نمیدانیم شما از این تور ابتکاری خبری دارید یا نه اما یک لحظه چشمها را ببندید و تصور کنید قرار است تور خبرورزشیگردی برگزار شود. اصلا چرا تصور، بیایید در یک تور نیمروزی شما را با بچههای خبرورزشی آشنا کنیم...
عبور از خاکریز اول
در کوچه شهید عزیزاللهی، اگر با دری مواجه شدید که تا حلقوم(!) باز است، شک نکنید خبرورزشی است. از در وارد میشوید و بعد از اینکه قدمزنان از کنار آلاچیق کافه خبر گذشتید، به نگهبانی میرسید... خیلی خوششانس باشید شیفت محسن کنعانی است و همین که اسم و فامیلتان را بگویید شما را راهنمایی میکند اما اگر شیفت میلاد جلالی باشد، شما حتما باید صبر کنید تا میلاد با کسی که شما به ملاقاتش آمدهاید تماس بگیرد، بعد راهنماییتان کند؛ اگر هم شانستان بزند و شیفت سیدهاشم میرفندرسکی باشد، احتمالا برای عبور باید کارت ملی به همراه داشته باشید.
تیکیتاکا و صفحهآرایی
چند قدم جلوتر، واحد صفحهآرایی است. گذشته از زوج آرش محمدی و زاوش محمدی که حکم سفیر و کاردار تحریریه در جزیره فنی را دارند و با دقتی مثالزدنی و با شیوه پاسکاری تیکیتاکا بر روند چیدمان مطالب در صفحات نظارت میکنند، محمدرضا طیاری، دانیال احمدپور و علیرضا ابراهیمی به اصطلاح خودمان صفحه میبندند. طیاری اگر ریتمش به شما بخورد پسر خوبی است، علیرضا ابراهیمی اگر گول هیکلش را بخورید به ۲۰۰ سالهها میماند اما تازه ۲۰ را پر کرده و دور از چشم پدرش مسعودخان ابراهیمی که نابغه حوادثنویسی است، صفحهآرا شده و دانیال احمدپور پسر استاد ناصر احمدپور است که به جای کار خبری، کار صفحهآرایی را انتخاب کرده است.
دیلیت عکس!
میز کناریِ دوستانِ صفحهآرایی را محمد بذرافشان اشغال کرده که مسئول دیلیت عکس (ببخشید ادیت عکس) است و کنار او هم محمد محبزندی، مدیر آتلیه روزنامه خبرورزشی و مسئول انتخاب و آرشیو عکس مینشیند. عکس تکراری و بیکیفیت اگر دیدید، تقصیر همین دو نفر است.
سرهنگ مدیر فنی
آنطرفِ صفحهآراها هم رحیم اخباری در اتاق شیشهای نشسته تا همه را زیر نظر داشته باشد. مدیر فنی خبرورزشی که بدون اغراق میتوانست سرهنگ پادگان باشد، چشمش به مانیتور و پیگیری مسائل توزیع است و حواسش به واحد فنی... سرهنگ اخباری، ببخشید رحیم اخباری یکی از عوامل اصلی توزیع موفق روزنامه خبرورزشی و عملکرد حرفهای بخش فنی است.
واحد درست است نه شعبه!
حالا که با مدیر فنی آشنا شدید، به اندازه ۲ تا پله پایین بروید تا با واحد تایپ و تصحیح آشنا شوید. حدود ۱۵ سال طول کشید به علی اژدری یاد بدهیم اینجا واحد تصحیح و تایپ است نه شعبه حروفچینی! آخرش هم اژدری رفت و تلاش ما بیفایده ماند... حالا قاسم خانی، نمونهخوان و مصحح قدیمی که از روز اول با خبرورزشی بود، مدیر این بخش از روزنامه است. کیومرث وظیفهشناس با تبحر مثالزدنی در انتخاب تیتر و محمود احمدی با علاقه به نوشتن با خانی همکاری دارند. علیرضا فرجی همکار جوانی است که تازه به جمع ما اضافه شده و به این جمع مژده آجوند، مصحح باتجربه و همکار قدیمی خبرورزشی، یاسمن دراج یکی دیگر از قدیمیها و باتجربههای این حرفه و خانمها مریم قدیانی، فاطمه محمدیجام و راضیه غلامی را هم اضافه کنید که واقعا در کارشان دقیق، منظم و سریع هستند.
مجازیها
کنار واحد تصحیح و تایپ هم فعلا بر و بچههای سایت خبرورزشی مستقر هستند؛ آرش محمدی، حامد واسعی، فرید باعث و مجید عابدی که در فاز اول سایت خبرورزشی هر یک وظیفهای دارند و در آینده از آنها بیشتر میشنوید و علیرضا جوادی که کار بارکدهای خبرورزشی را انجام میدهد. البته در گروه مجازیها بهزاد بیرانوند، سعیده رودافشان و ... هم با خبرورزشی همکاری دارند.
