محدثه جوادی؛ زاهده اسکندرلو قهرمان رشته آفرود است. او را بانوی اول آفرود ایران لقب دادهاند. زاهده قرار بود مهرماه ارشا اقدسی را به آفرود ببرد که متاسفانه ارشا از میان ما رفت.
زاهده اسکندرلو بانوی اول آفرود ایران عقیده دارد به این رشته هیچ توجهی نمیشود، حتی زنده یاد ارشا اقدسی که بدلکاری حرفهای بود نمیدانست بانوان ایرانی نیز آفرود میکنند. زاهده که هنوز در شوک مرگ ارشا است میگوید: دنیا برای ارشا کوچک بود. گفتوگوی خبرورزشی با زاهده اسکندرلو را بخوانید:
چه شد از بین این همه رشته ورزشی، آفرود را انتخاب کردی؟
جالب است بدانید من تا ۲۶ سالگی گواهینامه نداشتم. عاشق هنر و نقاشی بودم. به خاطر رفت و آمدم از تهران به کرج مجبور شدم گواهینامه بگیرم. یک پاترول صورتی گرفتم و با آن در شهر رفت و آمد میکردم. همسرم راننده آفرود بود و کم کم من را با آن فضا آشنا کرد. به اصرار او در مسابقات شرکت کردم، علاقهام به این رشته کم کم زیاد شد و الان عاشق آفرود هستم. من در نوجوانی بدمینتون کار میکردم و به خاطر ناعدالتیهایی که در حقم میشد تصمیم گرفتم این رشته را رها کنم. همیشه از اینکه آن رشته را رها کردم افسوس میخوردم اما الان خوشحالم که آفرود حرفه تخصصی من است نه بدمینتون.
پس طرحهای جالب روی اتومبیل کار خودتان است؟
بله، من روی ماشینهایم طرح میکشم. امسال با یک طرح جدید و جالب به مسابقات میآیم.
کسی شما را در این راه حمایت کرد؟
خیر، به جز همسرم هیچ کسی من را حمایت نکرد. کسی اصلا نمیداند که بانوان نیز به صورت حرفهای آفرود میکنند. چند سال پیش برای ساخت یک مستند با زنده یاد ارشا اقدسی دیدار کردم، حتی او که بدلکار به این پرکاری و معروفی بود باورش نمیشد که بانوان ایرانی مسابقات آفرود میدهند. زمانی که ماشینم را دید باورش نمیشد که من میتوانم پشت آن بشینم. او گفت تو واقعا این تانک را میرانی؟ زمانی که من را پشت رول دید، تعجب کرده بود. آفرود واقعا هیجان انگیز و جذاب است امیدوارم روزی توجهها به این رشته جلب شود.
حالا که بحث ارشا شد؛ باورتان میشد او به این زودی از میانمان برود؟
وای اصلا، من هنوز هم در شوک هستم. باورم نمیشد ارشا به این راحتی جانش را از دست بدهد. او همیشه تمام نکات ایمنی را رعایت میکرد و حواسش به همه چیز بود، فکرش را نمیکردم در چنین حادثهای جانش را از دست بدهد. قرار بود در مهر ماه با هم به تور کویر برای آفرود برویم اما متاسفانه او دیگر در بین ما نیست. دنیا برای ارشا کوچک بود اما او واقعا انسان بزرگی بود.
زاهده اسکندرلو در ویدیوی زیر خودش را به قلم خودش معرفی میکند:
زمانی که آفرود کلاس بندی نشده بود با مردان مسابقه میدادید؟
بله، من تجربهام نسبت به رقیبانم کمتر بود و به همین خاطر دو برابر آنها تمرین میکردم تا در مسابقات عملکرد خوبی داشته باشم و خدا را شکر از همان اول در زمین مسابقه خوب ظاهر شدم به طوری که رقیبانم ماشینم را دستکاری میکردند، برف پاک کنم را خراب میکردند وکاری میکردند نتوانم رکورد خوبی بزنم (باخنده) اما من این چیزها برایم مهم نبود؛ فقط به هدفم فکر میکردم.
چگونه از پس هزینههای آفرود بر میآیید؟
به سختی؛ هزینهها واقعا زیاد است. من و همسرم هر کدام یک ماشین داریم و هزینههایمان سرسام آور شده است. ما پخش زنده نداریم و به همین خاطر هیچ شرکتی اسپانسر ما نمیشود. هر کسی هم که برای اسپانسر شدن به فدراسیون میآید دنبال بانوان رالی است نه آفرود. یکبار فدراسیون من را به یکی از برندهای تبلیغاتی معرفی کرد، بعد از فیلمبرداری واقعا از فیلم خوشش آمد اما بعد از آن هیچ خبری از برندها برای بحث اسپانسرینگ نشد. من خودم دست به کار شدم و یک پیج برای فروش لباسهای طبیعت گردی زدم تا کمی از خرجهایم جبران شود.
با وجود یک فرزند، تمرین برایتان سخت نیست؟
من به این سبک عادت کردهام. زمانی که او نوزاد بود برای نوتبرداری از زمین مسابقه، او را بغل میگرفتم و آن زمین با آن همه پستی بلندی را طی میکردم. همه از دیدن من با یک بچه تعجب میکردند اما من به دلیل علاقه ام تمام سختیها را تحمل میکردم. برای تمامی مسابقات خواهرم و مادرم را به آن شهری که مسابقه در آن برگزار میشد میبردم تا آنها دخترم را نگه دارند و من مسابقه دهم. الان که او بزرگ شده، خودش بیشتر مشتاق سفر در دل طبیعت و آفرود است و نام خودش را دختر طبیعت گذاشته است.
به فکر آموزش برای علاقه مندان به این رشته نیستید؟
چرا؛ بسیار زیاد. من قبل از کرونا برنامهریزیهای این کار را انجام دادم. آن زمان که من این حرفه را شروع کردم به صورت تجربی و با کمک همسرم این حرفه را آموختم اما الان برنامه دارم تا آموزش رسمی و آکادمیک این رشته پرهیجان را آغاز کنم.
بخشهایی از یک دوره مسابقه آفرود با حضور زاهده اسکندرلو را در ویدیوی زیر ببینید:
تا به حال دچار سانحه شدید؟
فقط یکبار؛ آن هم چون به دلیل ثابت بودن صندلی نتوانستم کمربند ببندم، دماغ، دست و پایم شکست. شکستن که چه عرض کنم، خرد شد. چند ماه خانه نشین شدم اما اگر تمام نکات ایمنی را در این حرفه رعایت کنید، هیچ وقت دچار سانحه نمیشوید.
به فکر شرکت در مسابقات خارجی افتادید؟
بله؛ من علاقه زیادی به شرکت در مسابقات خارجی دارم اما در این اوضاع اقتصادی واقعا نمیشود. اعزام موتورسوار خوب کشورمان فهمیه نعمت اللهی به ما امید داد. ما از فدراسیون انتظار نداریم که خرج سفرمان را بدهد اما همین که رایزنیهای لازم برای گرفتن ویزا و کارهای این چنینی را برایمان انجام دهند کافی است.