به گزارش خبرورزشی، روز گذشته و صبح امروز بیننده بخشهایی کوتاه از گفتگوی اختصاصی خبرورزشی با آتیلا حجازی بودید و در جریان حضور پسر زنده یاد حجازی در خبرورزشی قرار گرفتید. آتیلا حجازی یکشنبه ۲۸ مرداد به خبرورزشی آمد تا بعد از سکوتی خودخواسته، پشت پرده حضور ۴ ماههاش در باشگاه استقلال را برملا کند.
آتیلا حجازی مقابل دوربین خبرورزشی نشست و با صراحت پاسخگوی پرسشهای من (سامان خدائی) بود.
انتشار بخشهای کوتاهی از این گفتگو باعث شد عده ای که تحمل صدای منتقد را ندارند با پول پاشی در فضای مجازی علیه آتیلا حجازی و همینطور خبرورزشی موضع بگیرند و تلاش کنند مانع انتشار اصل مصاحبه شوند اما خبرورزشی این گفتگوی مفصل را امروز و فردا در دو بخش تقدیم شما خواهد کرد.
صد البته حق پاسخگویی برای تمام کسانی که در این گفتگو اسمی از آنها به میان آمده محفوظ است و خبرورزشی این آمادگی را دارد که در استودیو میزبان این دوستان باشد.
رسانه خبرورزشی به عنوان یک رسانه مستقل، در چارچوب قانون و با پرهیز از سانسور، گفتههای اهالی فوتبال را منتشر میکند، به خصوص اگر این اهل فوتبال پسر زنده یاد ناصر حجازی، اسطوره محبوب تاریخ فوتبال ایران باشد. آنهایی که تحمل نقد و منتقد را ندارند بهتر است به جای منتقدستیزی، رویه خودشان را اصلاح کنند.
شما را به دیدن و خواندن بخش اول این گفتگو، دعوت میکنم:
سلام و درود به تمام مخاطبان خبرورزشی، به استودیو ۱۰۰ خوش آمدید. امروز در خبرورزشی میزبان یکی از چهرههای سرشناس و همینطور سوژههای داغ این روزهای فوتبال ایران هستیم. آقای آتیلا حجازی که ما هم تا همین چند روز پیش مثل خودشان فکر میکردیم قرار است سرپرست استقلال باشند. سلام، خیلی خوش آمدید به خبرورزشی.
- بنده هم سلام عرض میکنم خدمت شما و تمام همکاران محترم تان. خوشحالم بعد از مدتها به خبرورزشی آمدم و دیداری با همه دوستان قدیمی.
ممنون از شما که تشریف آوردید. شروع کنیم با اتفاق عجیبی که در روزهای اخیر رخ داد، استقلالیها استعلام شما را برای سرپرستی گرفتند و پاسخ هم مثبت آمد اما به یکباره ایمان عالمیبه عنوان سرپرست انتخاب شد. ماجرا چه بود؟
- صحبت و بحث در این مقوله بسیار زیاد است. همانطور که شما گفتید این اتفاق افتاد و جا دارد به آقای عالمیتبریک بگویم انتخاب شدن شان به عنوان سرپرست استقلال را.
- اما صحبتها پیش از به شکل دیگری پیش رفته بود. در این مدت سه ماهه که من در ایران و در خدمت باشگاه استقلال بودم، انواع و اقسام دروغها را شنیدم. واقعا از همه جهات آزرده خاطر شدم، از سرمربی بگیرید تا مدیریت باشگاه، صادق و روراست با من نبودند. خیلی صادقانه به باشگاه گفتم من مشکلی ندارم که در باشگاه نباشم و حق باشگاه است که هرکسی را میخواهد انتخاب کند ولی با اینکه تا یک هفته مانده به بازی استقلال و شمس آذر، تمامیصحبتها چه با سرمربی و چه مدیرعامل انجام شده بود، یکباره از طریق آقای سمیعی متوجه شدم که ایمان عالمیبه عنوان سرپرست انتخاب شده است.