عکاسهای نامرئی
خب، حالا که در فنی دور، دور کردید، تشریف بیاورید بالا... داخل راهرو بد است. یک طبقه را رد کنید و وارد محدوده تحریریه شوید... در باز است، تعارف نکنید... سمت چپ اتاقی است که حکم مقر روابط عمومی را دارد و سرکارخانم کریمی در آن مستقر است. در همین اتاق بعضا میشود مهدی زارع و بر و بچههای گروه عکس را دید. مجتبی صالح که اگر دیدید سلام ما را هم به او برسانید و بگویید دلمان خیلی برایش تنگ شده، مسعود اکبری که هست و نیست و بود و نبودش خیلی مهم است! علیرضا طاهرینیا با عکسهای زیرخاکی معرکهاش و البته عموصفر سرپرست... حالا شما آماده ورود به جمع نویسندگانی هستید که با خبرورزشی بزرگ شدند و از بچگی تا میانسالیِ اغلبشان با خبرورزشی گذشت... در همین اتاق محمدرضا شکوهی هم مینشیند که پایه فوتبال پایه است!
صفر تا صد در حد بنز!
یک قدم از این اتاق جلوتر، دست راست مهدی هژبری نشسته که پشت انبوهی کاغذ و یک مانیتور و یک پرچم خبرورزشی استتار شده است، معمولا یا در حال نوشتن است یا دنبال تاجدوزیان میچرخد و دروغ است که میگویند جوینده یابنده است چون هژبری هر چه بیشتر میجوید، کمتر تاجدوزیان را مییابد. هژبری این قابلیت را دارد که در کسری از ثانیه عصبانی و با همان سرعت آرام شود. صفر تا صد اعصابش با بنز کورس میگذارد و معمولا میبرد! او دیوار بین خودش و تحریریه را برداشته تا محیط گرم و باصفای بچهها را از دست ندهد.
سعید بدن و ناصر خطر!
حالا به سمت چپ نگاه کنید. میز اول سعید اکبری و ناصر قراگزلو، یک دوبل دوستداشتنی... سعید که چیزی نمانده قهرمان پرورشاندام شود، در این منطقه با ناصر و تلفنهای مداومش دنیایی دارد و گاهی نقش تلفنچی ناصر را دارد و گاهی هم نقش ماساژور را ایفا میکند. سعید با دل و جرأتترین عضو خبرورزشی است که کنار ناصر مینشیند.
مثلث محبت
این دوستانی که در تصویر میبینید زحمتکشان بیادعای خبرورزشی هستند. حسن چرغند، شمسالله قادری و فرامرز شبانی که دیروز زحمت بریدن کیک خبرورزشی را کشیدند. دوستانی که در بخش تدارکات، مهر و محبتشان شامل حال ماست.
همیشه کار عقب است
میز بعدی میز فرهاد اشراقی است، دبیر تحریریه روزنامه با پشتعینک معروفش و مطالبی که چپ و راست از بچهها میگیرد و میخواند و میگوید کار عقب است. هر چه هم بچهها صندلیشان را میآورند جلوتر، باز هم از نگاه فرهاد کار عقب است!
دبیر تحریریه در محاصره حرفهایها
فرهاد اشراقی را داریوش شهریاری، خواننده موسیقی پاپ که تاجدوزیان درون دارد، مهدی یکتا، پرکارترین عضو تحریریه که در حال حرف زدن هم میتواند گزارش و خبر بنویسد، مهران (محمد) کاظمی که از قدیمیهای روزنامه و یکی از دو ادیتور خبرورزشی است و حامد اردهالی که معروفترین بابای خبرورزشی است، احاطه کردهاند. صدای مهران کاظمی را در طول روز نمیشنوید، غیر از ساعتی یک بار که حبیب سر به سرش میگذارد و آمپر میچسباند. حامد هم اگر درگیر تولد یک ماهگی، دو ماهگی، صد روزگی، دویست روزگی، سیصد روزگی و... پسرش ماهان نباشد، یا فوتسال مینویسد یا تیکه میپراند.
پناه بر خدا تاجدوزیان!
جلوتر که تشریف ببرید با حامد قاسمی و محمدرضا تاجدوزیان روبهرو میشوید. حامد که خیلی دیر به خبرورزشی پیوست (راست کار تحریریه ماست) تنبیه شده و باید کنار تاجدوزیان بنشیند. محمدرضا که بعد از تولد دخترش پناه، کمتر از دست کارهایش به خدا پناه میبریم، دوستداشتنیترین مرد تحریریه است. دیدهاید بعضیها به شانس و قسمت اعتقاد ندارند، تاجدوزیان به ساعت اعتقاد ندارد!
