در فوتبال ایران بازیکنانی بودند که به تیمهای استقلال و پرسپولیس پیوستند و مدتی بازی کردند ولی بعدها نه خبری از آنها شد و نه از بُعد رسانهای به آنها پرداخته شده است. یکی از این بازیکنان محمدرضا خرسندنیا، هافبک پیشین استقلال است که در لیگ چهاردهم و پانزدهم برای آبیپوشان بازی کرد و سابقه حضور در ۴ دربی را دارد.
به بهانه نزدیک شدن به صدمین دربی پایتخت سراغ این بازیکن رفتیم و گفتوگویی انجام دادیم که در زیر میخوانید:
الان مشغول چه کاری هستی؟ فوتبال بازی میکنی؟
کارهای بدنسازی فوتبال را انجام میدهم و در تیمی حضور ندارم.
چه اتفاقی افتاد که پس از جدایی از استقلال به یکباره از فوتبال محو شدی؟
سال سوم حضورم در استقلال حقم نبود در لیست مازاد قرار بگیرم ولی هر مربی سلیقه خودش را دارد. وقتی علیرضا منصوریان سرمربی شد من را در لیست مازاد قرار دارد. بعد از جدایی از استقلال انتخابهای خوبی نداشتم. زمانی به استقلال آمدم که به تازگی با پدیده مشهد به لیگ برتر صعود کرده بودیم و دو سال خوب در جمع آبیپوشان سپری کردم. نمیدانم چه چیزی بگویم. درست است که حقم نبود در لیست خروج باشم ولی خودم در انتخابهای بعدیام نقش داشتم و راه را درست نرفتم. خیلی از بازیکنان پس از جدایی از استقلال و پرسپولیس دوباره برمیگردند و خودشان را ثابت میکنند، خیلیها هم نمیتوانند. دنبال فضایی بودم که دوباره خودم را نشان دهم و به استقلال برگردم ولی نشد.
برخی از بازیکنان در چنین وضعیتی زندگیشان نابود میشود، افسردگی میگیرند یا راه نادرستی میروند. برای تو شرایط چطور سپری شد؟
خدا را شکر راه نادرست نرفتم. شاید این حرفی که میزنم درست نباشد ولی من «پُر روی» فوتبالی بودم و دوست داشتم حقم را بگیرم، به همین خاطر تا ته ماجرا میرفتم. به خیلی از تیمها رفتم، گسترش فولاد تبریز، پدیده، نساجی مازندران، سیاهجامگان، گل ریحان، مس کرمان، شاهین بوشهر و ... جزو این تیمها بودند. طبیعی بود مقطعی دچار افسردگی شوم، چون از یک تیم پرطرفدار جدا شده بودم. هر چه بود در خودم میریختم که دوباره احیا شوم.
الان که تقریباً فوتبالت را کنار گذاشتهای، کسی سراغت را میگیرد؟
هیچ کسی سراغم را نمیگیرد. طبیعت فوتبال است که وقتی در دید باشی همه دور و برت هستند ولی از آن موقع به بعد دیگر کسی سراغت نمیآید. در شاهین بوشهر دچار مصدومیت کوچکی شدم ولی دو سال تنهایی تمرین کردم چون جایی من را نمیخواست. کسی قدمی برای من نداشت. کسی نگفت تو فوتبال بازی کردهای و بازیکن قاچاقی نبودی که بیرون بمانی.
از روزهای حضورت در استقلال صحبت کن.
بهترین روز من همانی بود که تماس گرفتند و گفتند استقلال تو را میخواهد. باورکردنی نبود. روزی هم که در لیست مازاد قرار گرفتم تلخ ترین روز زندگیام بود. یک هفته سخت را سپری کردم تا بتوانم با این موضوع کنار بیایم. ای کاش میتوانستم علتش را جویا شوم. تقریباً قرارداد سال دومم را بخشیدم و جدا شدم.
در چند دربی حضور داشتی؟
۴ دربی بودم که دو تساوی داشتیم و دو شکست.
برسیم به دربی ۸۲ که ۴ بر ۲ شکست خوردید. چه اتفاقی افتاد که پرویز مظلومی سیستم بازی را تغییر داد؟
آن بازی در ترکیب اصلی قرار داشتم. خیلی حضور ذهن ندارم که چرا سیستم بازی عوض شد. ابتدای بازی دو گل خوردیم و شوک بدی به ما داده شد. هر چقدر جلوتر رفتیم شرایطمان بهتر شد ولی نتیجهای که نباید رقم میخورد، خورد. یک شوت از راه دور زدم که گل نشد. پس از بازی، همه در رختکن ناراحت بودند که عمو مدد (جباری)، تدارکات تیم به من گفت اگر آن شوت گل میشد با من قرارداد ۵ ساله میبستند.
بعد از گل دوم پرسپولیس، در همان نیمه اول یک پنالتی دادید. مهدی رحمتی همه بازیکنان استقلال را دور هم جمع کرد. چه صحبتهایی با شما انجام داد؟
خیلی سعی کرد روحیه تیم را برگرداند. او گفت به خودتان بیاید، اگر با همین روند پیش بروید وضعیت بدتر میشود و حواستان را جمع کنید. پنالتی را گرفت ولی دیگر نتوانستیم جبران کنیم. سال قبل از آن هم زمان امیرخان (قلعهنویی) دربی را باخته بودیم و شرایط خیلی خوب نبود. دربی برای هواداران خیلی مهم است.
خیلی از بازیکنان در خاطراتشان تعریف میکنند و میگویند در دربی برخی مواقع حتی نمیتوانند به خاطر استرس راه بروند.
واقعاً جو دربی وحشتناک و سنگین است. سال اول حضورم در استقلال خیلی اذیت شدم چه برسد به حضور در دربی.
یکشنبه هفته آینده دربی برگزار میشود. چه پیشبینی از این بازی داری؟
با توجه به جایگاه دو تیم بازی با احتیاط را در پیش میگیرند و فکر کنم دربی با تساوی به پایان برسد.
در استقلال کنار بازیکنانی مثل آندرانیک تیموریان و امید ابراهیمی بازی میکردی. از تجربه بازی در کنار آنها بگو.
نفراتی که اسم بردید فوتبالیستهای کمی نبودند و افتخار این را داشتم کنارشان بازی کنم. امیر قلعهنویی به من میگفت حق گرفتنی است. سالی که به استقلال آمدم حتی افراد نزدیک به من گفتند اشتباه کردی و بهتر است به یک تیم معمولی بروی و سپس راهی استقلال شوی نه اینکه از لیگ دسته اول به تیم بزرگی مثل استقلال بروی. با این حال، خودم میدانستم چه فکرهایی داشتم. در تیمی بازی کردم که نفراتی مثل امید ابراهیمی، آندرانیک تیموریان، مهدی کریمیان، احمد جمشیدیان، جاسم کرار و ... را داشت. در ذهنم این بود که بازیکن قوی باشد حقش را میگیرد.
در پایان چه صحبتی داری؟
تقدیر و قسمت در زندگی را باید پذیرفت ولی فوتبال خیلی نامرد است. آدمهای خوبی کنار فوتبال نیستند، کسانی هستند که دوست دارند تو را به تیمی ببرند که چیزی گیر خودشان بیاید و به آینده بازیکن فکر نمیکنند.