نساجی و صنعت نفت این هفته در آبادان با یکدیگر بازی کردند. یک مسابقه بین دو تیم قدیمی و کاملا بحرانزده که برای طرفداران بیشمارشان بسیار سه امتیاز مهمی بود.
در مورد نساجی در مطلب جداگانه پرداختهایم (اینجا) و حالا نوبت صنعت نفت است. شهری که در کنار انزلی ورزشگاه یکدست و یکرنگ به رنگ پیراهن دارد و خبری از آبی و قرمز آنجا نیست. صنعت نفت مدتهاست اسیر بیماری مرموزی شده که این فصل هم گریبان این تیم را رها نمیکند. بیماری سوءمدیریت که تغییر پیاپی مربیان هم تاثیری در سرنوشت این تیم نمیگذارد.
صنعت نفت فصل قبل با طلسم نبردن در بازیهای خانگی روبهرو بود. بعد از مربیان رنگارنگ و ریز و درشت عبدالله ویسی آمد و با معجزه نتایج هفتههای آخر سهمیه تیم در لیگ برتر را حفظ کرد.
وقتی ویسی اولین برد را در آبادان آورد انگار یک جشن ملی برپا شد. همه آشکارا گریه میکردند و پایکوبی سراسر آبادان را فرا گرفت. آنقدر غلظت این شادی زیاد بود که خود ویسی در مصاحبهای گفت این حجم از شادی به خاطر یک برده خانگی در شأن صنعت نفت نیست. انگار آنها فاتح لیگ برتر شده بودند یا یک پیروزی بزرگ در آسیا کسب شده بود اما حقیقت این بود که طلسم نبردن در آبادان آنقدر روح و روان هواداران صنعت نفت را آزار میداد که بعد از شکستن این طلسم بغض آنها هم ترکید.
این فصل ویسی ماند و تیم خودش را بست اما متاسفانه این طلسم دست از سر صنعت نفت برنداشت. تا قبل از این مسابقه صنعت نفت در ۹ میزبانی این فصل لیگ برتر صاحب ۳ مساوی و ۶ شکست شده بود . نتایجی آنقدر ضعیف که منجر به برکناری ویسی در نیمفصل شد.
اما مهمترین مسئله در مورد صنعت نفت اشتباهات فراوان در نقل و انتقالات زمستانی و تعطیلی لیگ بود؛ یعنی زمانی که هر روز اسم یک مربی برای این نیمکت رسانهای میشد. مدیران باشگاه آبادانی با شفر قرارداد بستند و این قرارداد از سوی مقامات بالاتر ملغی شد تا فقط دردسرش بماند و مشکلات تیم آبادانی را بیشتر کند. بعد از آن از محرم نویدکیا تا ساکت الهامی و از فراز کمالوند تا گزینههای کمنامونشانتر کاندیدای هدایت این تیم شدند و سرانجام این نیمکت به سهراب بختیاریزاده رسید. او هم از همان ابتدا با کلی درگیری و حاشیه و جنجال کارش را شروع کرد و به جرات میتوان گفت حتی یک روز هم تمرکز لازم را نداشت.
صنعت نفت با سهراب دربی خوزستان را در خانه به فولاد باخت. هفته قبل در تهران و در حالی که برابر پیکان ۱۰ نفره ۲-۱ عقب بود با یک گل ثانیههای آخر عرفان قهرمانی بازی را مساوی کرد و همین داستان این هفته نیز برابر نساجی تکرار شد. صنعت نفت تا ثانیههای آخر بازی را باخته بود و با یک گل عجیب و غریب یک-یک مساوی کرد. البته که از شکست گریخت اما طلسم نبردن در بازیهای خانگی کماکان این تیم دوستداشتنی را آزار میدهد.
حالا فوتبالدوستان آبادانی نگران هستند که نکند قرار است سرنوشت عبدالله ویسی برای سهراب بختیاریزاده هم تکرار شود و در این صورت در پی این همه آمد و رفت، چه چیز از این تیم ریشهدار و قدیمی باقی میماند؟ فوتبالدوستان آبادانی کی میتوانند رنگ آرامش را به خود ببینند و بالاخره در کدام فصل نگران سقوط تا هفتههای آخر نباشند؟
این مطلب را هم بخوانید: کمیته انضباطی و تصمیم جالب در مورد مربی دیدار نساجی و صنعت نفت