خبرورزشی/ مهدی يكتا؛ هر چند نزدیک به یک سال از رفتن برانکو از ایران میگذرد، اما خداحافظی او همچنان باورنکردنی به نظر میرسد. برای هواداری که یک دهه قبل تیم، قبل از روزی که برانکو بیاید را خوب یادش مانده. روزهای سراسر شکست. روزهای تحقیر و روزهای ناکامی و کابوس... وضعیت بعد از برانکو چطور عوض شد؟ تقریباً فقط یک لیدر به تیم اضافه شد. همان چیزی که برانکو گفت: «من در پرسپولیس بیشتر از اینکه کار فنی کنم، روانشناسی کردم.»
او ۷ جام با پرسپولیس گرفت، اما میراث برانکو فراتر از این جامهای رنگارنگ بوده است. آیا بدون برانکو، محمد انصاری، صادق محرمی، کمال کامیابینیا، محسن مسلمان، فرشاد احمدزاده، احمد نوراللهی، مهدی طارمی، علی علیپور و... به چنین بازیکنانی تبدیل میشدند؟ برانکو استاد میدان دادن به بازیکنان متوسط و شکوفا کردن آنها بود. میراث برانکو تسلیم نشدن بود به حدی که یحیی گلمحمدی بگوید «از این بازیکنان پرسپولیس میآموزم!» از همه این حرفها گذشته برانکو ایوانکوویچ مرد خوشمصاحبهای بود که دو مرتبه هم به دفتر تحریریه «خبرورزشی» آمد. یکبار همان اولین روزهای بازگشت به ایران و برعهده گرفتن هدایت پرسپولیس و دفعه بعد هم در آخرین روزهای حضورش در ایران؛ روزی که به همراه رضا چلنگر و فرزاد حبیباللهی (آنالیزور سابق پرسپولیس و فعلی تیم ملی عمان) به دفتر روزنامه آمد و کلی با ما گپ زد.
برای صحبت کردن با برانکو اصلاً نباید دنبال بهانه گشت، چون خیلی خوشمصاحبه است و فقط کافی است با شما همکلام شود. آنگاه مصاحبه مسیرخودش را پیدا میکند و جلو میرود.
نمیخواهید ریش خودتان را اصلاح کنید یا از ته بتراشید؟!
سالها بود ریش نگذاشته بودم و حالا هرکس به من میرسد در این رابطه میپرسد. همین رضا چلنگر برای من در واتسآپ پیام فرستاده که حالا واقعاً شبیه پروفسورها شدی!
هواداران پرسپولیس هم در فضای مجازی واکنش نشان داده و از اینکه اینقدر پیر شدید ناراحت شدهاند!
برای خودم هم پیامهایی فرستادهاند، اما این یک تنوع است. لازم بود تغییری در چهرهام بدهم و...
امروز بحثی در تحریریه خبرورزشی با یکی، دو تن از همکاران داشتیم که برانکو تیمی ساخته که حالا حالاها مدعی اول قهرمانی است...
نمیخواهم از خودم تعریف کنم، اما هر جایی رفتم و امکانش را داشتم این کار را کردم و میراث خوبی به جا گذاشتم. بعد از تیم ملی ایران به کشورم برگشتم و دو سال پی درپی با دینامو زاگرب قهرمان لیگ برتر و جامحذفی کرواسی شدم. یکبار هم سوپرجام کشورم را کسب کردیم و ظرف ۲ سال ۵ جام گرفتیم. وقتی به شاندونگ چین هم رفتم با این تیم قهرمان شدم. تیم خیلی خوبی ساخته بودیم، اما مدیران تیم چینی کاسب بودند و بیشتر به فکر بیزینس! آنها با فروش چند بازیکن کلیدی اسکلت خوب تیم را به هم زدند و اجازه ندادند شاندونگ راه خودش را برود.
بعد به الاتفاق عربستان رفتید؟
بله، الاتفاق تیمی مدعی در لیگ عربستان نبود، اما ما به فینال جامحذفی رسیدیم که برای رسانههای این کشور یک شگفتی بود.
در الوحده امارات، اما نتوانستید به آن هدفی که داشتید برسید؟
مشکل از جایی آغاز شد که رئیس باشگاه اصرار داشت اسماعیل مطر را تحت هرشرایطی در ترکیب اصلی قرار بدهم. من نمیتوانستم زیربار این خواسته غیرمنطقی بروم، چون اسماعیل مطر در آن زمان مصدوم و از شرایط آرمانی به دور بود. بین من و بازیکن تیم یکی باید میماند و یکی هم میرفت.
