اصغر شرفی سرمربی اسبق استقلال که سابقه دستیاری حشمت مهاجرانی در تیم ملی فوتبال کشورمان را نیز دارد، در گفتگو با خبرورزشی از وضعیت آبی پوشان انتقاد کرد.
ابتدا دلمان میخواهد برایمان از حشمت خان مهاجرانی و مراسم تجلیل از او صحبت کنید.
حشمت مهاجرانی بر گردن فوتبال ایران خیلی حق دارد و به نظرم با وجود اینکه مراسم ارزشمندی در جهت تجلیل از او برگزار شد، همچنان از فوتبال ما طلبکار است. حضور در جام جهانی، المپیک، جام ملتهای آسیا و نقش ارزندهای که در ساختن نسل ۱۹۷۸ آرژانتین ایفا کرد، موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنارش گذشت. البته به حشمت کم لطفی هم شد اما آنقدر دل صاف و صادقی دارد که این مسائل را به دل نگیرد.
با دیدن مراسم تجلیل از آقای مهاجرانی بار دیگر این نکته در ذهنمان پدیدار شد که چرا به پیشکسوتان خودمان تا وقتی زنده هستند بهای لازم را نمیدهیم؟
سرمایه واقعی ما همین پیشکسوتان هستند و باید به بهترین شکل ممکن تکریم شوند ولی اینکه چنین اتفاقی رخ نمیدهد به دلایل فرهنگی در فوتبال و جامعه ما برمیگردد. صرفاً ماجرا به پیشکسوتان نیز محدود نمیشود و سایر موارد را نیز در بر میگیرد. برای مثال، الان تیم ملی فوتبال ایران در خارج از کشور با چهار گل قطر که قهرمان آسیا شده را شکست داده است ولی به شدت از امیر قلعه نویی انتقاد میشود. انتقاد از قلعه نویی در چنین شرایطی واقعاً مسخره است! اگر او بازی را میباخت، این انتقادات میتوانست به طور جدی مد نظر قرار بگیرد ولی وقتی با ۴ گل حریف خود را شکست داده من نمیفهمم چرا باید چنین جوی برایش درست شود؟ ۵۰ سال دیگر وقتی تاریخ فوتبال ایران را رقم میزنی، به این نکته برمیخوری که در مهر ماه سال ۱۴۰۳ تیم ملی فوتبال ایران در دبی با ۴ گل قطر را شکست داد و هیچکس هم یادش نیست که تیم ملی چطور بازی کرد چون نتیجه مهم است. قلعه نویی بازی را برده ولی بازهم چنین انتقاداتی را میشنود. این مسائل ریشه در فرهنگ ما دارد.
میخواهیم برسیم به شرایط استقلال، تیمی که شما در دهه ۶۰ برای مقطعی سرمربی آن بودهاید.
مشکل فوتبال ما این است که آدمها سر جای خود نیستند. من در مقطعی از دهه ۶۰ سرمربی استقلال شدم و صادقانه به شما میگویم برای این تیم رایگان کار کردم چون اولاً پولی نبود و در ثانی همان مبلغ اندکی که تزریق میشد را هم به دستیارانم دادم. برخی از مدیران آن زمان استقلال هنوز زنده هستند و میتوانید در مورد ادعایم از خود آنها سوال کنید. در آن زمان استقلال بازیکنان فوق العاده سرشناسی داشت که اغلب آنها ملیپوش بودند. از مرحوم ناصر حجازی گرفته تا سعید مراغهچیان، بهتاش فریبا، برادران بیانی، رضا نعلچگر، مرحوم احدی و... ولی من یک روز سر تمرین آمدم و گفتم: اسمها برایم مهم نیستند. هر کس منظم تمرین کند و در تمرینات نمایش بهتری داشته باشد، برای استقلال فیکس بازی میکند. در آن مقطع ابتدا کسی حرفم را جدی نگرفت ولی وقتی در یک مسابقه همه دیدند که ۶ بازیکن سرشناس استقلال را نیمکت نشین کردهام، باورشان شد که اصغر شرفی با هیچکس شوخی ندارد. یادم میآید یکی از رسانهها عکسی از نیمکت نشینی بزرگان استقلال منتشر کرد و نوشت: کمتر کسی جرات انجام چنین کاری که اصغر شرفی انجام داد را داشت.
