
* اگر قرار باشد راجر فدرر را در یک کلمه توصیف کرد، آن کلمه میتواند «وفاداری» باشد؛ نه؟ وفاداری به تنیس، وفاداری به سبک مشخص تنیس و سبک مشخص زندگی...
وفاداری کلمه قشنگی است. یعنی خانواده، پدر و مادر؛ خواهرم، بچههایم. وفاداری یک ارزش است؛ یک مفهوم که برای تربیت و رشد بسیار مهم است. حالا این موضوع میتواند درباره استایل مشخص در چیزی یا شخصیت آدمی باشد. به نظر من وفاداری یعنی اینکه در هر شرایطی خودت باشی. حالا که بحث تنیس شد باید بگویم راستش را بخواهید همیشه در زمین تنیس به سبک خاصی که داشتهام وفادار ماندهام؛ همیشه تلاش کردهام تنیس باکلاس و باشکوهی به نمایش بگذارم.
* این مهم است که آدم در راه رسیدن به موفقیت و قهرمانی احساس خوشتیپی داشته باشد؟
وقتی میخواهی بروی و مسابقه بدهی، اگر از پوشیدن لباسهای ورزشیات احساس راحتی میکنی خب این خودش یک مزیت است، مطمئناً قدرت مضاعفی به شما میدهد. البته این داستان خوشتیپی نوعی احترام هم در خودش دارد؛ احترام به خود و احترام به بقیه. داستان من بیرون از زمین تنیس هم همین است؛ مثلاً برای رفتن به یک مراسم باید خوشتیپ باشم، چون خوشتیپی مؤدب بودن را میرساند. وقتی بعد از یک جلسه تمرینی درست لباس میپوشم مردم از خودشان میپرسند: «مگر کجا قرار است برود؟» من همیشه تلاش میکنم کمی خوشتیپتر باشم هرچند مجبورم همیشه چند تا ساک اضافه هم دنبال خودم داشته باشم.
* تیپ خودتان را چطور توصیف میکنید؟
کاملاً کلاسیک. البته به جزئیات دقت میکنم. مثلاً همین لباسهای برند یونیکلو را که میپوشم دلم میخواهد لوگویش حاشیه داشته باشد و نه اینکه فقط چاپ شده باشد. واضح است که لوگوی چاپی برای ورزش بهتر است ولی در زندگی هر بازیکنی یک لوگوی برجسته که حاشیهدوزی شده باشد چیز باکلاستری است. همیشه برایم مهم بوده که به جزئیات توجه کنم. بگذارید برایتان مثال بزنم؛ مثلاً من هیچوقت دوست ندارم تیشرت نارنجی بپوشم ولی ممکن است کارهای جزئیای روی آن تیشرت صورت گرفته که دلم بخواهد آن را به تن کنم. ضمن اینکه خودتان هم میبینید؛ در طول یک فصل من بیش از ۱۰ لباس مختلف در تورنمنتها میپوشم، چون دلم نمیخواهد همیشه یکشکل باشم.
وفاداری کلمه قشنگی است. یعنی خانواده، پدر و مادر؛ خواهرم، بچههایم. وفاداری یک ارزش است؛ یک مفهوم که برای تربیت و رشد بسیار مهم است. حالا این موضوع میتواند درباره استایل مشخص در چیزی یا شخصیت آدمی باشد. به نظر من وفاداری یعنی اینکه در هر شرایطی خودت باشی. حالا که بحث تنیس شد باید بگویم راستش را بخواهید همیشه در زمین تنیس به سبک خاصی که داشتهام وفادار ماندهام؛ همیشه تلاش کردهام تنیس باکلاس و باشکوهی به نمایش بگذارم.
