی درباره احتمال همراهی این مربی در نیمکت استقلال نیز مطرح بوده که هنوز این اتفاق نهایی نشده است.
