خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ برو قوی شو! که در نظام طبیعت، ضعیف پایمال است!
انگار همین دیروز گفتهاند این سخن را و انگار فقط برای فرهاد مجیدی سرودهاند این سروده را، برای آنکه فرهاد از میدان در نرود! برای آنکه فرهاد هم به سرنوشت قبلیها دچار نشود! فشارهای وارده چه اهدافی را دنبال میکنند؟ آماج این پرسینگ سنگین که از همه جوانب وارد میشود، چیست؟ چقدر غمخوارانه و چقدر بدخواهانه؟
فرهاد را باید رها کرد! خود او باید راهکاری پیدا کند! بهجای او و عوض او، تصمیم نگیرید! خودش و خودش! مربیگری، هم جسارت لازم دارد، هم گاهی اوقات قساوت و نیز خوداتکایی! مربی باید خطر کند و باید جسارت داشته باشد! رهایش کنیم فرهاد را تا خودش باشد! تا دچار بیماری «ناخندرازی» که خاص ببر و پلنگهاست، نشود! فرهاد نامربی، هزار راه برای زمین خوردن دارد! فرهاد اگر قرار است مربی شود، یک راه بیشتر نمیشناسد:
غواص اگر اندیشه کند کام نهنگ!
هرگز نکند دُرّ گرانمایه به چنگ!
چه خورد شیر شَرزه در بن غار؟
باز افتاده را چه قوت بود؟
تا تو در خانه صید خواهی کرد!
دست و پایت چو عنکبوت بود!
درسهای استقلالی برای استقلال
استقلال باید فراموش کند که در شهر جم، پارس جنوبی را شکست داد ولی فرهاد مجیدی، «ذره، ذره» پیروزی اش را نباید فراموش کند! برای فرهاد، همه بازیهایش باید کلاس درس باشد! کلاسی برای چگونه دفاع کردن و کلاسی برای یافتن و به خاصره جمعی و تیمی خود سپردن، اصول حمله و اصول حفظ نتیجه را!
مجیدی باید دلایل منطقی داشته باشد که چرا مهدی قایدی، مکمل زوج خط حمله تیمش نباشد، یا باشد (که باید باشد) چرا ارسلان مطهری و در کدام بازیها و مقابل کدام حریفها، باید فیکس در پیشانی خط حمله باشد و حرکات او با دیاباته به چه شکل باید تکمیلکننده عملیات هافبکها باشد! استقلال، باید حساب حرکات علی کریمی را به نحوه جابهجا شدن و بازی با توپ فرشید اسماعیلی، در خدمت تیم و تیم در خدمت او تعریف شود!
استقلال بازی آسانی نداشت ولی توانست به آسانی، پارس جنوبی را شکست دهد! هر تیم دیگری و همه تیمها قلق خاصی دارند، باید این قلق را شناخت و استفاده اش را برد! تفاوت بازی دیاباته، مطهری و قایدی، ویژگی استقلال است که باید منظور شود!
ویژگیها و خودویژگیها
در بازی پرسپولیس، این تفاوتها با هوشمندی مورد استفاده قرار میگیرد! در بازی فولاد هم خصوصیات «شیمبا» یک نقطه اتکای تاکتیکی است! چه بخواهند و چه نخواهند- که نکونام میخواهد- این تفاوتها مورد استفاده خودآگاهانه و ناخودآگاهانه قرار میگیرد! سپاهان با آسمانخراشهایش هم میتواند با «پرت» کمتری و به شکل مفیدتری بازی کند!
اما حرف ما درباره گلهای استقلال و پیروزیهایش است! به نظر میرسد تیم فرهاد- یواش، یواش استقلال حالتی بهخود میگیرد که تیم فرهاد خواندنش غلو و غلط نیست- بله تیم فرهاد در حال خودشناسی است و این خود را بشناسی که مهمترین دستور حرکت آگاهانه، برای استفاده حداکثری از عملیات ناخودآگاهانه نیز هست، به استقلال که حالاحالاها خیلی کار دارد، شخصیت مهارتی و تشخص خاص بودن میبخشد! شخصیت و تشخص پا به توپ و بدون توپ که در بازی به شدت ساده توپها را به وریا غفوری رساندن، تجلی پیدا نمیکند!
آقای مجیدی، تازه کارت در آمده است!