* این مهم است که آدم در راه رسیدن به موفقیت و قهرمانی احساس خوشتیپی داشته باشد؟
وقتی میخواهی بروی و مسابقه بدهی، اگر از پوشیدن لباسهای ورزشیات احساس راحتی میکنی خب این خودش یک مزیت است، مطمئناً قدرت مضاعفی به شما میدهد. البته این داستان خوشتیپی نوعی احترام هم در خودش دارد؛ احترام به خود و احترام به بقیه. داستان من بیرون از زمین تنیس هم همین است؛ مثلاً برای رفتن به یک مراسم باید خوشتیپ باشم، چون خوشتیپی مؤدب بودن را میرساند. وقتی بعد از یک جلسه تمرینی درست لباس میپوشم مردم از خودشان میپرسند: «مگر کجا قرار است برود؟» من همیشه تلاش میکنم کمی خوشتیپتر باشم هرچند مجبورم همیشه چند تا ساک اضافه هم دنبال خودم داشته باشم.
* تیپ خودتان را چطور توصیف میکنید؟
کاملاً کلاسیک. البته به جزئیات دقت میکنم. مثلاً همین لباسهای برند یونیکلو را که میپوشم دلم میخواهد لوگویش حاشیه داشته باشد و نه اینکه فقط چاپ شده باشد. واضح است که لوگوی چاپی برای ورزش بهتر است ولی در زندگی هر بازیکنی یک لوگوی برجسته که حاشیهدوزی شده باشد چیز باکلاستری است. همیشه برایم مهم بوده که به جزئیات توجه کنم. بگذارید برایتان مثال بزنم؛ مثلاً من هیچوقت دوست ندارم تیشرت نارنجی بپوشم ولی ممکن است کارهای جزئیای روی آن تیشرت صورت گرفته که دلم بخواهد آن را به تن کنم. ضمن اینکه خودتان هم میبینید؛ در طول یک فصل من بیش از ۱۰ لباس مختلف در تورنمنتها میپوشم، چون دلم نمیخواهد همیشه یکشکل باشم.

خب بله، چراکه نه... نه، راستش را بخواهید چنین چیزهایی را نمیپوشم! (میخندد).
* لباسی هم دارید که برایتان خوششانسی بیاورد؟
نه، من تا این حد خرافاتی نیستم. اگر مشکلی با لباس داشته باشم قاعدتاً میتواند به خاطر بافت و جنسش باشد که البته در ۲۰ سال گذشته فقط یک بار برای من رخ داده است. به هر حال این را هم باید بگویم من لباسهایم را یک سال و نیم قبل از اینکه بپوشم انتخاب و تست میکنم.
* شما ۱۱ ماه قبل قراردادتان با نایکی را لغو و قرارداد ۱۰ سالهای با یونیکلو امضا کردید. چرا این برند ژاپنی را انتخاب کردید؟
قبل از انتخاب این برند، نیاز به زمانی برای شناخت از یکدیگر بود. اینکه بدانیم چه چیزهایی برای طراحی لباسها نیاز است و چه چیزهایی در لباسهایی که قرار است برای من طراحی کنند نباید باشد. خب مشکل این بود که زمان بسیار کمی هم داشتیم. خوشبختانه همکاری ما از ویمبلدون سال پیش شروع شد و آنجا کار راحت بود، چون در این تورنمنت همه باید لباس سفید بپوشند. بعداً روی جزئیات، برشها و جنس پارچهها بحث کردیم. معمولاً وقتی قرار است لباسی آماده شود نیاز به ۱۸ ماه کار است. با یونیکلو همه چیز از همان ابتدا سریع پیش رفت.
* آیا شناختی هم از فرهنگ ژاپن دارید؟
به عنوان یک سوئیسی نمیدانم چطور توضیح بدهم ولی حس میکنم خیلی خوب فرهنگ ژاپنیها را میشناسم. سر وقت بودن، احترام به زمان، ادب و... در سوئیس هم مثل ژاپن قطارها درست سر موقع از مبدأ حرکت میکند و به موقع هم به مقصد میرسد، حتی بعضی وقتها زودتر هم میرسد! تا الان که زیاد فرصت نشده ولی همیشه عاشق بازی کردن در ژاپن بودهام. دوست دارم بیشتر این کشور را بشناسم، همسرم هم همینطور. او طرفدار بزرگ توکیو است. سال گذشته، خانوادگی به این شهر رفتیم و بچهها عاشق آنجا شدند. فوق العاده بود.
