استقلال همچنان شرایط بحرانی را سپری میکند و اوضاع خوبی ندارد. در این رابطه با بیژن طاهری سرپرست و مربی اسبق استقلال همکلام شدیم که حرف های او در ادامه می خوانید:
سوال اول این است که چرا استقلال از بحران خارج نمیشود؟
نتایج این فصل استقلال اصلاً باب میل هواداران نبوده و آنها حق دارند از شرایط ناراحت باشند. خود من وقتی به الهلال باختیم از شدت ناراحتی تلویزیون را خاموش کردم و اصلاً ادامه برنامه فوتبال برتر را ندیدم. حال استقلال خوب نیست و احتیاج به یک ناخدای مقتدر برای خارج کردن کشتی تیم از بحران دارد. استقلال طی سالیان گذشته همواره مشکل داشته است حتی زمانی که ما در لیگ بیست و یکم بدون شکست قهرمان شدیم هم مجموعه مشکل داشت ولی من به عنوان سرپرست تیم همه مسائل را داخل دلم ریختم و هیچ حرفی نزدم. الان به نظرم بزرگترها باید وارد عرصه شوند و با کمک پیشکسوتان استقلال از بحران خارج شود.
اتفاقا پیشکسوتان استقلال این روزها از حرفهای فرشید سمیعی در تلویزیون و ادعای او مبنی بر سهم خواهی چهرههای قدیمی به شدت ناراحت هستند
الان خود پیشکسوتان چند دسته شدهاند و حرفی که آقای مدیرعامل بر زبان آورد به جای اینکه باعث اتحاد شود، به عاملی جهت اختلاف بیشتر تبدیل شد. آقای سمیعی! شما به خاطر اینکه دو یا سه نفر سهم خواهی کرده و درخواستهای خاصی را مطرح کرده بودند، ۳۰۰ نفر را بدنام میکنی؟ پیشکسوتان استقلال را بدنام میکنی تا بگویی یک عده دنبال سهم خواهی بودند؟ چرا نمیگویی چه کسانی از شما سهم میخواستند؟ اگر واقعا چنین اتفاقی افتاده به جای اینکه همه مو سفیدان آبی را در مظان اتهام قرار بدهی، اسم همان چند نفر مشخص را بگو چون بسیاری از قدیمیهای استقلال نه به لحاظ مالی و نه از نظر شهرت احتیاجی به پست گرفتن ندارند و اگر حرفی میزنند، فقط به خاطر اعتبار استقلال و از سر دلسوزی است. آقای سمیعی! شما خودت در جریان هستی که من همین فصل از استقلال پیشنهاد داشتم اما به احترام اینکه با یک تیم دیگر قرارداد داشتم، آن را نپذیرفتم. آقای محمد حسین ضیایی شاهد زنده است. خود ایشان به من زنگ زد و برای تیمهای پایهای پیشنهاد داد ولی آن را قبول نکردم.
استقلال در حالی با سه گل بازی را به الهلال واگذار کرد که در دوران وینفرد شفر توانسته بود سه مرتبه متوالی این تیم را شکست بدهد. دورهای که شما دستیار این سرمربی آلمانی بودید. رمز پیروزی استقلال در آن سه مسابقه چه بود؟
شفر قبل از رویارویی با الهلال جلسات ویژه آنالیز برگزار می کرد و شاید باورتان نشود اما حتی گاهی اوقات ر خلال یک روز، ۴ جلسه برای بازیکنان میگذاشت تا تک تک نکات تاکتیکی را به آنها گوشزد کند. از طرف دیگر، الهلال به بهترین شکل ممکن در آن مقطع آنالیز شده بود و این دو عامل در کنار زحمات بازیکنان و کادر فنی نقش موثری در پیروزیهای سه گانه استقلال ایفا کرد. شرایط استقلال این روزها بحرانی است ولی خیلی دلم میخواهد دوباره ضعیت به گونهای شود که مثل لیگ قهرمانان فصل ۲۰۱۸ استقلال به یک تیم مقتدر در آسیا تبدیل شود. همان تیمی که الهلال را حذف کرد و در گروه مرگ به زندگی رسید.
به عنوان سوال آخر دلمان میخواهد از روزهایی که شاگرد منصور پورحیدری فقید بودید، برایمان بگویید چون چهاردهم آبان هشتمین سالگرد درگذشت اسطوره بود.
یادش به خیر. منصورخان خیلی برای استقلال زحمت کشید. افراد خوب همیشه اسمشان ماندگار میشود و پورحیدری هم یکی از همین آدمهای ماندگار است. هیچوقت یادم نمیرود اواسط دهه ۶۰ من و مجید نامجو مطلق بازیکنان استقلال بودیم و منصور پورحیدری عزیز هم سرمربی ما. منصورخان یک پیراهن آبی داشت که من و مجید خیلی دوستش داشتیم و دلمان میخواست آن را یادگاری بگیریم ولی هیچ کدام رویمان نمیشد این مساله را مطرح کنیم. سالها گذشت و پس از ۳۰ سال وقتی پورحیدری در بیمارستان بستری شد، این ماجرا را در حضور همسرش به ایشان گفتم. یادم نمیرود این مرد بزرگ همان جا روی تخت به من گفت: "چرا به من نگفتید؟ تو و مجید هر کدامتان اگر میگفتید، این پیراهن را به شما میدادم". روحش شاد باشد. چند سال قبل در خارج از کشور به نیت منصور خان یک پیراهن شبیه همان را خریدم تا هر وقت آن را ببینم، یاد پورحیدری بیفتم.