متاسفانه الان استقلال این مشکل را دارد که آدمهای متخصص برایش تصمیم نمیگیرند. بعضی افراد در استقلال هستند که فقط ذوق دارند کنار بازیکنان این تیم عکس یادگاری بگیرند و آن را در آلبوم خود نگه دارند! استقلال باید چند آدم متخصص کنار خود داشته باشد تا بتوانند تیم را از بحران خارج کنند. من با صراحت میگویم همین الان اگر استقلال را به من بدهند شک نداشته باشید که میتوانم این تیم را درست کنم. البته منظورم سرمربیگری نیست بلکه از بعد مدیریتی این بحث را مطرح کردم.
انتخاب سرمربی جدید استقلال را چطور میبینید؟
این بنده خدا تا با فوتبال ما آشنا شود، جو استقلال را بشناسد و با فضای تیم انس بگیرد، فصل عملاً تمام شده است به نظرم این فصل دیگر برای استقلال تمام شد. البته دوست دارم با وجود همه این صحبتها، استقلال نتیجه بگیرد و هوادارانش خوشحال شوند.
شما یکی از دستیاران حشمت مهاجرانی در تیم ملی بودهاید و هنوز هم بسیاری از بازیکنان آن دوران میگویند ستارگان تیم ملی در نیمه دوم دهه ۵۰ شمسی به معنای واقعی کلمه از حشمت خان و شما حساب میبردند و نهایت احترام را میگذاشتند. به طوری که نظم در اردوهای تیم ملی حرف اول را میزد
برای اینکه موضوع را با سند و مدرک به شما ثابت کنم، یک مثال میزنم و اسم میآورم. ما در ورزشگاه داوودیه ( شهید کشوری ) اردو داشتیم و تاکید کرده بودیم هیچکس تحت هیچ شرایطی نباید در اردو سیگار بکشد. واقعیت امر این بود که برخی ملیپوشان سیگار میکشیدند و در توجیه رفتارشان میگفتند یوهان کرایوف هم سیگار میکشد! البته آنها به این مساله توجه نداشتند که یوهان کرایوف از نظر فنی در چه سطح بالایی بود و حجم ششهایش چقدر زیاد بود. به هر حال تاکید کرده بودیم که در اردوی تیم ملی سیگار کشیدن ممنوع است ولی یک روز پرویز قلیچ خانی را داخل مجموعه دیدم که مشغول سیگار کشیدن است و خیلی ناراحت شدم. به او گفتم درون اردوی تیم ملی اجازه نداری سیگار بکشی. پرویز در جواب، به جای اینکه سیگارش را خاموش کند، به من گفت: ما باهم رفیقیم. گفتم: رفاقت به کنار، نظم و انضباط باید رعایت شود.
بلافاصله به اتاقم برگشتم و به آقای مهاجرانی گفتم حرکت پرویز قلیچ خانی اصلاً درست نبود و اگر قرار باشد او در اردو بماند، من از تیم ملی میروم. حشمت خان پرویز را صدا کرد و گفت: برو و مشکلت را با اصغر شرفی حل کن چون اگر مشکل حل نشود، من قطعاً طرف شرفی را میگیرم و دستیار خودم را ول نمیکنم.
ما در چنین شرایطی نظم را حکمفرما کردیم. البته من اصلاً به سیگار کشیدن افراد کاری ندارم این یک مساله شخصی است ولی وقتی در اردوی تیم ملی قانونی وضع میشد، حتماً همه باید آن را رعایت میکردند.