به گزارش خبرورزشی ، سیروس دین محمدی، مربی تیم نساجی مازندران از خاطرات نزدیک به نیم قرن زندگیاش میگوید که بخش اعظم آن به حضور در مسابقات فوتبال و اردوها و بازیهای خاطره انگیز مربوط است. در سالروز تولد ۴۹ سالگی دین محمدی با بازیکن سابق تیم استقلال تهران و ماینتس آلمان هم کلام شدیم که آرزو دارد یورگن کلوپ، همبازی سابقش که اکنون هدایت تیم لیورپول را در دست دارد دوباره ملاقات کند.
۴۹ سالگی و آرزوها
خداراشکر از نظر فوتبالی به آرزوهای زیادی رسیدم؛ مثلا حضور در جام جهانی و جام ملتهای آسیا، فینال جام باشگاههای آسیا، بهترین گل سال آسیا، قهرمانی با استقلال در جام حذفی و لیگ برتر. به اکثر افتخاراتی که دوست داشتم رسیدم، اما قهرمانی در آسیا را نتوانستم تجربه کنم. در سالی که میتوانستیم با استقال قهرمان آسیا شویم یکی از گزینههای بهترین بازیکن سال آسیا هم بودم. به اکثر آرزوها رسیدهام.
اکنون در قامت مربیگری دوست دارم که در به عناوین زیادی دست پیدا کنم و قطعا من هم به عنوان بازیکن سابق استقلال صد در صد آرزو دارم که بتوانم در باشگاهی که موفقیت کسب کردم مربیگری کنم.
فینال لیگ قهرمانان آسیا با جوبیلو ایواتا
۱۲۰ هزار تماشاگر به استادیوم آمده بودند که ۱۰۰ هزار نفر در ورزشگاه بودند و نزدیک به ۲۰ هزار نفر در خارج از آن حضور داشتند. تمام ایران آن بازی را تماشا میکردند. من هیچ وقت آن زمان را از یاد نمیبرم. آن روزها با محمد نوازی هم اتاقی بودیم. هیچ وقت یادم نمیرود که وقتی در داخل اتاق بودیم فقط استراحت میکردیم و انرژی را فقط برای بازی ذخیره کرده بودیم. اگر جی پی اس آن زمان وجود داشت شک ندارم که برای محاسبه میزان دویدن ما کم میآورد و میترکید!
یادم نمیرود که نوازی خواهش میکرد که تلویزیون تماشا کند و میگفتم که باید استراحت کنیم تا برای بازی کاملا آماده باشیم. آن موقع که واتساپ و اینستاگرام نبود و خیالمان راحت بودیم. نوازی همیشه غر میزد که بیرون را حداقل ببیند، اما حبسش کرده بودم که برای آن بازی کاملا آماده باشیم. در آن مسابقه تمام تیم ما خوب بازی کرد و موفق شدم که توپ طلا را هم به دست بیاورم که احساس میکنم تمرینات و استراحت خوب موجب آن شده بود.
صحبتهای بین دو نیمه مرحوم حجازی
ناصرخان اخلاق خاصی داشت و یک جنتلمنی بود که کار کردن با آن لذت خاصی داشت. بین دو نیمه آرام بود و میدانست که به بازی برمیگردیم؛ مثل بازی با دالیان که تلویزیون هم آن را نشان نداده بود. هیچوقت یادم نمیرود که ناصرخان به رختکن آمد، بازیکنان را آرام کرد و گفت که بازی برمیگردیم. حتی اگر بازی را همین موقع هم تماشا کنم فکر میکنم که الان گل میزنیم، چون شانس زیادی برای گلزنی داشتیم. در آن بازی موقعیت زیادی از دست دادیم و در کل بگویم که کار کردن با ناصرخان بسیار لذتبخش بود.
گل به نانت فرانسه
در تیم ملی به عربستان و عمان گلهای زیادی زدم، اما گل به نانت فرانسه را هیچ زمان از یاد نمیبرم که شب عید بود و مردم همه آن بازی را نگاه میکردند. الان هم مردم من را میبینند، گل به عربستان و گل به نانت را به یاد میآورند. به نظر خودم اگر آن زمان یک مدیربرنامه دلسوز داشتم میتوانستم حتی در لیگ فرانسه هم بازی کنم.
