آرتین زهرابی؛ عجیب و باورنکردنی است که تساوی تیم ملی ایران مقابل کره جنوبی تبدیل به اتفاقی غیرقابل تحمل شده... اگر از ما سوال کنید میگوییم هیچ اتفاق خاصی رخ نداده؛ بهتر است زیاد سخت نگیریم و اینقدر ترش نکنیم.
تیم ملی با متدهای تمرینی اسکوچیچ وارد مسابقه شده و در سخت ترین چند بازی اخیرش مقابل کره جنوبی به میدان رفته است. نقاط ضعف تیم هم بیش از گذشته برملا شده؛ یعنی همان حادثه تاریخی فوتبال ایران در ادوار مختلف.
ما فقط در سالهایی که گذشت، بد عادت شده بودیم و بازی به بازی، پرتوقعتر هم میشدیم؛ وگرنه فوتبالی که مقابل کره جنوبی بازی کردیم، تفاوت چندانی با دو دیدار قبلی نداشت و نتیجه ای هم که گرفتیم بدون درنظر نگران سوابق همین فوتبال، فاجعه بار نیست.
کیفیت فنی تیم ملی، تعویضهای بی معنی دقایق پایانی، جابه جایی عجیب و بی حاصل در ترکیب تیم (علی قلی زاده و نورافکن) که سرانجام مشخص نشد دلیل این اقدام از همان ابتدا چه بود؛ بخشی از ایرادهای ماست که اسکوچیچ در توضیح چرایی این انتقادها گفت آگاهانه از تعداد هافبکها کم کرده و بر مهاجمان افزوده است!
اینکه چرا اسکوچیچ تیم ملی را بدون بازیسازی رها کرده و برنامه خاص تاکتیکی مقابل کره جنوبی در نظر نگرفته، ربطی به آگاهانه بودن تصمیماتش ندارد. آگاهی آنجاست که سرمربی تیم ملی اختیار عملکرد فنی تیمش را در بازیهای مهم و سرنوشت ساز داشته باشد.
وقتی تیم ملی وسط زمین را برای حریف خالی میکند، یعنی طرح و برنامه مشخصی برای گل زدن ندارد؛ اگر این بازیکنان خلاق را نداشته باشیم که مثل سردار آزمون از یک توپ تمام شده و مُرده، پاس گل بسازند؛ اگر جهانبخش آن ضربه سر به موقع را گل نمیکرد آن وقت کره جنوبی پس از سالها در ورزشگاه آزادی تاریخساز میشد.
آگاهانه بودن تصمیمات اسکوچیچ آنجاست که فکری به حال این وضعیت فنی سردرگم تیم ملی کند؛ تیمی که پس از ۱۰ برد پیاپی هنوز نمیداند در زمین مقابل حریفانش چه میخواهد!