خبرورزشی/ لیگ برتر ایران؛ اگر تا به اینجای لیگ برتر بخواهیم نگاهی موشکافانه داشته باشیم باید به زهر سپاهان در حمله، پاسکاری بی هدف استقلال، ضعف دفاعی و مدیریتی تراکتور و خط حمله پرسپولیس بپردازیم.
۱- تراکتور درگیر ندانم کاری مدیریتی است! اشتباه بزرگ تراکتور این است که فکر می کند با پول می توان همه کار کرد! پول همه ماجرا نیست! اصلیترین دلیل جا ماندن تراکتور از کورس قهرمانی همین است! آقای زنوزنی! مدیر علاوه بر پول مدیریت نیز باید بداند، که این بخش ازماجرا هیچ ارتباطی به بخش اول ندارد! شما القای این تفکر که اولین اشتباه آخرین اشتباه است، را خوب مدیریت کردهاید! حرفها، تصمیمات، و حرکات شما از تراکتور، یک تیم فاقد معنا ساخته است!
۲- پرسپولیس برای بردن تراکتور نیاز به نیروی بیشتری نداشت؛ وقتی مردان تهاجمی اش- البته غیر از مهاجمینش- با چنین مدافعان بی دفاعی روبه رو بودند! مدافعانی با قدم های رمیده، که هنوز به میدان نیامده، از همان ابتدا شکست خورده داخل میدان بودند! ضعف مردان تدافعی تراکتور ربطی به تعداد نفراتش نداشت، بلکه کاملا ربط داشت به وضعیت آنها! وضعیت ترکیبی بود از ولنگاری دفاعی، از پیشرفت در بد بودن، و ضعفی بود وجودی! اساسی تر از ماهیت آنها در زمین!
۳- در لیگ نوزدهم، خوددرگیری، ویروس سپاهان برای جا ماندن از کورس قهرمانی بود! سپاهان لیگ نوزدهم، از یک جایی که نباید، "بی جا" تصمیم گرفت، بی جا فکر کرد وبی جا عمل! پای بی عملی اش ایستاد، و تاوانش دیدن قهرمانی در "خواب" بود! حالا سپاهان با "نوید کیا" وهمفکرانش پوست انداخته و آرام آرام به جمع مدعیان ملحق شده! رقبا! حواستان به این سپاهان باشد!
۴- وضعیت امیر قلعه نویی در گل گهر به ما میگوید؛ او با متر و معیارهای قدیم خود را مورد سنجش قرار داده است! بدون تردید این خود فریبی است! اگر او میتوانست به افکار فنیاش نظم دهد، همان راهی را می رفت که سال هاست او را در زمره بهترین مربیان باشگاهی ایران قرار داده است. متاسفانه سال هاست تکرار یکنواخت الگوی مربیگری قلعه نویی، برای طیف وسیعی از تیم ها آشکار شده ودست او را "رو" کرده است! سال هاست مشکل او جنبه "فنی" پیدا کرده و او خود را از آگاهی ذهنی و فکری بی نیاز میداند! رهبری بخردانه و دم مسیحایی او فروکش کرده و آن تب و تاب سالهای دور را ندارد!
۵- تا کی و تا کجا باید بابت مدیریت "باتلاقی" تاوان پس بدهیم؟ تا کی وتا کجا باید سر تعظیم به رفتار و کردار مدیریت "باتلاقی" فرو آوریم؟ تا کی و تا کجا در عطش این بسوزیم و ببینیم، که قبل از گرفتن تصمیمات باتلا قی تان، آن را "حلاجی" نیز می کنید؟ تا کی و تا کجا منتظر بمانیم تا شما طریقه مدیریت "غیر" باتلاقی را فرا بگیرید؟ این حال و روز مدیریت "فوتبال" ماست! ستارهای که قرار است ترانسفرش بهترین منبع در آمدزایی باشگاه باشد، بدون ریالی پرداختی باشگاه را "قانونی" دور میزند، چند ماه بعد، با چند میلیارد ناقابل، همان قردادی را میبندد؛ که اول و وسط و آخرش، فقط اوست که برنده است! خوش آمدی آقای ترابی!
۶- آمار میگوید استقلال خوب پاس می دهد! و ظاهرا خوب توپ را به گردش در میآورد! سوء تفاهم نشود؛ این بخش-یعنی خوب پاس میدهد- ربطی به خوب بازی کردن ندارد؛ که اگر داشت، شاگردان فکری "سخت" به پیروزی نمیرسیدند! بازی استقلال فکری شبیه"جزر" است؛ وا میرود؛ و برای "مد" شدن و خیز برداشتن، به نیرویی بسیار قویتر از نیروی فعلی نیازمند است!