مشکل استعلام نداشتم؛ فقط میخواستند از من برای آرام کردن فضا استفاده کنند و به کارهایی که میخواهند برسند!
استعلام شده مثبت آمد دیگر؟
- بله من از ابتدا هم مشکلی نداشتم اما کوتاهیها از جانب باشگاه بود. علامت سوال بزرگی ۳ ماه در ذهن من مانده بود که دلیل انتخاب شدن من به عنوان سرپرست در اردیبهشت ماه چه بود؟ تماس گرفتند با من که باید به سرعت به تهران بیایی. بعد دلیلش را فهمیدم، آن زمان پس از جدایی علی خطیر از استقلال و پس از اختلافات جواد نکونام و ایشان و فضای ملتهبی که باشگاه درگیرش شده بود، خواستند من بیایم تا اوضاع آرام تر شود و بعد مدیریت باشگاه به کارهایی که میخواهد برسد.
با مهدی تاج و فدراسیون فوتبال هم صحبت شد در این مورد، درست است؟
- دقیقا هفته پیش با من تماس گرفته شد، حتی شاهد زنده هم الان در باشگاه استقلال حضور دارد که تایید کند این صحبت را. هفته پیش آقای سمیعی با من تماس گرفتند که شما با آقای تاج هماهنگ بکنید تا ما به سازمان لیگ برویم و بتوانیم قرارداد شما را ثبت کنید. آقای تاج هم همیشه به بنده محبت دارند، گفتند هیچ مشکلی نیست، هر زمان بخواهی به سازمان لیگ بروی من هماهنگ میکنم تا قرارداد شما ثبت شود. همین موضوع را به مدیرعامل باشگاه هم انتقال دادم. مدیرعامل هم تشکر کرد و خداحافظی کرد. بعد از سه چهار روز آقای مدیرعامل به بنده گفتند که آقای نکونام با آقای شهریاری جلسه گذاشته و به این نتیجه رسیدند که آقای عالمیسرپرست شود. اتفاق جالبی بود، البته در این ۳ ماه من جز دروغ از این دو نفر چیزی نشنیدم.
سمیعی گفت روی حرفهای جواد حساب نکن
من این را هم شنیدم که باشگاه تازه ۱۰ تیر برای گرفتن استعلام شما اقدام کرد.
- بله من اردیبهشت ماه به ایران آمدم و تا پیش از آن تاریخ باشگاه هیچگونه فعالیتی برای من انجام نداده بود. کنجکاو شدم که چرا باشگاه پیگیر کار من نیست. زمانی که به آقای سمیعی این موضوع را گفتم، پاسخ داد در مورد کار خودت یک زنگ به آقای شهریاری بزن و با او صحبت کن. گفتم بنده به هیچ عنوان چنین کاری نخواهم کرد، باشگاه اگر من را بخواهد خودش با من تماس میگیرد. من با آقای نکونام صحبت کردم و به من گفته گزینه اول و آخر من تو هستی. ایشان یک مدت ممنوع الکار بودند و نبودند. از سفر که آمدند گفتم جواد از تو گله دارم، اصلا نیستی، نه تماسی میگیری و نه چیزی. گفت من اسپانیا و دبی درگیر کارهام بودم، آقای شهریاری را امروز دیدم و هلدینگ جلسه داشتم و گفتم آقای حجازی به عنوان سرپرست باید در باشگاه باشد. راست یا دروغش به گردن خودش، چیزی بود که جواد نکونام به من گفت. که آقای سمیعی به بنده گفت با شهریاری یک صحبتی کن، گفتم جواد نکونام به من اینطور گفته است. سمیعی پاسخ داد شما زیاد روی حرفهای جواد حساب نکن. این دقیقا گفته آقای مدیرعامل در مورد آقای نکونام بود. آقای سمیعی گفت سرمربی به شخص دیگری هم قول سرپرستی داده است.
قبل از اینکه سوال بعد را بپرسم این توضیح را به مخاطبان بدهم، آقای ایمان عالمیبه عنوان پیشکسوت استقلال بسیار شخصیت محترمیهستند و هر زمان بخواهند ما میتوانیم در خبرورزشی در خدمت ایشان باشیم و صحبت و گپ و گفتی داشته باشیم اما برنامه امروز در خصوص آتیلا حجازی است و میخواهیم چند ماه حضور ایشان در استقلال را بررسی کنیم.
