استقلال در دور رفت با اتفاقات عجیب و غریبی که در لیگ ما افتاد، توانست با وجود حاشیههای فراوان در صدر جدول جا خوش کند. انتظار میرفت این موفقیت باعث صلح و آشتی -حتی شده موقت- در این تیم بزرگ شود و مدیران و مربیان و بازیکنان یکدل و متحد برای قهرمانی در پایان فصل شوند اما انگار قرار نیست این اتفاق بیفتد. طی همین مدت کوتاه تعطیلی لیگ دو حاشیه بزرگ برای اتفاق برای استقلال رخ داد که هر کدام به تنهایی میتواند کمر یک تیم را بشکند! اولی که داستان آن بیانیه عجیب و غریب بود و حالا هم ادامه سریال مشکلات مربی اسپانیایی...
سسما مربی بدنساز استقلال بهعلت عدم دریافت مطالباتش راضی به بازگشت به ایران نشده و تهدید به جدایی از استقلال کرده است. این مربی اسپانیایی همانی است که در ابتدای فصل هم بر سر آمدنش جنجالها رخ داد. جواد نکونام با او کار کرده و او را میخواست و قبولش داشت و حق هر سرمربی است که همکارانش را خودش انتخاب کند. در نهایت پاسخگوی نتایج هر تیم شخص سرمربی است و اوست که باید بیش از هر کس به فکر آبرو و اعتبار خود باشد، بنابراین کسانی را دعوت به همکاری میکند که به کارش بیایند. اما مدیران استقلال که در ابتدای فصل با هزار دردسر و مشکل توانستند راه ورود این مربی را هموار کنند، حالا دوباره به همان مشکل برخوردند. این وظیفه اول و ذاتی هر مدیرعاملی است که شرایط آرام و حرفهای برای اعضای کادر فنی و بازیکنان ایجاد کند.
برای درک بهتر موضوع کافی است به آن بیانیه عجیب باشگاه استقلال برگردید؛ اعتراض به بازی کردن یا نکردن یک بازیکن آن هم در تیم ملی حتی در حیطه اختیارات کارشناسان فوتبال هم نیست، چه رسد به مدیران باشگاهها! مدیرانی که وظیفه اصلی و ذاتی خود را فراموش و برای خود وظیفه عجیب و غریب و تازهای در نظر گرفتند!
فراموش نکردیم که در ابتدای فصل بر سر انتخاب هر بازیکن به خصوص خارجیها و شخص تورس که نکونام او را میخواست و کیفیت او در گل گهر مشخص است، همین ماجرا تکرار شده بود. باشگاهی که در وظیفه جذب بازیکن ضعیف عمل میکند اما جای دیگر که نباید، به حمایت اشتباه از بازیکن میپردازد!
واقعیت این است که این استقلال رقیب و دشمن یا دسیسه و توطئه لازم ندارد! عملکرد خود مجموعه این باشگاه برای زمین زدن هر تیمی کافیست و در نهایت دود این ماجراها تنها به چشم هواداران میرود و البته که تضعیف استقلال به ضرر کل فوتبال هم هست...