هشدارهایی که از سوی بیرانوند به باشگاه ارسال شد، بی پاسخ ماند و گلر شماره یک تیم ملی، پاسخ درویش و مدیران پرسپولیس را با فسخ یکطرفه داد.
شاید بدبین ترین هوادار پرسپولیس هم چنین روزهایی پس از قهرمانی در جام حذفی و لیگ برتر را تصور نمی کرد. وضعیت پرسپولیس بعد از فتح جام حذفی، به طور شگفت انگیزی در مسیر اشتباه و اسفناکی قرار گرفت. هرچند که در این مسیر بیراهه، عوامل زیادی در به وجود آوردن این شرایط، تأثیر گذار بودند.
یکی از آن علت ها که منشأ اصلی تصمیمات غلط و نادرست می باشد، اجرای قانون سقف قرارداد و ایجاد و اجبار و تحمیل فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به تیم ها است. اگر این قانون(که بیشتر برای دو تیم آبی و قرمز مورد استفاده قرار می گیرد) توسط فدراسیون تصویب نمی شد و به اجرا در نمی آمد، چه بسا که بیرانوند قرادادش را تمدید می کرد و جناب درویش هم زیر کت خود در ماشین پنهان نمی شد!
این بحث، بارها و بارها از طریق رسانههای مختلف به اهالی و طرفداران فوتبال گوشزد شده اما کو گوش شنوای آقایان! در هیچ لیگی، سقفی برای بستن قرارداد ها وجود ندارد! اصلاً چرا باید بودجه منچستر سیتی، همسان، هم اندازه و برابر با تیم کریستال پالاس باشد؟ آیا این فرضیه، منطقی و عقلانی است؟
بعد از قانون فجیع محدودیت در اعمال رقم سقف قرارداد، به عملکرد مدیران ناکارآمد می رسیم؛ علی الخصوص مدیران دو تیم پر طرفدار پایتخت در یک دهه اخیر که دریغا از حضور مدیر لایق و شایسته ای! مدیرانی که به هیچ وجه، از تجارت و اقتصاد در فوتبال و ورزش، ذرهای اطلاع ندارند و دریغا از داشتن سواد آکادمیک و عملی در صحنه واقعیت! مدیرانی که همیشه کار خود را بر اساس روابط ناسالم و موج «دلاّلیسم»، پیش می برند! با چنین وضعیتی چگونه می توان به درآمدزایی، فکر کرد و حتی امیدوار بود؟ دریغا از بودن یک ریال پول در حساب باشگاه به وسیله کسب درآمد! تا چه زمانی باید به وام فلان بانک و پول های هنگفت فلان وزارتخانه، تکیه کرد؟ تا چه زمانی باید در فیفا، پروندههای سنگین مالی را رفع و رجوع کرد؟ تا چه زمانی باید در پی التماس و خواهش و تمنا از AFC بود؟
مورد سوم، در دنیای مدرن فوتبال بسیار موثر است و بیشتر درآمد های یک باشگاه، به آن بخش اختصاص پیدا می کند. صدا و سیمایی که سالهاست پول حق پخش هیچ تیمی را نمی دهد. اکثر اوقات هم مسببان حادثه، فرافکنی می کنند و زمین و زمان را به یکدیگر می دوزند و توپ را به زمین تیم ها می اندازند! آیا مدیران صدا و سیما، نمی دانند که بحث حق پخش، از مهمترین عناوین اداره یک باشگاه فوتبال در عصر معاصر می باشد؟ چرا صدا و سیما، ظلم بزرگی را که در حق استقلال و پرسپولیس و سایر تیم ها کرده، نادیده می گیرد و نمی خواهد قبول کند؟
در آخر باید به وزیر ورزش اشاره ای داشت. عملکرد ضعیف حمید سجادی که قطعه آخر این پازل را تکمیل می کند. او تا به امروز،از نمایندگان مجلس سه کارت زرد دریافت کرده و احتمالا کارت زرد بعدی، با استیضاح و شاید اخراج او مصادف شود.
همه این علل و امثال آن، دست به دست یکدیگر دادند تا چنین رویدادهای تلخی همانند حذف استقلال از آسیا به خاطر بدهی به استراماچونی، پرونده ویلموتس گیت، عدم نبود دستگاهی به نام VAR و صدها مشکل ریز و درشت رقم بخورد.
به هر روی بیرانوند، از پرسپولیس رفتنی شده و می تواند با رقمی عجیب و غریب به استقلال یا تیم های عربی بپیوندد. طبق آخرین گمانه زنی برخی خبرنگاران، قراردادی دو ساله به مبلغ صد میلیارد تومان از طرف دوست خود که فردی متمول به شمار میرود و با حجت کریمی در ارتباط است، به او پیشنهاد شده؛ همچنین گفته می شود که مبلغ عظیمی از این پول توسط یک شرکت هواپیمایی به گلر ملی پوش پرداخت خواهد شد. این حدس و گمان ها فعلا در حد شایعه باقی می مانند و تا لحظه امضای قرارداد بیرانوند با استقلال یا هر تیم دیگر، هیچ چیز رنگ و بوی حقیقت ندارد.
بیرو اگر پرسپولیس را به مقصد استقلال ترک کند، به سومین یاغی مشهور سرخابی ها و بمب نقل و انتقالات این فصل، تبدیل میشود. مهدی هاشمی نسب، علیرضا نیکبخت واحدی و باید منتظر ماند و دید که بیرانوند هم به این لیست اضافه می شود یا خیر.
عجب آشفته بازاریست فوتبال کشورمان در این روز ها، شب ها، ساعت ها، دقایق و ثانیه های گرم و داغ تابستان! افسوس بر دو هواداری که بر اثر ایست قلبی، بابت فسخ بیرانوند، جان به جان آفرین تسلیم گفتند! عجب بر اشک های یحیی! عجب بر تیمی که سال گذشته در همین بازه زمانی، خود را برای قهرمانی بسته بود اما حالا امسال همه تیم ها تمرینات پیش فصل را آغاز کردند به جز قرمز های پایتخت! این وضعیت در حد و شأن و اسم و رسم تیمی که نماینده آسیایی ایران به حساب میآید، نیست!
معین احمدوند| باشگاه خبرنگاران آزاد