بعد از رفتن خطیر، سمیعی تماس گرفت و به من اصرار کرد همین فردا به تهران بیا و کارت را شروع کن!
برویم سراغ روزی که با شما تماس گرفتند. بلافاصله بعد از آن کودتا علیه علی خطیر بود. چه کسی از باشگاه با شما تماس گرفت و چه گفتند؟
- از باشگاه استقلال با من تماس گرفتند و گفتند با اولین پرواز خودت را به تهران برسان. راستش را بخواهید من آن زمان میهمان داشتم و نمیخواستم بیایم ولی چون با اصرار زیاد مواجه شدم گفتم اگر توانستید بلیت بگیرید من میآیم. ما حدود دوازده و نیم یک شب که صحبت کردیم من گفتم پرواز نیست چون نمیخواستم در آن تاریخ بیایم. ۱۰ دقیقه نگذشت که بلیت را برای من فرستادند. حتی گفتند رسیدی ایران منزل هم نرو، مستقیم بیا به یک دفتر در میدان ونک، خیابان عطار که بنشینیم و صحبت کنیم. درخصوص مسائل کلی صحبت کردیم و قرار شد از فردایش کارم را به عنوان سرپرست استقلال آغاز کنم.
چه کسی تماس گرفت و اصرار داشت سریع بیایید؟
- از طرف باشگاه بود، بالاخره سرخود که نمیتوانند با من تماس بگیرند. تایید هیات مدیره و مدیرعامل بوده است. به من گفتند بیا تهران و من هم آمدم. از فضای فوتبال فاصله گرفته بودم اما من عاشق استقلالم و استقلال را دوست دارم. البته در ردههای پایه نزدیک به ۲۰ سال است فعالیت دارم اما از استقلال دور بودم. به من پیشنهاد دادند، خوب استقلال تیم مورد علاقه من است، از بچگی با این تیم زندگی کردم، پدرم در این تیم بوده است. جوانان الان آن دوران استقلال یادشان نیست اما من از بچگی کنار استقلال بزرگ شدم و به مسائل ریزش اشراف دارم. دوست داشتم اگر کمکی از دستم برمیآید، این کار را انجام دهم.
- کما اینکه در دورانی که آقایان خطیر و نکونام اختلاف داشتند، چند بار با آقای خطیر صحبت کردم. یک بار در شبکه خبر حضور پیدا کردم و در این خصوص صحبت کردم چون دوست نداشتم اختلافات به استقلال ضربه بزند. در آن برهه اما دوست داشتند من در باشگاه حضور داشته باشم در استقلال تا این حواشی استقلال کم بشود. این اتفاق هم واقعا افتاد. دیگر صحبتی نشد و تیم روال عادی اش را تا آخر فصل طی کرد.
در این فوتبال امروز ایران هرچقدر صداقت نداشته باشی، کارت بهتر پیش میرود؛ سرمربی و مدیرعامل تا روز آخر به من دروغ گفتند
به این خاطر پرسیدم چون باشگاه در اوج تغییرات بود و شاید برای هوادار هم مهم باشد چه کسی با شما تماس گرفته است.
- آقای سمیعی با من تماس گرفت. من با ایشان جلسه داشتم و از فرودگاه مستقیم رفتم پیش ایشان و در یک فضای کاملا دوستانه با هم صحبت کردیم. کارها خیلی خوب پیش رفت. البته که هیچ حکمیبه من ندادند برای سرپرستی و قراردادی هم نداشتیم. واقعا حس و حالم این بود که به خانه خودم آمدم، این قدر احساس راحتی داشتم برای حضور در استقلال. البته اما حالا به این نتیجه رسیده ام که صداقت در فوتبال امروز ایران خیلی به کار نمیآید. هرچه صداقت نداشته باشی، کارت راحت تر پیش میرود. نمونه اش را در این ۳ ماه دیدم. مرتب با سرمربی و مدیرعامل صحبت میکردم و خیلی جالب است که تا روز آخر به من دروغ گفتند و من را سر دواندند. من بابت نبودم در باشگاه هیچ مساله ای نداشته و ندارم. پیامهای من موجود است که گفتم شفاف به من اعلام کنید هستم یا نیستم. چون من باید پی زندگی و کارم برگردم. گفتند نه آقا شما صددرصد گزینه اول هستی.