مشابه همان اتفاقی که در الاهلی عربستان افتاد؟
عمرالسومه مهاجم سوری بهترین گلزن تاریخ الاهلی بود. همه اینها درست، اما من به عنوان سرمربی به هیچ فوتبالیستی اجازه دخالت در مسائل فنی و ترکیب تیم را نداده و نمیدهم. او بازیکن خوبی بود، اما رفتار حرفهای حکم میکرد تابع سرمربی باشد. اختلاف ما از همین جا آغاز شد و...
در بازی مقابل الهلال هم به خاطر نیمکتنشینی ناراحت شد و پیراهن خودش را پرتاب کرد و...
نمیخواهم خیلی به آن موضوع بپردازم. هرچه بود گذشته است و الاهلی عربستان هم دستمزد و حق و حقوق مرا تمام و کمال پرداخت.
اما پرسپولیس که شما ۷ جام درآن گرفتید هنوز پول شما را نداده است. جالب است همه پرسپولیسیها هم از شما حمایت کردهاند. محمود خوردبین از شما به عنوان یک جنتلمن یاد کرده است. یا اینکه احمد نوراللهی به ما گفت که «اگر دست من بود ۱۰ برابر دستمزد برانکو را به او میدادم.» همینطور سیدجلال حسینی هم مصاحبه کرد و اعلام کرد کسی حق ندارد علیه برانکو مصاحبه کند. نظری درباره این اظهارات ندارید؟
خوشحالم کارهای من در پرسپولیس دیده شده است. خوردبین یک پرسپولیسی قدیمی است که عمرش را در این تیم گذاشته است. جلال و احمد هم مثل بقیه شاگردانم دیدهاند من چه کردهام. من در ماههای گذشته پیامهای محبتآمیز زیادی از هواداران پرسپولیس داشتم که همه هم همراه با مهربانی و قدردانی بود.
اما مدیران پرسپولیس از شما به فیفا شکایت کردهاند. حالا هم شنیده میشود که قصد دارند با سند و مدرک از شما به دادگاه عالی ورزش (CAS) شکایت ببرند؟
مهم نیست و برای من اهمیتی ندارد. من مدت هاست دیگر کاری به مدیران پرسپولیس ندارم. در واقع مدت هاست که کاری ندارم و همه چیز را به وکیل خودم سپردهام. میتوانند به تمام دادگاههای سوئیس و دنیا شکایت کنند، اما در ایران همه هواداران پرسپولیس میدانند حق با چه کسی است.
راستی احمد نوراللهی به ما گفت که قبل از فینال جامحذفی سال گذشته به بازیکنان وعده پرداخت پاداش در صورت قهرمانی دادید و بلافاصله پس از سوت پایان مسابقه و در رختکن نفری ۱۰۰۰ یورو به اصلیها و ۵۰۰ یورو به ذخیرهها از جیب شخصی پاداش دادید. کمال کامیابینیا هم ضمن تعریف از شما این موضوع را تأیید کرد؟
به پسرهای خودم پاداش دادم. حق آن بازیکنان پرسپولیس خیلی بیشتر بود و اگر دست من بود یا توانش را داشتم خیلی بیشتر پاداش میدادم. واقعاً به داشتن آن تیم، بازیکنان و هواداران افتخار میکنم. هیچ جای دنیا شما نمیبینید که یک تیم فینال لیگ قهرمانان را ببازد و تشویق شود. یا اینکه بازیکنان به دلیل بسته ماندن پنجره نقل و انتقالات با مصدومیت بازی کنند و با ۱۲ یا ۱۳ بازیکن به فینال برسند.
شما خلق و خوی خاصی هم داشتید. مثلاً وقتی با رامین رضاییان و محسن مسلمان چپ افتادید دیگر این دو نتوانستند جایگاه قبلی را نزد شما به دست بیاورند، اما خیلی راحت از مهدی طارمی گذشتید. مهدی طارمی که به ترکیه رفت و وقتی برگشت برخلاف رامین رضاییان مورد توجه شما قرارگرفت. واقعاً چه فرقی بین آنها بود؟
من هیچ فرقی بین شاگردانم نمیگذارم!
این حرف را نزنید! در تیم ملی شما به علی دایی، علی کریمی و یحیی گلمحمدی بیشتر بها میدادید. در پرسپولیس هم مهدی طارمی چنین شرایطی داشت. نداشت؟ سوگلی تیم شما نبود؟
ببینید بعضی بازیکنان آس تیم هستند. تعیینکننده هستند و مهدی طارمی هم چنین شرایطی داشت، اما برای من زمان تمرین هیچ فرقی با بقیه نداشت. تفاوت شاید در گفتار، رفتار یا کردار یک بازیکن بود. من یک در کنار مسائل فنی یک روانشناس ورزشی هستم و درس آن را خواندهام. مهدی طارمی را هم خوب میشناختم و میدانستم قلب صافی دارد. الان هم خوشحالم در پرتغال میدرخشد و امیدوارم به تیم بزرگتر و بهتری برود. علی دایی و علی کریمی هم شاهمهرههای تیم ملی ایران بودند و همین الان هم خیلیها معتقدند جانشینی برای این دو پیدا نشده است. یحیی گلمحمدی هم یک بازیکن بینظیر و با هوش بود که الان در مربیگری هم موفق نشان داده است. این بازیکنان تفاوتها را رقم میزنند و شما نمیتوانید از آنها چشمپوشی کنید.
