یادداشتی از «بارنی رونی» در نشریه گاردین چاپ شده که با هم میخوانیم:
الان تمسخر و خندیدن به کریستیانو رونالدو آسان است. فکر میکنم هنوز هم باید بخندیم و پوزخند بزنیم و تمسخر کنیم، زیرا خنده بهترین پاسخ به اوست که یک هفته تاکید میکرد که بستن قرارداد ۱۷۳ میلیون پوندی در سال با النصر را به خاطر بچهها انجام میدهد و نه به خاطر پول.
از یک طرف باید به عجیب بودن موضوع خندید. این انتقالی بیربط به فوتبال نخبگان است، اما در عین حال به وضوح به مسیر حرکت جهان اشاره میکند. اما عمدتاً بسیار خندهدار است. هرکاری که رونالدو انجام میدهد خندهدار است. او فوتبالیستی است که در مصاحبهای مشهور در مورد رفتار توهینآمیز دیگران موعظه کرد و از تیم منچستریونایتد بیرون آمد.
این چیزها در زمین چطور کار میکنند؟ چه مدت طول میکشد تا رونالدو به دلیل پرس ناکافی و برآورده نکردن استانداردهای تیم سعودی کنار گذاشته شود؟ چه مدت قبل از اینکه تصاویر او در جایگاههای استادیوم ملک سعود در حالیکه خشمگین و غمگین به نظر میرسد پخش شود، و اظهاراتی در رسانهها درز کند در مورد اینکه چطور النصری که عاشقش بود به او خیانت کرده، کافه چقدر وحشتناک است، تجهیزات باشگاه چقدر نامرغوب است؟
و با این حال، غم و اندوه زیادی در اینجا وجود دارد، و در واقع یک داستان هشداردهنده مهم. واقعیت ساده است. رونالدو فوتبالیست فوقالعاده خوبی بود و بعد از آن دست کشید. همه چیز از امتناع از کنار رفتن و پذیرش واقعیت، سرچشمه گرفته است.
مطلبی جالب درباره مسائل حقوق بشری و حضور رونالدو در عربستان بخوانید: درخواست عجیب از رونالدو؛ از موقعیت خودت در عربستان برای این کار استفاده کن!/ پای کریستیانو به مسئله اعدام باز میشود؟
تماشای این اتفاق ناراحتکننده است، تماشای رونالدویی که هنوز ظاهری فوقالعاده دارد و به دلیل سن رو به افول رفته است. دیدن چنین شخصیت تأثیرگذاری که به نماد حرص و طمع انسانی تبدیل شده هم غمانگیز است. راحت میتوان محبوبیت رونالدو را نادیده گرفت، راحت میتوان محبوبیتش را با بازاریابی و عشق به شهرت جایگزین کرد.
اما رونالدو همچنین داستانی پر از امید و نشاط دارد. کودک فقیر از یک پیشینه سخت که جهان را با استعداد و سختکوشی فتح کرد، که ورزش را به کارخانه رویاسازی تبدیل کرد. رونالدو سرنوشتش را خودش درست کرد، بدنش را درست کرد، دندانهایش را درست کرد، شروع ناامیدکننده و پر از شکستش در زندگی را درست کرد. داستان او فوقالعاده الهامبخش است.
و حالا رونالدو چیزی به همان اندازه مهم به ما میگوید. یکی از بزرگترین نبردها در ورزش حال حاضر، نبرد بین واقعیت و فریب است. از صحنهسازی جامجهانی قطر و پروژههای سوپرلیگ تا مکتب مشهور شدن بازیکنان، یک سوال کلیدی وجود دارد: آیا این موضوع واقعی است؟ آیا میتوانیم به نمایشی که میبینیم اعتماد کنیم؟
رونالدو به ابزاری بسیار مفید برای حدس این جریان غیرواقعی تبدیل شده است. از این منظر، اخراج او از لیگ برتر باید به عنوان یک پیروزی و یک خبر خوب تلقی شود. به همین ترتیب، در قطر ۲۰۲۲ هیچ لحظهای دلگرمکنندهتر از شجاعت فرناندو سانتوش ۶۸ ساله در کنار گذاشتن رونالدو و جایگزین کردنش با جوانی ۲۱ ساله وجود نداشت.
بدیهی است که بازگشت به یونایتد واقعی نبود، بلکه در عوض یک چیدمان بود که برای ایجاد توهم طراحی شده بود. اریک تنهاخ با اصرار بر اینکه هنوز مرزی بین واقعیت و فریب وجود دارد، رونالدو را مجبور به ترک یونایتد کرد.
بدیهی است که انتقال به النصر نیز واقعی نیست. نشریه «اکیپ» این هفته قرارداد رونالدو را «انحراف اقتصادی» دانست. اینکه رونالدو را پردرآمدترین فوتبالیست جهان بنامیم مانند این است که تام کروز را پردرآمدترین خلبان جنگنده خطاب کنیم. یک واقعیت در این میان وجود دارد. رونالدو دیگر درگیر ورزش نیست. او یک بازیگر، یک بلندگوی تبلیغاتی، یک ابزار قدرت است.
و باز هم نوعی غم و اندوه در این میان وجود دارد، سوالاتی درباره اینکه میراث ورزشی رونالدو دقیقاً به چه سمتی خواهد رفت. بهترین رونالدو به نظر من نسخه ۲۰۰۸ او بود، زمانی که رکوردهای توپ طلا را جمعآوری میکرد و یک بازیکن تیمیِ تاثیرگذار و بسیار سرگرمکننده بود. او در آن زمان معنی واقعی پیروزی بود، یک گلزن قهار و سازنده بهترین لحظات فوتبالی.
ششصد گل. پانصد هتتریک. یک میلیون گل. اولین مردی که در هر لیگ به طور همزمان به تک تک تیمها گل زد. حرفه رونالدو به نوعی تحسین و تمجید بیپایان از خود را به تصویر میکشد. پیروزی برای رونالدو چه مفهومی دارد؟ اینکه رونالدو بزرگ و معروف است و ماهیچههای ورزیدهای دارد؟ آیا چیزی در مورد تئوری یا جمعگرایی یا بازی تیمی یا فضایل مشترک به ما میگوید؟
هیچ شخصیتی به این میزان فردگرایی ورزشی را مجسم نکرده، یا فوتبال را تا این حد به وسواس شهرت تقلیل نداده است. عربستان گام نهایی در این مسیر است، به سمت محصولی بیریشه و بیزمان که در عوض بر مصرف تصاویر، برندها و استایل پایهریزی شده است.
رونالدو حداقل این را به ما میگوید و خود را کاملاً در یک طرف آن نبرد قرار میدهد. از این نظر، او عصر حاضر را به خوبی به تصویر کشیده، و به آینده خیالی و بدون ساختار اشاره میکند. حداقل این کمی واقعی به نظر میرسد.
هتل محل اسکان رونالدو را ببینید: نگاهی به محل اقامت کریستیانو رونالدو در عربستان/ «سوئیت پادشاهی» هتل CR7 را ببینید
این مطلب را هم از دست ندهید: جنجالهای زندگی مشترک رونالدو و جورجینا در عربستانسعودی/ قانونی که زوج معروف در خاورمیانه زیرپا میگذارند!