خبرورزشی/ مجید ابونوری؛ تلاش استقلال برای خوب بودن بینظیر بود و ستودنی! وقتی شما تمرکز دارید و این تمرکز با هدفی درست سنجاق شده باشد؛ قبل از سوت آغاز بازی، سوت پایان به سود شما به صدا درخواهد آمد! استقلال برابر الاهلی تکلیفش با شما روشن بود. به سرعت توپ را به مقصد میرساند. از کوتاهترین مسیر و سریعترین زمان ممکن!
با تیمی که برابر الاهلی صف آرایی کرد؛ دور خودت نمیچرخیدی! علاف نبودی و خیلی سریع به دل داستان راه پیدا میکردی! استقلال برابر الاهلی ۹۰ دقیقه دوید و حریف را در همه نقاط زمین به حال خودش رها نکرد. پسران آبی تسلیم نشدند و ثابت کردند که فوتبال نبردی است برای غلبه بر غیرممکنها!
شاگردان نامجومطلق برای آنکه مردان تهاجمی الاهلی از دیواره دفاعیشان بالا نروند، دفاع را از لحظهای شروع میکردند که توپ را از دست میدادند. برای شاگردان نامجومطلق، محل از دست دادن توپ فرقی نداشت. چه زمین خودی، چه یکسوم دفاعی حریف! وقتی تیمی از ضعف دفاع و دروازهبانش آگاه است؛ عقل سلیم حکم میکند که «توپ» از یکسوم دفاعیاش دور باشد! استقلال با این فلسفه پرس را به زمین حریف کشاند و خطر را از دروازهاش دور ساخت. نااطمینانی از دفاع و دروازه، «دفاع» کردن را به گردن مردان میانی و تهاجمی استقلال انداخت! مربع قایدی، مطهری، اسماعیلی و کریمی، پرسینگ سنگینی را به محض از دست دادن توپ در زمین الاهلی بر این تیم وارد میکردند، تا توپها کمتر به نقطه ضعف استقلال سرازیر شود! نبرد بسیار حساب شده و دقیق بود، با تمام فوت وفنها و قدرت یک استراتژی مناسب.
بازیکنان استقلال انگار یک چیز را خیلی خوب میدانستند؛ پیروز شدن! انگار مربی شان گفته بود؛ ما برای پیروز شدن آمده ایم وحتی فکر نکرده بودند که آیا در این کار موفق میشوند یا خیر؟ شاگردان نامجومطلق برای این هدف مشخص جنگیدند و خیلی زود رویایشان تعبیر شد. درحالیکه نفس در سینه حبس شده بود، بعد از چند حمله، خستگی و ناامیدی در برنامههای استقلال جایی نداشت. بیتفاوتی برساقهای بازیکنان مستولی نگشت و با گل اول کابوس خاتمه پیدا کرد.
***
خط میانی استقلال تلفیقی از دفاع و حمله بود. خط میانی استقلال در گلزنی نقش بسزایی داشت و در دفاع کردن، نقش کلیدی ایفا کرد. ریگی در کارهای تخریبی مثل همیشه کمنقص و کریمی در بازیسازی و گلزنی، چشمها را خیره کرد. گل دوم استقلال از هوش سرشار کریمی و ضعف مفرط مدافع پوششی الاهلی به دست آمد. فاصله ۵ متری کریمی با مدافعی که باید نفس به نفس او حرکت میکرد، هم گل دوم را و هم امیدها را در اردوی پسران آبی برای صعود زنده نگه داشت.
کریمی در جزئیترین روشهای بازی استقلال نیز تاثیرگذار بود. همان اندازه که در کارهای تدافعی عصای دست ریگی بود، در فاز تهاجمی نیز، پشتیبان مثلث قایدی، مطهری و دیاباته بود. کریمی چنان خوب بازی کرد که گویی با حرکاتش هافبکهای حریف را فلج کرد. این احساسی بسیار ناخوشایند برای رقبا محسوب میشود. کریمی بعد از بازگشتش به ترکیب اصلی استقلال، چنان هیجانی در خط میانی این تیم ایجاد کرده، که جز پایانی خوش برای استقلال راه دیگری باقی نمیگذارد.
آیا استقلال با همین روش روزگار میگذراند؟