خود من به نهادها مراجعه کردم و گفتند مشکلی از بابت استعلام نداری؛ سمیعی هم گفت استعلامت مشکلی نداشت اما عالمیسرپرست انتخاب شد!
چه زمانی به شما گفتند نمیتوانید روی نیمکت بنشیند؟
- همان بازی اول که مقابل ذوب آهن بود گفتند نمیتوانی روی نیمکت بنشینی، باید صبر کنی تا جواب استعلامت بیاید. بازی فولاد شد دوباره گفتند باید صبر کنی. نگو اصلا نه استعلامیوجود داشته و نه باشگاه اقدامیکرده برای گرفتن استعلام! من خودم کنجکاو شدم که ماجرای استعلام چیست؟ اصلا مگر من مشکلی دارم؟ یکسری اتهامها به من زدند که من خودم مراجعه کردم به نهادهای مربوط و با چه برخورد خوبی مواجه شدم. جای دارد همینجا تشکر کنم از همه کسانی که پیگیر کار من بودند، نهادهای محترمیکه از صحبت کردن با آنها بسیار لذت بردم. چون چیزی که در ذهن من بود و اینها گفتند اصلا متفاوت بود با واقعیت. خیلی منطقی و خیلی خوب با هم درددل کردیم. همچنین وزیر محترم ورزش که عیادت آقای علی چینی آمده بودند، همدیگر را دیدیم. گفت از استقلال چه خبر؟ سرپرست استقلال هستی؟ گفتم خودم هم نمیدانم. گفت مشکل چیست؟ گفتم والا مشکلی ندارم. گفت اگر میخواهی من پیگیری کنم که تشکر کردم و گفتم نیازی نیست. هیات رییسه فدراسیون فوتبال هم لطف داشتند به من. من مشکلی نداشتم هیچ موقع، بلکه مشکل را برای من به وجود آوردند. با این حال لحظه آخر که با آقای سمیعی حرف زدم گفتند استعلام حضور شما را بلامانع دانسته اما آقای عالمیسرپرست شدند.
کادر فنی استقلال خرافاتی بود!
در صحبتها گفتید به خاطر آرام کردن فضای آن زمان استقلال خواستند شما باشید. فکر میکنید فقط همین دلیل بوده است؟
- دلیل دیگری را نمیبینم. اصلا دلیل دیگری نداشت که تماس بگیرند به سرعت بیا تهران. بعد هیچ قرارداد و حکمیهم در کار نباشد. بازی به بازی ما را پیچاندند تا به بازی آخر کشید. من دلیل دیگری نمیبینم.
- متاسفانه این اتفاقات رخ داد. حتی جلسات پیش از بازی به من میگفتند برو، بعد یک بازی میگفتند نرو. بازی با نساجی که نتیجه مساوی شد، بازی بعد گفتند نه خود تو باید جلسه پیش از بازی را بروی. به هرحال خرافات و این داستانها بود. بازی با ذوب آهن و فولاد که من رفته بودم پیروز شدیم، جلسه پیش از بازی نساجی را نبودم و بازی مساوی شد، گفتند آقای حجازی باید جلسه قبل از بازی را برود. اعتقاد به خرافات زیاد بود. میگفتند من جلسه را میرفتم میبردند و بازی با نساجی که نرفتم، نبردند، گفتند پس حجازی برود. تمام این داستانها بود، با این حال من گله ای ندارم. تنها مساله این است که چرا با من بازی کردید و به من دروغ گفتید؟ چرا سه ماه، تا هفته آخر، تا ۴ روز آخر دروغ گفتید. هربار آقای سمیعی صحبت میکرد میگفت برادر دنبال کارهایت باش. برادر دنبال کارهایت باش. چه کاری، من مشکلی ندارم. آقای تاج هم گفت شما اصلا مشکلی برای ادامه کار نداری. این کار حرفه ای نبود.