رضا چلنگر برای ما تعریف میکرد که بلاژویچ شما را فرستاد یکی از بازیهای پرسپولیس را ببینید و علی کریمی را دیدید و شگفتزده شدید. درست است؟
بله، من فوتبالیستهای زیادی دیده بودم. بازیکنان بزرگی مثل داوور شوکر، میهاتوویچ، نیکو کواچ، روبرت یارنی، داریو شیمیچ، زوونیمیر بوبان... و لوکا مودریچ را دیدهام. علی کریمی بازیکنی بود که اگر در برزیل یا آرژانتین به دنیا میآمد حداقل ۲ توپ طلای اروپا و جهان را میگرفت.
یکبار هم شما، او را با لیونل مسی مقایسه کردید؟
اغراق نکردم. علی کریمی پتانسیل زیادی داشت. او میتوانست هرخط دفاعی و هرمدافعی را به راحتی دریبل بزند و ازپیشرو بردارد. من هیچ بازیکنی را ندیدم که قدرت دریبلینگ او را داشته باشد. چنین بازیکنانی تعیینکننده هستند.
اسم یحیی گلمحمدی را آوردید. روزی یحیی خودش به من گفت که برانکو یک الگوی خوب برای مربیان ما و خودش است؟
یحیی گلمحمدی شاگرد خوب و ممتاز من بود. بعدها با هم رقیب هم شدیم، اما احترام بین ما همیشه بوده و از انتخاب او به عنوان سرمربی پرسپولیس خیلی خوشحال شدم.
زمانی که سرمربی یحیی گلمحمدی در تیم ملی بودید فکرش را میکردید او یک مربی موفق شود؟
شاید باور نکنید، اما از رضا چلنگر بپرسید که همیشه معتقد بودم یحیی گلمحمدی مربی خوبی میشود. من در زمین مسابقه میدیدم هوش سرشاری دارد و بیشتر از بدن با مغزش بازی میکند. همیشه میگفتم یحیی، علی دایی و مهدی مهدویکیا میتوانند مربیان خوب و بزرگی شوند.
قرار بود مهدی مهدویکیا در تیم ملی دستیار شما شود، اما نشد. درست است؟
من همه آن نسل ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ را دوست دارم. آن بازیکنان شایستگی زیادی داشته و دارند. مهدی مهدویکیا را هم دوست داشتم و میدانستم شخصیت بزرگی دارد، اما به هرحال نشد. مهدی در فوتبال پایهای در آلمان و ایران کار میکند و یک مرد جنتلمن است.
مهدی مهدویکیا نیامد و شما با کریم باقری کار کردید. درباره باقری چه نظری دارید؟
کریم باقری از اول هم همراه مهدویکیا یکی از گزینههای اصلی بود. او یک فوتبالیست بزرگ و یک مربی با شخصیت است که بچههای تیم از او حرفشنوی دارند. کریم باقری دستیارفوق العادهای برای من در پرسپولیس بود.
اما برخیها میگفتند شما خیلی در تمرینات کریم باقری را به بازی نمیگیرید؟
این را باید از خود کریم باقری بپرسید. من همیشه به همکاران فنی خودم احترام گذاشته و با دقت و وسواس آنها را انتخاب میکنم. همیشه هم به بازیکنانم میگفتم وقتی من نیستم یا هستم کمک مربیان تیم حکم من را دارند. حرف آنها حرف من است و هرکس هم تابع نباشد باید تاوان آن را بپذیرد.
درست است مثلاً در ماجرای پیام صادقیان شما تمام و کمال پشت کریم باقری ایستادید؟
این یک مورد بود. بارها موارد دیگری هم بوده است که کریم باقری به عنوان مربی برخوردی داشته و دقیقاً مطابق نظرمن بوده. ما همیشه با هم مشورت میکردیم و آن موفقیتها بیدلیل نبوده است.
خیلیها میگویند پرسپولیس هنوز نان برانکو را میخورد و این تیم صدرنشین، تیم برانکوست؟
من خیلی دوست ندارم در این رابطه صحبت کنم. این تیم سرمربی دارد که کارش را به خوبی انجام میدهد و البته بازیکنانی که متوقف نمیشوند. این بازیکنان یاد گرفتهاند هر روز به خود انگیزه بدهند و مغرور نشوند. نه مغرور میشوند و نه با شکست و باخت امید خود را از دست میدهند. آنها جنگجو هستند.