لژیونر شدن
بازی مقابل نانت که تمام شد من یکی دو پیشنهاد داشتم، اما دوست داشتم که بعد از جام جهانی تصمیم بگیرم. آن زمان آقای ایلیچ سرمربی بودند و اتفاقاتی افتاد که برکنار شد و ما از ترکیب خارج شدیم. من از ترکیب خارج شدم و دیگر مثل قبل بازی نکردم که به جام جهانی هم نرسیدم. من در فوتبال هم تصمیمات اشتباه گرفتم و میشد که زود هم به تیمهای تهرانی بروم. اگر زودتر به تهران میآمدم شاید زودتر لژیونر و حتی ملی پوش میشدم؛ به هر حال این مسائل گذشته و نیازی به صحبت کردن درباره آن نیست.
مرحوم منصور پورحیدری
منصورخان طلا بود. واقعا ایشان را در اوج عصبانیت مانند همان لحظاتی که آرام بود دوست داشتم. هیچوقت یادم نمیرود که یک استاد دلسوز و الگویم بود. در کنار ایشان کار کردن لذتبخش بود و همیشه به بچهها روحیه و انگیزه میداد. به نظرم یکی از بهترین الگوهای فوتبال ما مرحوم پورحیدری بود.
لیست مازاد قلعه نویی
من از امیرقلعه نویی هیچ گلایهای ندارم. من خودم مربی هستم و بعضی اوقات شما باید شرایط تیم را بسنجید. قلعه نویی پرافتخارترین سرمربی ایران است و الان هم بهترین مربی ایران است. در آن زمان ما از تیم کنار رفتیم و این تصمیم او بود که هیچ مشکلی نیست، چون این مسائل دیگر گذشته است.
رقابت در ضربه ایستگاهی با نوازی
محمد ضربههای سمت چپ را خوب میزد و من ضربههای درون پای راست را خوب میزدم. نه من سمت ضربههای او میرفتم و نه او سمت ضربههای من میآمد.
پیشنهاد پرسپولیس
من برای پرسپولیسیها احترام زیادی قائلم، فعلا بگذریم!
قهرمانی یورگن کلوپ با لیورپول
من از قبل خیلی علاقه داشتم که یورگن را ببینم، اما شرایط سخت شد که با او ملاقات کنم. اشتباه کردم که در استانبول با او ملاقات نکردم، پیش خودم فکر میکردم که من را فراموش کرده و دیگر نمیشناسد. وقتی دیدم که در یک نشست خبری درباره من صحبت کرده است واقعا تعجب کردم.ای کاش به استانبول میرفتم تا از نزدیک با او صحبت میکردم. دوست دارم که چند هفته در تمرینات لیورپول شرکت کنم و از او کار یاد بگیرم.
الان ناامید نیستم و رایزنی میکنم که بتوانم به او نزدیک شوم و از تجربیات مربیگریاش استفاده کنم. قهرمانی برازنده اوست. تمام کارهایی که او انجام میدهد را دوست دارم. از نشست خبریهای او نکته برداری میکنم که از آن استفاده کنم. سبک بازی که کلوپ استفاده میکند جدید و دوست داشتنی است. یکسری بازیکنان جوان جذب میکند و به آنها ارزش و اعتبار میدهد.
خاطرات ماینتس
من شماره ۱۰ این باشگاه بودم و این خیلی اتفاق بزرگی بود که آلمانیها به یک بازیکن خارجی این شماره را بدهند. رابطه خیلی خوبی با کلوپ داشتیم و یادم نمیرود که به من میگفت: هر موقع تو خوب بازی کنی، تیم ما خوب بازی میکند. او یک بازیکن مودب و آدم خوبی است و من را هم «سیغروس» صدا میکرد! چون حرف ُ ندارند سیروس را سیغروس میگفتند.
مقایسه لیورپول و نساجی
شک نکنید که طرفداران نساجی واقعا عشقشان این تیم است. واقعا دوستداشتنی هستند و رفتار آنها واقعا هیجانی است. کاملا شبیه به طرفداران لیورپول هستند و هواداران نساجی من را به آنفیلد میبرند. امیدوارم که در ادامه مسابقات با هم بتوانیم به بهترین نتایج دست پیدا کنیم و دل مردم قائمشهر و کل مازندران را شاد کنیم.