* با این حال بستن قرارداد ۱۰ ساله به ارزش ۳۰۰ میلیون دلار هم در انتخاب این برند بیتأثیر نبوده. درست است؟
دقیقاً بله، در ورزش و بیزینس جنبه مالی اهمیت پیدا میکند. اگر چیزی برعکس این بگویم یعنی دروغ گفتهام. وقتی قراردادی را امضا میکنم باید برای دو طرف برد- برد باشد. اگر یک طرف حس خوبی نداشته باشد، قرارداد خوبی بسته نشده است.
* ورزش دوطرفه است؛ یک سرش برد است، سر دیگرش باخت. در نهایت آدم ممکن است کمی خسته شود...
درست است ولی از بعضی جهات، آدم باید متواضع و خاکی باشد. خیلی سریع و مستقیم ممکن است تو زمین بخوری و ببازی. اگر فکر کنی خیلی قوی هستی و بعد ببازی باید سریعاً با واقعیت روبهرو شوی. درست مثل کاری است که یک موسیقیدان یا هنرمند میکند؛ باید بنوازی یا بازی کنی و بعد ببینی هنرت چقدر تأثیر داشته است.

من مثل پیرمردها بازی میکنم، بله! (میخندد)
* میشود لطفاً جمله تان را دوباره تکرار کنید؟
من مثل پیرمردها بازی میکنم ولی با ژست مدرنیته.
* مثل پیرمردها بازی کردن، معنی اش چیست؟
نمیدانم. شیوه جابهجاییام در زمین تنیس، به اندازه کافی طبیعی و ذاتی است. هرکس تکنیک خودش را دارد ولی من تقریباً ۲۰ سال است همینطوری در زمین جابهجا میشوم.
* از چه چیزی در بازی تان واقعاً لذت میبرید؟
بکهندهایم. البته سر خوردنها هم است، سر خوردن برای من در زمین تنیس یکی از نکات مهم است. وقتی تو جوانی و هنوز شانههایت آنقدر قدرت ندارد که بکهندهای بلند بزنی میتوانی سر بخوری و خودت را به توپ بیشتر نزدیک کنی.
* بکهندهای یکدستی تان چه؟
بارها سعی کردهام بکهند دو دستی بزنم ولی هر بار بیفایده بوده است. با یک دست همیشه شرایط بهتر پیش میرود.
* بیشتر تنیس را دوست دارید یا ورزش کردن را؟
ورزش را دوست دارم ولی عاشق تنیس شدهام؛ همین قدر واضح و دقیق. نیازی نیست این دو تا را با هم قاطی کرد. عشق من هرگز کم نشده است. چیزی که الان شرایط را کمی سختتر کرده برنامهریزی برای زندگی در کنار تنیس آن هم با داشتن چند تا بچه است. بالاخره آدم مجبور است چمدانهایش را ببندد و برای حضور در یک تورنمنت راهی آن سر دنیا شود؛ بعضی وقتها بهتر است ترجیح داد در خانه ماند ولی من وقتی چیزی را دوست داشته باشم تا آخر عمرم آن را دوست دارم.
* بیایید روراست باشیم؛ تصور تنیس بدون راجر فدرر برای ما غیرممکن است. برای شما چطور؟
موضوع مربوط به مرحله گذار است؛ مثل همان مرحلهای که سمپراس و آغاسی سپری کردند. با این حال تنیس بزرگتر از ماست؛ بزرگتر از من و تمام تنیسبازان دیگری که این روزها دارند بازی میکنند.
* محمدعلی و مایکل جردن نظیر نداشتند و بیهمتا بودند. فدرر هم فقط یکی داریم.
بله، همانطور که فقط یک رافائل نادال داریم!