این روزها در فوتبال ایران بحث تعطیلی یا ادامه مسابقات لیگ برتر خیلی کشدار و طولانی شده است. شما به عنوان یک کارشناس نظری ندارید؟
این فقط مشکل فوتبال ایران نیست. درکرواسی و عمان هم که من سرمربی تیم ملی آنها هستم همین صحبتها مطرح میشود. متأسفانه ویروس کرونا همه دنیا را به هم ریخته و همه چیز را مختل کرده است. به هرحال سلامتی انسانها خیلی مهم است و فوتبال هم طرفداران خود را دارد. باید ببینید مسئولان بهداشت و ورزش چه تصمیمی میگیرند.
پرسپولیسیها میگویند لیگ باید برگزارشود و اگر قرار به تعطیلی است باید جام قهرمانی به آنها برسد. از طرفی رقیبان پرسپولیس هم معتقدند لیگ باید بدون تعیین قهرمان به پایان برسد. شما نظری ندارید؟
من در ایران نیستم و شرایط را نمیدانم، اما پرسپولیس صدرنشین است و اختلاف زیادی هم دارد...
پرسپولیس ۱۰ امتیاز با تیم دوم جدول فاصله دارد و ۹ هفته هم تا پایان مسابقات باقیمانده است؟
با این حساب اگر قرار به تعطیلی است پرسپولیسیها حق دارند بگوید جام را به ما بدهید!
حالا که بحث پرسپولیس شد میخواهیم در مورد شایعه پیشنهاد سپاهان به شما بپرسیم؟
در حال حاضر من سرمربی تیم ملی عمان هستم. با این تیم قرارداد دارم و این خبر هم صحت ندارد. سپاهان اصفهان هم مربی خوبی مثل امیر قلعهنویی دارد.
حالا ما یک سؤال بپرسیم؛ اگرباشگاه استقلال تهران به شما پیشنهاد سرمربیگری بدهد قبول میکنید؟
من یک مربی حرفهای هستم، اما قبول نمیکنم!
به خاطر هواداران پرسپولیس؟
هم هواداران پرسپولیس و هم هواداران استقلال! رفتن من به استقلال در واقع یک نوع بیاحترامی دو طرفه برای هواداران این تیم و پرسپولیس است. خود استقلالیها هم من را سرمربی پرسپولیس میشناسند.
جواب جالبی دادید، اما خلاصه اش میشود که من برانکو در ۶۶ سالگی حوصله جنجال آبی و قرمز ندارم!
نه، جواب من همانی بود که گفتم. البته حتماً بنویسید استقلال تهران یکی از تیمهای بزرگ قاره آسیاست و هوادارانش هم برای من قابل احترام هستند.
سؤال ما مثل این است که مثلاً الکس فرگوسن به لیورپول برود یا یورگن کلوپ سرمربی منچستریونایتد شود! درست است؟
شاید حرف شما درست باشد، اما من نه فرگوسن هستم و نه یورگن کلوپ!
در مثل جای هیچ مناقشهای نیست. شما پرسپولیسی را احیا کردید که چند سالی جام نمیبرد؟
من چند سال پرفروغ را با کمک بازیکنانم، همکارانم و هواداران در پرسپولیس و فوتبال ایران داشتم. ایران را وطن دوم خودم میدانم و فکر میکنم ایرانیها همچنین احساسی نسبت به برانکو داشته باشند.
اگر استقلال تهران پیشنهاد مثلاً ۵ یا ۱۰ میلیون دلاری بدهد؟!
جواب شما را دادم!
کم نیستند کسانی که میگفتند زمان ریاست مهدی تاج میتوانستید سرمربی تیم ملی شوید و فقط یک امضا باقیمانده بود. چرا تعلل کردید؟
من تعلل نکردم. صحبتهایی انجام شد کتمان نمیکنم ولی آنقدر جدی نبود که به امضای قرارداد بکشد. در آن مقطع پیشنهاد رسمی و جدی من از فدراسیون عمان بود که خیلی زود هم به نتیجه رسید و قرارداد بستیم.
راستی تکلیف بازی دوستانه ایران و عمان چه شد؟
واقعاً نمیدانیم! این ویروس کرونا همه را معطل کرده و نمیدانیم چه برنامهای بریزیم. فکر میکنم باید فدراسیونهای دو کشور باید مجدداً مذاکره کرده و برای بازی دوستانه به توافق برسند.
شما که استقبال میکنید؟
۱۰۰ درصد! دوست دارم دوستان خودم در ایران را دوباره ببینم و...
اگر آمدید سری هم دوباره به خبرورزشی بزنید!
انشاءا...! البته باید یک نشست خبری بگذارم، چون دوستان رسانهای خوبی دارم که خیلی حرفهای در ایران کار میکنند.