این خرافات که گفتید از جانب چه کسی بود؟
- دیگر همه میدانند این را!
یعنی از سمت کادر فنی؟
- بله!
پس به نوعی از اسم و محبوبیت زنده یاد ناصر حجازی و حضور آتیلا حجازی استفاده شد...
- میان صحبت شما بگویم، شما میتوانید کامنتها را بخوانید، اصلا نیاز به گفتن من نیست. کامنتها ۹۸ به ۲ بود. همه چیز خیلی مشخص است. یک بازی خنده داری راه انداختند. من ضرر نکردم، من عاشق استقلال هستم، رابطه هوادار با من خوب است، نمیتوانستند این چیزها را ببینند.
برخی پیشکسوتان به من گفتند به استقلال نرو، سطحت به این آدمها نمیخورد؛ الان میبینم حرفشان درست بود!
برای حضور در استقلال از اطرافیان مشورت گرفتید؟ کسی گفت وارد این دعوا نشوید؟
- روزی که من به استقلال آمدم، چرا خیلی با من تماس گرفته شد. از پیشکسوتان و هواداران کلی پیغام گرفتم که آقا شما سطحت به این آدمها نمیخورد. این نیست بخواهم از خودم بگویم اما واقعا این را میگفتند که با این اکیپ نمیتوانی کار کنی. گفتم من برای استقلال آمدم. گفتند حالا در دراز مدت متوجه میشوی. الان میبینم که چه اندازه این حرفها درست بود و واقعا نمیشود با این اکیپ کار کرد.
چه برای کم کردن اختلاف خطیر و نکونام و چه در دوران مجیدی به تمرین استقلال رفتم؛ همیشه دوست داشتم هر قدمیکه میتوانم برای استقلال بردارم
البته این را بگویم که از فرزند زنده یاد ناصر حجازی جز این انتظار نمیرود. شما اگر قرار بود شوق سرپرستی استقلال را داشته باشید که از ترکیه به ایران بیایید، قبلش که سمتی در باشگاه نداشتید نمیرفتید سر تمرین استقلال برای نزدیک کردن علی خطیر و جواد نکونام.
- من دوران فرهاد مجیدی هم سر تمرین رفتم. زمان آقای خطیر هم رفتم. چون فضا خوب نبود، به عنوان یک استقلالی دوست داشتم کوچک ترین قدمیبردارم تا اختلافها فروکش کند و دودش به چشم هواداران استقلال نرود. تلاشم را کردم، نمیدانم مثمر ثمر بود یا نه اما به خاطر وظیفه استقلالی بودنم این کار را انجام دادم.
باشگاه استقلال الان فقط و فقط یک تصمیم گیرنده دارد، جواد نکونام!
میخواهم این را اضافه کنم که اگر جز این بود ما نمودش را میدیدیم. مثلا شما حکمینگرفتی و بدون قرارداد در استقلال حضور داشتید. همچنین سر پاداشها هم فکر میکنم این اتفاق افتاد. اسم شما در لیست پاداش بود اما شما پاداشی نگرفتید.
- قبل از اینکه پاداش را بگویم یک نکته ای درخصوص باشگاه استقلال است. در حال حاضر تمام باشگاه استقلال یک تصمیم گیرنده دارد، آقای جواد نکونام، طبق چیزی که من دیدم. شما حساب کن از انتخاب پزشک، ماساژور، تدارکات، جنس پیراهن تیم، انتخاب سرپرست، انتخاب اتوبوس، هرچه که فکر میکنید ایشان باید تصمیم بگیرد. این لیست پاداشی که آقای نکونام نوشته است. لیست را به من که مثلا سرپرست بودم میدادند و من به باشگاه اعلام میکردم. پاداشها هم به حساب بازیکنان واریز میشد.