پیرپسر و مرغ خسته
پشت سر تاجدوزیان هم عباس اسدزاده و محمدرضا مدنی نشستهاند. پیرپسر خبرورزشی که به موهای کاشته ناصر حسادت میکند، راوی خاطرات عصرگاهی روزنامه است. حیف شد اگر در استندآپ کمدی خندوانه شرکت میکرد، سه- هیچ امیرمهدی ژوله را میبرد. کنارش محمدرضا مدنی است که تلفیقی از مرغ خسته، آلن دلون و اسمشرانبر است! خوش به حال دو دختر مدنی که با این پدر شاد، هر روز در خانه «سینما» و فیلم کمدی دارند.
از برکات روزنامه
روبهروی تاجدوزیان هم با بهروز احمدی و علی شیخالاسلامی مواجه میشوید. بهروز که درباره ورودش به روزنامه دو روایت وجود دارد؛ یکی روایت حبیب و دیگری روایت خودش، اگر افتخاری اجازه بدهد، داستان خودش را دارد و کارش را میکند. علیآقا هم از برکات روزنامه است و از ما نخواهید سر به سر این آنالیزور و مربی موفق بگذاریم.
ته کلاس، آخر اتوبوس
حالا میرویم انتهای اتوبوس، یعنی انتهای روزنامه... از راست به چپ شاهین محمدی که بچهخلف مجاور محله است، با قابلیت به جان هم انداختن اجسام و افراد بیجان... بهزاد آریس که دوزمانه کار میکند؛ هم تلگرام و هم روزنامه و حتی اگر داخل تحریریه هم نباشد، با حس ششم و قدرت شنوایی خود از همهچیز خبر دارد... امیرعباس واسعی که ادیتور روزنامه است، البته فقط تا ساعت ۶... نصف سال با اینوریها قهر است، نصف سال با آنوریها و مصداق بارز بیتو عمرا با تو هرگز! نفر بعدی نصیرخان مقدری که هم مینویسد، هم عکس میگیرد و همیشه در متن است و دور از حاشیه... کنارش حبیب افتخاری است که در دعوا انداختن بین دو عکس، دست عادل فردوسیپور را از پشت بسته و در نهایت مهدی همدانی از سرمایههای روزنامه که ترس نگارنده از مهدی شیروانی اجازه نمیدهد با همدانی شوخی کنم. فقط همینقدر بدانید که فامیلیاش همدانی است، متولد تهران و اصل و نسب او به بابلسر میرسد. عجب معجونی!
اتاق سکوت
به این جمع آرتینخان زهرابی را اضافه کنید که مدتهاست دهکده ساحلی را به تحریریه خبرورزشی ترجیح داده و خودش را از این جمع باصفا محروم کرده و البته محمدحسین زرندی که چندوقتی است از راه دور ما را حرص میدهد و حمید صادقزاده، مرتضی رضایی و دوستانی که بیرون تحریریه کمکمان میکنند،به خصوص غفور هاشمی که تجربهاش برای ما نعمت است.
خارجکیها
حالا میرسیم به اتاق خارجکیها... اتاق فرخ حسابی دبیر گروه خارجی که امید خاکی، سجاد فیروزی و علیرضا روش را حضوری کنار خود دارد و باغستانی، حسینی و زیاری را غیرحضوری! ما که نگفتیم امید خاکی غیرضروری؟ گفتیم؟ نگفتیم نماینده برحق سمسارها در خبرورزشی است، گفتیم؟! درباره روش هم سنگین رنگین بمانیم و حرف نزنیم بهتر است. این اتاق یک ساکن دوستداشتنی دیگر هم دارد. جناب محمدرضا میرشاهولد کاریکاتوریست خوشخندهای که او را شیرشاه مینامند. ورود و خروج محمدرضا را از خندههایش میتوان تشخیص داد. درباره فرخ حسابی هم همینقدر بدانید که ما هم چیز زیادی در موردش نمیدانیم! راستی اسم شیرشاه را هم کاوه علیاسماعیلی روی میرشاهولد گذاشت که قرضی از خبرورزشی جدا شده بود و در پنجره نقل و انتقالات زمستانی برمیگردد!
طبقه مدیریت؛ شوخی ممنوع
یک طبقه بالاتر هم هست که ما جرأت نداریم سر شوخی را با آنها باز کنیم. سرکار خانم کریمی که مدیر اداری مجموعه است، مثل ساعت دقیق و مثل خانممدیرها سختگیر... سیدهادی فیاضی، مدیرمسئول باانگیزه و پرانرژی خبرورزشی که دکمه خاموش ندارد و خسته نمیشود، برادران زارعی که آدم عاقل با آنها شوخی نمیکند چون حقوق میپردازند و کارهای مالی را انجام میدهند و سایر مدیران که خدا حفظشان کند... و در همین لحظه از اتاق فرمان میگویند تا کار به جای باریک نکشیده، تور خبرورزشیگردی را تمام کنید.