از الف تا جیم و دال با بهزاد غلامپور
حسینی را هم باید ساخت
الف- شما قبول دارید این حرف عبدا... ویسی را که گفته است: ... دروازهبان خوب، از پدر و مادر خوب هم بهتر است!
ب- به نظر شما، دروازهبان خوب را میسازند و پدیدش میآورند، یا چشم را به آسمان میدوزند که چه زمانی، یک دروازهبان خوب هم نصیب ما میشود؟
پ- دروازهبان تیم شما- که مربی گلرهایش هستید- از کدام جنس است؟ خوب ساخته شده، یا خودبهخود رشد کردهها؟
دروازهبان تیم شما تا امروز چند گل مفت خورده است؟
ت- دروازهبان تیم شما، بازی با پاهایش چطور است؟ قابل قبول یا سر به هوا؟
ث- شما به عنوان مربی دروازهبانهای تیمتان، در راستای رفع اشکالات تکنیکی و تاکتیک فردی ایشان روزی چند دقیقه به تمرین اختصاصی میپردازید؟
ج- نتیجه چه بوده است؟
د- برای جبران مافات چه برنامهای در برنامههای تمرین آینده خود دارید؟
جواب این سؤالها را هر یک از مربیان دروازبانی بدهند، ممنون میشویم! از پاسخ آقای بهزاد غلامپور، هم ممنون میشویم هم تشکر میکنیم! حسینی هم منتگذار میشود!
حواسمان هست که حواسشان هست
یکی چشم گاوه
از ما سؤال کردهاند... آیا در جریان انتصابهای شبهانتخابی کمیته ملی المپیک هستید و چیزی نمیگویید یا نیستید؟ گزینش شدهها را قبول دارید یا دلیل دیگری برای سکوت دارید؟
و، اما جواب و پاسخ به این پرسش مچگیرانه: ... نه داداش، حواسمان هست و معتقدیم، «یکی چشم گاوه» و بدون یک گل هم آسمان به زمین نمیآید! به خودمان وعده میدهیم که، با یک خار هم گلزار شورهزار نمیشود!
حواسمان هست که حواس کمیته ملی المپیک هم هست! غذا قورتکی، حرکتی نمیشود که دوره انتخاب و انتصاب «شیر یا خط»ی تمام شده است!
انگار همین دیروز گفتهاند این سخن را و انگار فقط برای فرهاد مجیدی سرودهاند این سروده را، برای آنکه فرهاد از میدان در نرود! برای آنکه فرهاد هم به سرنوشت قبلیها دچار نشود! فشارهای وارده چه اهدافی را دنبال میکنند؟ آماج این پرسینگ سنگین که از همه جوانب وارد میشود، چیست؟ چقدر غمخوارانه و چقدر بدخواهانه؟
فرهاد را باید رها کرد! خود او باید راهکاری پیدا کند! بهجای او و عوض او، تصمیم نگیرید! خودش و خودش! مربیگری، هم جسارت لازم دارد، هم گاهی اوقات قساوت و نیز خوداتکایی! مربی باید خطر کند و باید جسارت داشته باشد! رهایش کنیم فرهاد را تا خودش باشد! تا دچار بیماری «ناخندرازی» که خاص ببر و پلنگهاست، نشود! فرهاد نامربی، هزار راه برای زمین خوردن دارد! فرهاد اگر قرار است مربی شود، یک راه بیشتر نمیشناسد:
غواص اگر اندیشه کند کام نهنگ!
هرگز نکند دُرّ گرانمایه به چنگ!
چه خورد شیر شَرزه در بن غار؟
باز افتاده را چه قوت بود؟
تا تو در خانه صید خواهی کرد!
دست و پایت چو عنکبوت بود!
درسهای استقلالی برای استقلال
استقلال باید فراموش کند که در شهر جم، پارس جنوبی را شکست داد ولی فرهاد مجیدی، «ذره، ذره» پیروزی اش را نباید فراموش کند! برای فرهاد، همه بازیهایش باید کلاس درس باشد! کلاسی برای چگونه دفاع کردن و کلاسی برای یافتن و به خاصره جمعی و تیمی خود سپردن، اصول حمله و اصول حفظ نتیجه را!