- بعد صحبتهایی شنیدم که ما پاداشها را در قالب قرارداد بازیکنان منظور کردیم. این دروغ محض است! من آنجا حضور داشتم، بچهها میگفتند آقای حجازی پاداشها چه شد، میگفتم قبل از بازی واریز میشود. از تک تک این بازیکنانی که شما هم با آنها ارتباط دارید، از اعضای کادر فنی بپرسید. این پاداشها هیچ ربطی به قراردادها نداشته است. مثلا این لیست پاداشهای بازی ذوب آهن که میبینید نفرات اول لیست ۸۰ میلیون است. افراد عجیب غریبی هم در این لیست دیده میشوند که نمیدانم چه نقشی در پیروزی استقلال داشته اند اما پاداشهای چهل پنجاه میلیون تومانی برای شان نوشته شده است. دوست داشتم به این داستان ورود شود.
- البته باشگاه استقلال مختار است به هرکسی میخواهد هرچقدر که میخواهد پاداش دهد اما برای اینکه موضوع روشن شود، سازمان بازرسی و نهادهایی که میتوانند ورود کنند، میدانند. همیشه پدرم به من میگفت موقعی که شما آتو دست کسی نداشته باشی و زیر بلیت کسی نباشی میتوانی حرف بزنی. من راحت حرف میزنم چون نه از کسی دستور میگیرم، نه مجیز کسی را بلدم بگویم. من واقعیت را میگویم. ممکن است واقعیت بعضیها را خوشحال کند و بعضیها را ناراحت، من برای خشنودی کسی صحبت نمیکنم.
- حضور برخی افراد در لیست جای تعجب دارد. بازی با ذوب آهن ۳ میلیارد تومان پاداش، بازی دیگر ۴ میلیارد پاداش. من مخالف پاداش نیستم، فوتبال حرفه ای است، بازیکن زحمت کشیده و باید پاداش بگیرد. اما اینکه شما در رسانه اعلام کنی پاداشها در قالب قرارداد بازیکنان پرداخت شده، صحت ندارد. برای من هم پاداش نوشته اند اما بنده هیچ قراردادی با باشگاه نداشتم. مثلا این بازی با فولاد است که ۹۰ میلیون تومان برای من پاداش نوشته اند. من یک قران از این پولها نگرفتم. قراردادی هم نداشتم که بگیرم. این در فضای مجازی وایرال شد که آتیلا حجازی پول گرفته، نه خیر این نیست. هرکس ثابت کند در این سه ماه من یک ریال از استقلال گرفتم، ۱۰ برابرش را پس میدهم.
مسئول فرهنگی باشگاه استقلال چرا باید پاداش برد بگیرد؟
آن افرادی که گفتید نامشان در لیست عجیب است، از کدام قسمت باشگاه هستند؟
- مثلا قسمت فرهنگی باشگاه، من نمیدانم چه ربطی به پیروزی باشگاه مقابل فولاد و ذوب آهن و گل گهر داشته؟ چرا تدارکات و پزشک زحمت میکشد اما برخی که هیچ نقشی در پیروزی تیم نداشته اند، به چه دلیل پاداش گرفته اند؟
سوالی هم که پیش میآید آقای فرشید سمیعی آن زمان سرپرست مدیرعاملی باشگاه بودند، این ابهام مطرح شد برای هواداران چطور میتواند بدون مصوبه هیات مدیره نامش در لیست پاداش باشد؟
- ببینید لیست پاداشها را آقای نکونام مینوشت. ربطی به آقای سمیعی نداشت. همه کارها در باشگاه استقلال را سرمربی انجام میدهد. بقیه خیلی نقشی در باشگاه ندارند. پاداشها میرفت دست مدیرعامل، مدیرعامل تایید میکرد و مالی پرداخت. این کلیت داستان بود. آقای سمیعی گفت من هیچ پاداشی نگرفتم. عین چیزی که برای من نوشته شده را برگرداندم. این چیزی بود که به من گفتند. حالا پول را برگرداند یا نه در حیطه اختیارات من نیست که حرفی بزنم.
