تازگی‌ها هم اعراب برای رونق گرفتن لیگشان به طور جدی مشغول صید فوق ستارگان نامی دنیا هستند و همچنان دست‌هایشان را از روی ضامن نارنجک‌های نقل و انتقالاتی فوتبال برنمی‌دارند.
تا اینجای کار با همه شگفتی‌های رنگارنگ انتقالاتی بزرگان فوتبال به باشگاه‌های عربی جای بحثی نیست، چرا که واضح است اعراب با سرمایه‌های غنی و دلارهای نفتی شان در حال صید این شاه ماهی‌های فوتبال دنیا هستند.
در کشورهای صاحب لیگ‌های معتبر هم شاهد به اصطلاح سورپرایزهای بزرگ انتقالاتی هستیم و البته شنیدن صدای مهیب بمب‌های انتقالاتی که احتمالاً در راه است ...
در لیگ‌های معتبر اروپایی این ترکاندن بمب‌های پر سر و صدا یک چهارچوب خیلی خاص و مشخص دارد؛ (همان داستان فیر پلی مالی، کنترل نظارت بر هزینه کردن باشگاه‌ها) نهایتاً این ترانسفرهای با هزینه‌های بالا به معنای واقعی کلمه، بدون زیر و رو کشیدن و عاری از پرداخت پول‌های زیر میزی است و اگر خطایی هم صورت گیرد فورا ردیابی می‌شوند و علاوه بر جلوگیری از ادامه این روند غیرقانونی، جریمه‌های سنگین مالی و غیر مالی هم به عنوان عواقب این خطاها در نظر گرفته می‌شود
اما در لیگ خودمان که داعیه حرفه‌ای شدن هم دارد هنوز که هنوز است در بر روی پاشنه غلط خود می‌چرخد و متاسفانه همچنان انگار هم نه انگار.
در فصل جدید که قانون‌های به ظاهر سفت و سختی هم گذاشته شده هنوز شرایط اصلاح نشده که هیچ، ظاهرا وخیم‌تر از قبل هم شده است.
با نصب تابلوی دور زدن ممنوع در این آشفته بازار نقل و انتقالاتی لیگ برتر، گویا برخی از باشگاه‌ها علاوه بر نادیده گرفتن این تابلوی هشدار دهنده چنان دست به دور زدنشان ماهرانه است و سریعاً دور می‌زنند که خودشان هم دچار سرگیجه‌های شدیدی می‌شوند! آن ها آنقدر زیرکانه این کار را می‌کنند که حتی یا ناظرین هم آچمز و دچار سرگیجه‌هایی ناشی از این داستان می‌شوند یا آنها هم حوصله نظارت بیشتر از این را ندارند !!
نمونه بارزش هم شوک بزرگ اخیر در بازار نقل و انتقالاتی لیگ برترمان است که سوژه داغی را ایجاد کرده و باشگاه استقلال اعلام کرده که برای بیرانوند مبالغ نجومی هزینه خواهد کرد.
این درست که بیرو بهترین گلرمان در حال حاضر است و در آسیا هم یکی از بهترین‌هاست و طبیعتاً هزینه‌های بالای خودش را هم دارد، ولی اینجا لیگ برتر ایران است و با شرایط فعلی و بضاعتی که دارد، آیا این‌ها ریخت و پاش‌های بی‌حساب و غیرمنطقی نیست؟!
با اینکه حتی فرضا هواداران متمول هم از جیب‌های مبارکشان این مبالغ را هزینه کنند، باز مشکل بزرگ اینجاست که دیگر صرف این هزینه‌ها به یک اپیدمی تبدیل می‌شود و به خاطر چشم و هم چشمی هم شده ناخودآگاه هزینه برخی دیگر از بازیکنان که یک چهارم این مبالغ هم حق واقعی‌شان نیست ، بطور کاذبی سیر صعودی پیدا میکند، در نتیجه توقع بیجا می‌کنند و انتظارشان به ناحق بالا می‌رود و آنجاست که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.
چه بسا مثلاً یک گلر کاملاً معمولی و ذخیره از یک تیم متوسط هم تقاضای مبالغ نجومی میکند.
در آخر؛ همین چند روز پیش بلافاصله پس از شنیدن زمزمه‌های پیوستن بیرانوند به تیم رقیب دیرینه و پیشنهاد فوق نجومی به وی، خبر تلخ شوکه شدن یک هوادار و نهایتاً فوت شدنش دهان به دهان چرخید!
ناخوشایند بودن اینگونه از بمب‌های خبری چنان بود که هنوز عمل نکرده و اصطلاحا "منفجر نشده " جان یک هوادار را گرفت تا برعکس انفجار بمب های اصولی و با حساب کتاب نقل و انتقالاتی سایر لیگ های تمام حرفه ای که تلفات خاصی ندارد، اینجا علاوه بر آسیب‌های گوناگون به پیکره لیگ برترمان و بریز و بپاش‌های بی‌حسابش، جان هوادار هم گرفته می‌شود تا یک قربانی دیگر از این بمب‌های مضر حاصل شود.
بلافاصله بعد از این داستان هم در رسانه ملی آقای وکیل در کمال خونسردی می‌گوید این عشق‌ها برای دهه ۶۰ است و الان هم خیلی مهم نیست!
اما برخلاف این ادعا، عملاً می‌بینیم که هنوز عشقهای پاک و عمیق هواداران به تیم محبوبشان وجود دارد، هرچند از این گونه عشقهای ناب در بین بازیکنان و وفاداری‌شان به باشگاه‌ها به ندرت یافت می‌شود.
درخواست اکید ما این است که آقای بازیکن مثلا عاشق تیم محبوبت، اگر فکر میکنی دوران اینگونه عشق ها به پیراهن تیم محبوب، کمرنگ شده، پس لطفا ادعای عاشق بودن نکن و نگذار این ادعای بی اساس، گوش هوادارانت و آسمان هفتم را کر کند!
اگر این جور عشقهای فوتبالی نخ نما شده ، اینطور ادعاهای کاذب و ظاهرسازی هم کاملا توی ذوق زننده شده و شدیدا نخ نما!
به امید روزی که اگر قرار است هزینه‌های گزافی برای ستارگان لیگمان شود، اصولی و منطقی باشد و حساب شده صورت گیرد و در صورتی هم که بمبی ترکانده می‌شود، بدون تلفات جانی و آسیب‌های دیگر به فوتبالمان باشد!
وحیدرضا عبدی نژاد| باشگاه خبرنگاران آزاد
