۲۳ آذر تولد ناصر حجازی است. اسطوره فقید باشگاه استقلال و یکی از چهرههای ماندگار فوتبال کشورمان. خبرورزشی به همین بهانه در ۲۳ آذر سال ۱۳۹۱ مصاحبه ای خواندنی با خانم شفیعی همسر ناصر خان انجام داد که خلاصه آن از نظرتان میگذرد:
- ما هیچوقت در خانه برای ناصر جشن تولد نمیگرفتیم بلکه آن را در مدرسه فوتبالش برگزار میکردیم تا شاگردانش همانجا حاضر شوند. کلاً هم دوست نداشت شمع فوت کند.
- ۲۳ آذر سال ۱۳۸۸ برای همه ما شکلی متفاوت داشت و البته روز خیلی بدی بود. در واقع باید بگویم بدترین روز زندگی ام شد چون پزشکان به من گفته بودند بیماری ناصر چیست و در جریان همه چیز قرار گرفته بودم ولی با این وجود، با کمک دوستان برایش کیک خریدیم و در راهرو بیمارستان جشن تولد برگزار کردیم.
-ناصر تا ۶ ماه بعد از اینکه برای نخستین بار در بیمارستان بستری شد، نمیدانست سرطان دارد ولی یک روز مجلهای را دید که به طور کامل پیرامون بیماری او توضیح داده بود. وقتی این مطلب را خواند، با عصبانیت به خانه آمد و گفت: چرا دروغ گفتید؟ چرا نگفتید سرطان دارم؟
- به هیچکدام از وعدههای مادی و معنوی که پس از فوت ناصر داده بودند، عمل نشد. البته شکر خدا از نظر مالی انتظاری نداریم. وقتی ناصر فوت کرد ۷۱ میلیون تومان پول نقد در حسابم بود که ۷۰ میلیون را خرج مراسمش کردم ولی قاطعانه میگویم به کمک مالی هیچکس احتیاجی ندارم. ما خانواده پولداری نیستیم ولی دستمان را هم جلوی کسی دراز نمیکنیم. بحث من معنوی است و میگویم چرا نباید در این کشور حداقل یک استادیوم به نام ناصر حجازی شود؟
- ناصر حجازی که رفت ولی من نمیدانم چرا یک عده دوست ندارند آتیلا هم در این فوتبال بماند؟ یعنی او در حد مربیگری یک تیم دست دومی هم نیست؟
- به احترام شوهرم در مالزی برایش تورنمنت گذاشتند و ما سه روز مهمان آنها بودیم. باور کنید وقتی تلاش آنها برای حجازی را دیدم، گریهام گرفت چون در مالزی برایش تورنمنت برگزار کردند اما در ایران حتی یک هفته از مسابقات لیگ برتر را هم به نامش نکردهاند.
- بازیکنانی که در مسابقه معروف استقلال- سایپا (اردیبهشت سال ۱۳۷۸ )و ماجرای برکناری ناصر نقش داشتند، بعد از فوت او پیش من آمده و ضمن ابراز پشیمانی، حلالیت گرفتند.
-اگر امیر قلعه نویی مرا به یک مراسم عروسی دعوت میکرد، در آن حضور پیدا نمیکردم اما داستان عزاداری خیلی متفاوت است و باید شریک غم داغدیدگان شوید به همین خاطر بعد از اینکه مادر ایشان فوت کرد، با او تماس گرفتم و تسلیت گفتم.