در قائمشهر قهرمانی را از دست دادیم چون در زمین بد بازی کردیم
چه با حکم سرپرستی و چه بی حکم، چه با قرارداد و چی بی قرارداد، چه نیت شان سواستفاده از نام زنده یاد ناصر حجازی بوده و چه نیت خود شما که کمک به استقلال بوده، شما چند ماه در آن باشگاه حضور داشتید، در برهه حساسی هم بود. اگر موافق باشید در مورد چند ابهامیکه در این دوران برای هواداران استقلال پیش آمد صحبت کنیم. اولی بازی با نساجی در قائمشهر که استقلال آن بازی را مساوی کرد و قهرمانی از دست رفت. گفته شد در آن بازی حواس نیمکت استقلال اصلا به بازی نبود بلکه بازی پرسپولیس را دنبال میکردند که در نیمه اول سه بر صفر از استقلال خوزستان عقب افتاده بود. چه اتفاق آن روز در قائمشهر افتاد.
- ببینید آن روز من روی نیمکت ننشسته بودم. پشت نیمکت روی سکو نشستم. مسلما بازیکنی که داخل زمین است تمام فکرش موفقیت تیم است و فکر به شرایط تیم رقیب ندارد. نیمکت چرا، مرتب در ارتباط است و استرس دارد و میخواهد نتیجه بازی همزمان را بداند. ما در قائمشهر در زمین بازی را باختیم. ارتباطی با دانستن نتیجه بازی پرسپولیس نداشت. بازیکنی که داخل زمین بود بعد از سوت پایان میپرسید چه اتفاقی رخ داده است؟ یعنی نمیدانستند چه اتفاقی رخ داده؟ ما بد بازی کردیم، به عنوان تیمی که داعیه قهرمانی دارد خوب نبودیم. البته آن بازیهایی که من بودم ذوب آهن، فولاد، نساجی، گل گهر و پیکان، به جز همین بازی آخر با پیکان که مستحق برد بودیم، خوب فوتبال بازی نکردیم.
- درست است که خود من میگفتم با این کیفیت فنی که بازیکنان دارند، واقعا کار بسیار بزرگی انجام شد. از حق نگذریم. اما برخی بازیکنان را میدیدم و از میگفتم خدایا، اینها چطور در استقلال هستند با این کیفیت؟! کما اینکه چند تن از این بازیکنان در کمال تعجب قراردادشان تمدید شد. ما از لحاظ کیفیت فنی بسیار پایین بودیم. اما با همین کیفیت فنی تیم کار بزرگی کرد و تا لحظه آخر برای قهرمانی جنگید. این را از حق نگذریم. استقلال اما از قدیم به تیم هجومیمعروف بوده است اما متاسفانه فصل پیش ما این را در استقلال ندیدیم. بیشتر به نتیجه فکر کردیم. البته این را هم بگویم تیمی که قهرمان میشود، دیگر یادمان میرود چه مدلی بازی کردیم. آن لحظه فقط قهرمانی مهم است. به همین خاطر بازی زیبا فدای نتیجه میشود. ممکن است این تفکر فلسفه خیلی از مربیان باشد. اما چیزی که دوست و آشنا و مردم میبینند و میپرسند این است که بازی دلچسب از استقلال نمیبینیم، ما هم میگفتیم انشاالله سال آینده. امیدوارم با این عملکرد نقل و انتقالات و بازیکنانی که جذب شدند، امسال بازی خوبی از استقلال ببینیم.
پایان بخش اول. بخش دوم، فردا صبح تقدیم شما میشود...
همچنین بخوانید و ببینید:
- سمیعی میگفت به نکونام اطمینان نکن، نکونام میگفت سمیعی دروغ میگوید! +فیلم
- افشاگری تکان دهنده آتیلا حجازی: اعتقاد به خرافات در کادر فنی استقلال زیاد بود/ به خاطر باورهای خرافی من را به جلسه هماهنگی میفرستادند! +فیلم
- طوفان آتیلا حجازی: من خائن ولی دیگر بهانهای ندارید، باید این تیم را قهرمان کنید! +فیلم