مجیدی باید دلایل منطقی داشته باشد که چرا مهدی قایدی، مکمل زوج خط حمله تیمش نباشد، یا باشد (که باید باشد) چرا ارسلان مطهری و در کدام بازیها و مقابل کدام حریفها، باید فیکس در پیشانی خط حمله باشد و حرکات او با دیاباته به چه شکل باید تکمیلکننده عملیات هافبکها باشد! استقلال، باید حساب حرکات علی کریمی را به نحوه جابهجا شدن و بازی با توپ فرشید اسماعیلی، در خدمت تیم و تیم در خدمت او تعریف شود!
استقلال بازی آسانی نداشت ولی توانست به آسانی، پارس جنوبی را شکست دهد! هر تیم دیگری و همه تیمها قلق خاصی دارند، باید این قلق را شناخت و استفاده اش را برد! تفاوت بازی دیاباته، مطهری و قایدی، ویژگی استقلال است که باید منظور شود!
ویژگیها و خودویژگیها
در بازی پرسپولیس، این تفاوتها با هوشمندی مورد استفاده قرار میگیرد! در بازی فولاد هم خصوصیات «شیمبا» یک نقطه اتکای تاکتیکی است! چه بخواهند و چه نخواهند- که نکونام میخواهد- این تفاوتها مورد استفاده خودآگاهانه و ناخودآگاهانه قرار میگیرد! سپاهان با آسمانخراشهایش هم میتواند با «پرت» کمتری و به شکل مفیدتری بازی کند!
اما حرف ما درباره گلهای استقلال و پیروزیهایش است! به نظر میرسد تیم فرهاد- یواش، یواش استقلال حالتی بهخود میگیرد که تیم فرهاد خواندنش غلو و غلط نیست- بله تیم فرهاد در حال خودشناسی است و این خود را بشناسی که مهمترین دستور حرکت آگاهانه، برای استفاده حداکثری از عملیات ناخودآگاهانه نیز هست، به استقلال که حالاحالاها خیلی کار دارد، شخصیت مهارتی و تشخص خاص بودن میبخشد! شخصیت و تشخص پا به توپ و بدون توپ که در بازی به شدت ساده توپها را به وریا غفوری رساندن، تجلی پیدا نمیکند!
آقای مجیدی، تازه کارت در آمده است!
از الف تا جیم و دال با بهزاد غلامپور
حسینی را هم باید ساخت
الف- شما قبول دارید این حرف عبدا... ویسی را که گفته است: ... دروازهبان خوب، از پدر و مادر خوب هم بهتر است!
ب- به نظر شما، دروازهبان خوب را میسازند و پدیدش میآورند، یا چشم را به آسمان میدوزند که چه زمانی، یک دروازهبان خوب هم نصیب ما میشود؟
پ- دروازهبان تیم شما- که مربی گلرهایش هستید- از کدام جنس است؟ خوب ساخته شده، یا خودبهخود رشد کردهها؟
دروازهبان تیم شما تا امروز چند گل مفت خورده است؟
ت- دروازهبان تیم شما، بازی با پاهایش چطور است؟ قابل قبول یا سر به هوا؟
ث- شما به عنوان مربی دروازهبانهای تیمتان، در راستای رفع اشکالات تکنیکی و تاکتیک فردی ایشان روزی چند دقیقه به تمرین اختصاصی میپردازید؟
ج- نتیجه چه بوده است؟
د- برای جبران مافات چه برنامهای در برنامههای تمرین آینده خود دارید؟
جواب این سؤالها را هر یک از مربیان دروازبانی بدهند، ممنون میشویم! از پاسخ آقای بهزاد غلامپور، هم ممنون میشویم هم تشکر میکنیم! حسینی هم منتگذار میشود!
حواسمان هست که حواسشان هست
یکی چشم گاوه
از ما سؤال کردهاند... آیا در جریان انتصابهای شبهانتخابی کمیته ملی المپیک هستید و چیزی نمیگویید یا نیستید؟ گزینش شدهها را قبول دارید یا دلیل دیگری برای سکوت دارید؟
و، اما جواب و پاسخ به این پرسش مچگیرانه: ... نه داداش، حواسمان هست و معتقدیم، «یکی چشم گاوه» و بدون یک گل هم آسمان به زمین نمیآید! به خودمان وعده میدهیم که، با یک خار هم گلزار شورهزار نمیشود!
حواسمان هست که حواس کمیته ملی المپیک هم هست! غذا قورتکی، حرکتی نمیشود که دوره انتخاب و انتصاب «شیر یا خط»ی تمام شده است!